در گذشته بهعلت ناشناختهبودن تأثیر مواد زائد جامد بر محیطزیست، اهمیت چندانی به آن داده نمیشد. همچنین فقدان تکنولوژی، منبع مالی و پرسنل، مانعی در برابر مدیریت مناسب این مواد بود اما امروز مردم میدانند که بازیافت باعث کاهش زوائدی میشود که با دفن یا سوزاندن آنها، محیطزیست آسیب میبیند. دفن غیراصولی زبالهها، تهدیدی جدی برای محیطزیست شهری است و میتواند اثر مستقیم بر زندگی انسان داشته باشد. بنابراین رفع مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی مربوط به زباله، بدون بسترسازی و توسعه فرهنگ تفکیک از مبدا میسر نخواهد بود.
تولیدکنندگان اصلی زباله، شهروندان هستند و درصورت داشتن آگاهی لازم درخصوص مسائل مربوط به زباله و آلودگیهای آن و امکان استفاده مجدد از مواد و فراهم کردن زمینههای تشویقی لازم میتوانند مؤثرترین نقش را در این رابطه ایفا کنند. البته این نقطهای آرمانی برای هر شهر محسوب میشود و رسیدن به آن نیز نباید مدیریت شهری را در توسعه فعالیتهای محیطزیستیاش، متوقف کند. از همین روست که در سالهای اخیر با تکیه بر فرهنگ پایدار حفاظت از محیطزیست، تعریفی نو از مدیریت شهری عرضه شده است که این نهاد را در جایگاه نهادی اجتماعی و عمومی و مبارزهکننده با آلودگیهای زیستمحیطی قرار میدهد. شهرداری تهران در سالهای اخیر طرحهایی برای جلوگیری از اختلال در اقلیم شهری تعریف و اجرا کرده است که تعریفی نو از پسماند شهری ارائه میدهد.
از زمان تشکیل بلدیه در تهران یعنی سال1286 جمعآوری زباله و نظافت شهر یکی از وظایف اصلی آن بود. زبالهها 106سال پیش توسط کارگران جمعآوری و در محلهایی در سطح شهر تلنبار و سپس به وسیله اسب و قاطر به حومه شهر منتقل و تخلیه میشد. چندی بعد در اثر گسترش شکایتهای اهالی جنوب پایتخت طرح دفن و سوزاندن زبالهها عملی شد. تا سالهای دهه40 گزینه دوم یعنی مرکز دفن آبعلی نیز در شمالشرق به مرکز دفن کهریزک افزوده شد اما دفن انبوه و سوزاندن اندک همچنان در دستور کار شهرداری قرار داشت و کمتر کسی به فکر حفظ اقلیم دامنه جنوبی البرز بود. با گسترش فعالیتها و وظایف، اداره کود گیاهی نسبت به تدوین یک اساسنامه برای تشکیل یک سازمان مستقل اقدام و برای تصویب به وزارت کشور پیشنهاد کرد که سازمان بازیافت و تبدیل مواد نام گرفت. اما تا سال1377 که احداث یک کارخانه بازیافت مواد آلی و تولید کمپوست به انجام رسید و راهاندازی شد، هیچ آستینی برای جلوگیری از تغییر اقلیم در برابر زبالههای شهری بالازده نشد. سازمان بازیافت و تبدیل مواد اما طرحی برای مدیریت مواد زائد جامد برای تهران بزرگ ارائه کرد که کارخانههای بازیافت و پردازش پسماندهای ساختمانی و عمرانی را کلید زد.
اما از سال84 به بعد همهچیز رنگی دیگر بهخود دید و با تلفیق سازمان خدمات موتوری و سازمان بازیافت، «سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران» تشکیل شد تا مدیریت و همه امکانات برای حفظ اقلیم شهر بسیج شود. این سازمان با برنامههای مختلف تلاش کرد نحوه مدیریت پسماند برای حفظ اقلیم را ارتقا دهد. از اینرو کار ساخت مراکز مدیریت پسماند و تفکیک زباله از یک سو و بهرهگیری از ظرفیتهای زباله بهعنوان «طلای کثیف» به کمک شهرداری آمد و طرحهایی سودمند برای حفظ اقلیم شهر شکل گرفت.
سه ضلع یک تغییر
تصفیهخانه شیرابه در مجتمع آرادکوه، کارخانه تولید برق آرادکوه و کارخانه تولید برق از زباله آبعلی، سه مجموعهای هستند که نحوه اداره پسماند در مدیریت شهری را تغییر میدهند. به گفته مجتبی عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران از سال84 سازمان پسماند شهرداری تهران با توجه به وظیفه محوله کار جمعآوری زباله را بهصورت مکانیزه آغاز کرد. در طول سالهای گذشته نیز این سازمان با افزایش خطوط پردازش زباله تمامی زبالههای تولیدشده در سطح شهر تهران را پردازش کرد. کارخانه تصفیه شیرابه پسماند در مجتمع آرادکوه در زمینی به مساحت سههکتار با 20مخزن تصفیه و سهاتاق فرمان با ظرفیت 1400مترمکعب توان تصفیه شیرابه را دارد که آب تصفیه شده در این تصفیهخانه برای آبیاری فضای سبز مجموعه آرادکوه استفاده میشود و تفاله باقی مانده از شیرابه نیز بهعنوان کود بهکار گرفته میشود.
