وقتی که بارسلونا با دو شکست تحقیرآمیز برابر بایرن مونیخ در نیمه نهایی لیگ قهرمانان حذف شد، ژاوی، هافبک کهنهکار این تیم، آن را یک اتفاق فوتبالی خواند؛ اما اتفاقهای فوتبالی گاهی حقایقی تلخ و هشداردهنده هستند. حذف در نیمه نهایی لیگ قهرمانان 2010 توسط اینتر و همینطور نیمهنهایی لیگ قهرمانان 2012توسط چلسی از آن اتفاقهای فوتبالیای هستند که ژاوی به آنها اشاره کرده است؛ فوتبال یک ورزش است و هر تیمی میتواند در دیداری که تنها دو حالت برد و باخت دارد، بازنده باشد اما شکست هفت بر صفر در دو بازی رفت و برگشت برابر بایرنمونیخ چیز دیگری است.
این بار بارسلونا کاملا به زانو درآمد و در اینکه حتی نمیتوانست با تیم مقابل رقابتی نزدیک داشته باشد، چیزی تحقیرکننده وجود داشت. شاید هیچگاه چنین نیمهنهایی یکطرفهای در تاریخ لیگ قهرمانان وجود نداشته است.
روزنامه ورزشی الموندو بعد از نیمهنهایی، تیم آلمانی را «بایرن بزرگ» خواند و واقعیت هم چیز دیگری نیست. تیم یوپهاینکس در این فصل واقعا استثنایی بوده است. با این حال بزرگی بایرن تمام ماجرا نیست. این شکست تحقیرآمیز در واقع مرگ از پیش اعلامشدهای بود که دیر یا زود به سراغ بارسلونا میآمد. گویی قرار بود بارسلونا حذف شود؛ حتی اگر قرار نبود سازوکار آن اینقدر تحقیرکننده باشد.
بارسلونا امسال برای ششمین سال متوالی به نیمهنهایی لیگ قهرمانان رسید اما داستان این فصل کمی متفاوت بود. آنها برابر میلان تیم برتر بودند اما وقتی که میبینیم میلان در لیگ با یوونتوس فاصله زیادی دارد و عملا شانسی برای قهرمانی ندارد، برتری بارسلونا با تردیدهای بنیادی زیادی روبهرو میشود. پیروزی چهار بر صفر برابر میلان نشانههایی از بارسلونای سالهای اخیر داشت اما این تنها پیروزی آنها در هفت بازی آخر آنها در لیگ قهرمانان بود. آنها هیچکدام از چهار بازی آخر خود را نبردند. شاید آنها برابر پاریسنژرمن کمی بدشانس بودند اما این نکته کلیدی را نباید فراموش کرد که در دو بازی رفت و برگشت حتی یکبار هم دروازه بایرن مونیخ را باز نکردند.
آنها در گلاسکو به سلتیک باختند و در نیوکمپ به لطف گل دقیقه 94 خردی آلبا بود که توانستند دو بر یک همین تیم را شکست بدهند. در همه بازیهای پیشین، این عملکرد لیونل مسی بود که بارسلونا را به جلو برد اما در بازی آخر با بایرنمونیخ، او روی نیمکت بود. یک روزنامه اسپانیایی بهخوبی تأثیر مسی را در تیم بیان کرده بود ؛«بدون او، هیچ معجزهای وجود ندارد.»
وقتی که سوت پایان بازی با بایرن مونیخ در بارسلونا به صدا در آمد، بازیکنان تیم با سرهای پایین راه رختکن را درپیش گرفتند تا اینکه کارلوس ناوال، یکی از مسئولان باشگاه، آنها را دوباره به وسط زمین آورد تا برای هواداران دست بزنند. جرار پیکه، مدافع تیم، در انتهای بازی در یکی از گوشههای زمین ایستاده بود و با خبرنگاران مصاحبه میکرد؛ «ما باید پیشرفت کنیم. باید تصمیمهای اساسی بگیریم و شاید چند بازیکن بخریم.» اما چندلحظه بعد ساندرو روسل، رئیس باشگاه اینطور مصاحبه کرد: «من نمیدانم پیکه درباره چه چیزی صحبت میکند. هر نوع ارزیابیای در انتهای فصل انجام خواهد شد». البته همه میدانند که این پروسه از همین حالا شروع شده است.
