بسیاری از تحلیلگران و ناظران وقایع پاکستان وقتی از تحلیل و چرایی این همه آشفتگی روزگار سیاسی - اقتصادی این کشور درمیمانند، دلیل این اوضاع را همین دخالت و حضور گسترده ارتش در امور سیاسی پاکستان میدانند.امروز در پاکستان درحالی انتخابات پارلمانی برگزار میشود که در جریان تبلیغات و رقابتهای آن، 100نامزد و فعال انتخاباتی و صدها شهروند عادی و غیرنظامی در بمبگذاریهای مختلف کشته شدند،
طالبان مردم را تهدید کرده که اگر در روز انتخابات برای رایدادن از خانههایشان بیرون بیایند کشته میشوند، فرزند نخستوزیر سابق که از نامزدهای انتخابات است توسط طالبان ربوده شده، رئیسجمهوری نظامی سابق که او هم از نامزدهای انتخابات بود، به اتهام دستداشتن در ترور نخستوزیر قبلتر اکنون در حبس خانگی است، دادستان کشور در یک تیراندازی کشته شده و در نهایت یکی از نامزدهای اصلی انتخابات این بار در یک حادثه معمولی نه ترور و کشتار، بر اثر سقوط از یک لیفتراک از ارتفاع 5 متری مجروح شده و در بیمارستان بستری است.
به همه اینها این چند نکته را هم اضافه کنید: حملات شبانه هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مناطق مرزی قبیلهنشین، درگیری مرزی با افغانستان، ادامه کشمکش با هند، قطعی روزانه 8 تا 10ساعته برق در بخشهای وسیعی از کشور بهدلیل بحران انرژی و سرانجام بلایایی طبیعی چون سیل و زلزله.
پاکستان با همه این هزار و یک بحران، امروز انتخابات برگزار میکند. البته همزمان با این انتخابات، دولت و سیاستمداران پاکستانی بهانهای برای جشن گرفتن دارند و آن بهانه این است که برای نخستین بار در تاریخ این کشور، یک دولت غیرنظامی بدون کودتا و انتخابات زودرس، دوره 5 ساله کاریاش را به پایان رسانده و قدرت را در انتخابات به دولت بعدی واگذار میکند. شاید بتوان این را تنها دستاورد دولت کنونی پاکستان در 5 سال گذشته دانست.
هفته گذشته در یک روز در 2کشور همسایه علیه پاکستان تظاهرات شد و معترضان پرچم این کشور را در افغانستان و هند به آتش کشیدند. افغانها مانند همیشه پاکستان را عامل مصیبتهای 2 دهه اخیر خود از جانب طالبان میدانند. هند هم بعد از مرگ یکی از جاسوسهای این کشور در زندانهای پاکستان، تقابل تاریخی خود با اسلامآباد را بار دیگر با تظاهرات خیابانی مردم به رخ کشید.
مشکلات پاکستان با این انتخابات اگر پیچیدهتر نشود، کمتر نمیشود. هیلاری سینوت از دیپلماتهای سابق انگلیس در پاکستان چندی پیش در مطلبی درباره این کشور نوشت: ریشه مشکلات پاکستان هند است. پاکستان از ابتدای استقلالش همواره هند را تهدید موجودیت خود میدانسته و درحالیکه از بسیاری جهات تناسبی میان هند و پاکستان از نظر توان اقتصادی و حتی وسعت و جمعیت وجود نداشته، پاکستانیها با بلندپروازی بهدنبال رویارویی با هند بودهاند.
همین بلندپروازی و تلاش برای برداشتن وزنهای که بیش از توان و ظرفیتشان بوده باعث شد که به ابزارهایی مانند شبهنظامیان طالبان برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود روی بیاورند. برای مدتی این ابزار جواب داد اما اکنون طالبان از کنترل ارتش پاکستان خارج شده و دارد عکس کارکرد و هدف اولیه خود عمل میکند. طالبان پاکستان را به نابودی میکشاند. البته گروه دیگری از تحلیلگران میگویند که طالبان همچنان در کنترل و هدایت بخشی از دستگاه اطلاعات ارتش پاکستان است، اما اگر این تحلیل را بپذیریم، یعنی پذیرفتهایم که پاکستان تفنگ را به سمت خود نشانه رفته و فاصلهای با خودکشی ندارد.
ریشه مشکلات کنونی پاکستان چه دخالت ارتش در سیاست باشد، چه پدیده سرطانی به نام طالبان یا حتی موقعیت جغرافیایی این کشور و مداخلات قدرتهای غربی، به هر حال این مشکلات در آینده نزدیک اگر پیچیدهتر و مهلکتر نشود کمتر نخواهد شد.