در واقع تصفیهخانهای با این حد و اندازه میتواند به یک قرن برخورد سنتی با زباله و تخریب اقلیم شهر پایان دهد. در این کارخانه شیرابه موجود طی مراحلی وارد مخازن شده که در هرکدام از مخازن عملکرد متفاوتی روی شیرابه صورت میگیرد ودر نهایت آب تصفیهشده زلالی خارج میشود که در آبیاری فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. مجموعه کارخانههای کهریزک 1100هکتار وسعت دارد که 230هکتار آن به فضای سبز تبدیل شده که آب بهدست آمده از این تصفیهخانه در این مجموعه بهکار گرفته خواهد شد. همچنین یک کارخانه زبالهسوز دیگر در کهریزک در دست اجراست که بهزودی به بهرهبرداری میرسد و با بهرهبرداری از این مجموعه، سه مگاوات برق از طریق سوزاندن زباله تولید میشود که این میزان در آینده قابلیت افزایش به پنج مگاوات را دارد.
گورستان زبالههای کهریزک که پس از 50سال دفن غیربهداشتی و غیراصولی زبالهها و تشکیل دریاچهای از شیرابه در تدارک فاجعهای زیستمحیطی برای شهر تهران بود، با آغاز بهرهگیری از آخرین تکنولوژی به تاریخ پیوست. مجتمع آرادکوه که ظرفیت خطوط پردازش زباله تهران را به هفتهزار و 800تن رساند، میتواند مدیریت پسماند شهرهای اطراف پایتخت را نیز پوشش دهد. همچنین دو خط پردازش پسماند، به ظرفیت هزار تن، سایت هوادهی مجهز به سه دستگاه تاپترن و دستگاه فشردهساز زباله، در مجتمع آرادکوه قرار دارد که توسط دستگاه فشرده ساز علاوه بر کاهش حجم زبالهها، منفذ زبالهها از بین میرود و گاز متان موجود در آن کمتر میشود؛ در واقع این دستگاه با کوبیدن روی زباله حجم زبالهها را به یکچهارم کاهش میدهد.
در ضلع سوم مثلث تغییر مدیریت پسماند، مدیران شهر کارخانه تبدیل زباله به برق آبعلی را در قالب فصل جدیدی از مدیریت پسماند کشور تعریف کردند. گرچه تبدیل پسماندهای جامد شهری به مواد مفید از بحرانهای مدیریتی در هر شهر و کلانشهری است اما در شهرهای بسیاری از کشورهای در حال توسعه، زباله جامد شهری به سادگی و به شیوهای غیرعلمی در چالهها، جویها و چالههای خیس یا در حومه شهرها دور ریخته میشوند. برای رفع این معضل راهحلی به نام «تبدیل زبالههای جامد به انرژی» وجود دارد که دارای مزایای متعددی ازجمله تأمین خدمات کارآمد و مقرون بهصرفه مدیریت پسماند جامد شهری است. بدینترتیب در منطقه چهار شهرداری تهران تحولی رخ داد که فصلی جدید در مدیریت پسماند بهوجود آورد. در این اقدام، شهرداری تهران ساخت کارخانه تولید انرژی از زباله را در جاده آبعلی به راه انداخت که کمترین دستاورد آن، حفظ اقلیم شهری و جلوگیری از تخریب زیستبوم پایتخت بود. این کارخانه هاضم که برای نخستینبار در خاورمیانه به بهرهبرداری رسید، موجب استفاده بهینه از طلای کثیف میشود و این کالای نامطلوب را بهعنوان انرژی به چرخه اقتصادی کشور وارد میکند.
درنگ در اعداد
تولید روزانه 009گرم زباله توسط هر شهروند تهرانی و تولید ماهانه بیش از 002تن زباله در شهر تهران این شهر را در آستانه یک بحران جدی قرار داده است. بخش عمدهای از زبالههای تولید شده در تهران زبالههای خشک هستند و با توسعه شرکتهای صنعتی و کارخانههای مدرن، روزبهروز به میزان زبالههای خشک افزوده میشود. بر اساس آمار منتشر شده از سوی شهرداری تهران عموما 56درصد زبالههای تولیدی سطح شهر تهران زبالههای تر هستند و تنها 53درصد از زبالههایی که شهروندان تهرانی تولید میکنند زبالههای خشک هستند. سرانه تولید زباله هر تهرانی میتواند برای نابودی شهر کافی باشد. اما خطری که بیش از همه در تولید زباله در این شهر میتوان به آن اشاره کرد، تولید زبالههای پلاستیکی است. تنها در سال78 تولید زبالههای پلاستیکی از فروردین ماه تا انتهای سال رشدی 942درصدی را نشان میدهد. در واقع شهروندان تهرانی طی 21ماه سرعتی حیرتآور در تولید زبالههای پلاستیکی داشتهاند؛ زبالههایی که نه در طبیعت تجزیه میشوند و نه بازگشتپذیر هستند. این میزان تولید زبالههای پلاستیکی، آمار منتشر شده از سوی شهرداری تهران است. مسلما بخشی از زبالههای پلاستیکی نیز در طبیعت به حال خود رها میشوند و اینکار به تدریج باعث از میان رفتن مناظر طبیعی میشود و همچنین به چرخه محیطزیست آسیب میرساند.