پیکه در آن گوشه دیگر زمین ادامه داد: «ما به نیمهنهایی جام حذفی رسیدیم، تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان بالا آمدیم و با توجه به شرایطی که در لیگ داریم (فاصلهای مطمئن با رئالمادرید)، دوست دارم هر فصل یک «پایان یک عصر» اینطوری داشته باشیم.» البته لیگ دیگر کارکردهای سابقش را برای نشاندادن موفقیت تیمها در اسپانیا برای بارسلونا و رئال مادرید از دست داده است. اروپا جایی است که تیمهای بزرگ اسپانیا خود را در آن به معرض قضاوت میگذارند و در این فصل اوضاع کمی نگرانکننده بوده است. سال گذشته هم دو تیم اسپانیایی به نیمهنهایی راه پیدا کرده بودند اما اوضاع در لیگ اروپا، جایی که فینال بین آتلتیکو مادرید و اتلتیک بیلبائو برگزار شد، کاملا بهنفع اسپانیا بود. درباره فروپاشی بارسلونا در لیگ قهرمانان امسال، میتوان به موارد خاصی اشاره کرد. برای شروع میتوان به بیماری سرمربی آنها اشاره کرد. همینطور اریک آبیدال بهتازگی از عمل پیوند کبد به تیم بازگشته است. در آخرین بازی لیگ قهرمانان، لیونل مسی تنها غایب اصلی نبود، کارلوس پویول، خاویر ماسکرانو، سرخیو بوسکتس و خردی آلبا هم از ترکیب اصلی بیرون بودند. بارسلونا به اعتراف دانیل آلوز و ژاوی، تقریبا خالی شده بود. تیتو ویلانوا بعد از بازی گفت: «من مطمئنم که اگر تیم را 100درصد دراختیار داشتیم بهتر میتوانستیم رقابت کنیم. ما به بازیکنان جدید نیاز نداریم. نیاز ما این است که همانهایی را که داریم دوباره در تیم داشته باشیم».
ویلانوا تأکید کرد که آنها از تمام بازیکنان خود تا آنجا که میتوانستند حمایت کردند اما برای نمونه، رکورد گلزنی مسی در لیگ برای این تیم یک زنگ خطر است. او تقریبا در تمام بازیهای تیم به میدان رفته و در هر بازی، مسئولیت زیادی داشته است؛ چیزی که میتواند مشکلات فیزیکی و تاکتیکی زیادی به همراه داشته باشد. همانطور که یک ستوننویس اسپانیایی نوشته است، مسی چکهایی را در طول فصل نوشته که دیگر بدنش توانایی پاس کردن آنها را ندارد. مسی هشت گل در لیگ قهرمانان اروپا برای تیمش زده و دومین گلزن برتر این تیم خردی آلبا (تنها با دوگل) بوده است. اینهمه وابستگی به یک بازیکن، همیشه مشکلآفرین است. در این مورد خاص، بارسلونا هزینه زیادی برای آن پرداخت.
خستگی البته شاید تنها عامل این ناکامی نباشد. اینکه در خط دفاع مصدومان زیادی وجود دارد یک نکته مهم است اما با همه اینها نباید از این نکته گذشت که بارسلونا نتوانست با وجود تمام انتظارها، یک مدافع میانی خوب به تیمش اضافه کند. حتی خرید خردی آلبا، با وجود تأثیر خوبی که او در تیم داشته هم با تردیدهای زیادی روبهرو است؛ یک مدافع تکنیکی و ظریف دیگر به چه درد خط دفاع شکننده بارسلونا میخورد؟ آسیبپذیری بارسلونا در کرنرها و ضربات ایستگاهی به همان اندازه که واضح و هشداردهنده بوده، کمیک هم بوده است. انتقال به دوره بعد از ژاوی هم چیزی است که بارسلونا باید کمکم به فکر تقابل با آن باشد. نقشی که سسک فابرگاس میتواند در آینده باشگاه داشته باشد هم همینطور.
درخواست راسل برای آرامش بعد از این بازی منطقی بود؛ تصمیمهای عجولانه راهحلهای ماندگار نخواهند داشت. اما ترس هواداران این است که در دوران ریاست او، در مقایسه با رقیب او خوان لاپورتا، بارسلونا کمتر تجهیز شده است.
احتمالا بهزودی تغییراتی در نیوکمپ رخ خواهد داد. برخی خواهند رفت و برخی خواهند آمد. بزرگترین ورودی تیم،نیمار ستاره برزیلی سانتوس خواهد بود. تیم یک دفاع خوب میخواهد که گفته میشود ماتس هوملز خواهد بود. آنها همچنین یک هافبک و دومهاجم میخواهند. بارسلونا از همین حالا بهدنبال مشتری میگردد تا داویدو یا و الکسیس سانچز را بفروشد. این بار در خرید بازیکنان، سایز آنها هم مهم است. تمام بازیکنان بارسلونا به خوبی در بازی با تیم فیزیکی بایرن مونیخ به این موضوع پی بردهاند. با این حال آنها به خوبی میدانند که نیازی به تحولات اساسی نیست. ژاوی به خوبی این موضوع را میداند؛ «نیازی نیست که خیلی افراطی باشیم. این تیم آینده خوبی دارد.»