عوامل متعدد و متفاوتی نظیر ساختار سرمایه، فرصتهای سرمایهگذاری، وضعیت سودآوری، خصوصیات سهامداران، درجه اهرم مالی و انگیزههای رقابتی و اطلاعرسانی بر سیاستهای تقسیم سود تأثیر میگذارند.
مناسب نگهداشتن ساختار سرمایه شرکتها تاثیر قابلتوجهی بر سیاست تقسیم سود شرکتها دارد؛ بهعنوان مثال وجود نرخهای تورم دورقمی در سالهای گذشته باعث شده صورتهای مالی برخی شرکتها عاری از واقعیت باشد و بهعبارتی، سود اعلامی شرکتها بالاتر از سود عملیاتی واقعی آنهاست که متأسفانه تقسیم سود بالا در این نوع موارد به نوعی تقسیم سرمایه به شمار میرود. میزان و درجه اجزای تشکیلدهنده ساختار سرمایه شرکت از عوامل تعیینکننده در سیاست تقسیم سود نقدی بهشمار میرود. بدین صورت که چنانچه درصد ترکیب ساختار سرمایه شرکتی مشخص باشد، ضروری است که مقدار معینی از سرمایه مورد نیاز از محل نگهداری سود شرکت تأمین شود و باقیمانده سود به صاحبان سهام پرداخت شود. هرچند اندوختن سود جهت تأمین مالی طرحهای توسعه و پروژههای سرمایهگذاری باعث کاهش پرداخت سود در همان سال میشود اما با بهرهبرداری از طرحها و پروژههای مذکور، سود پرداختی به سهامداران در سالهای آتی افزایش مییابد.
از طرفی افزایش سود انباشته در کنار روش استقراض از بانکها جهت تأمین مالی شرکت، درجه ریسک مالی شرکتها را کاهش میدهد اما افزایش توانایی تأمین محل تسهیلات بلندمدت با نرخ هزینه تأمین مالی کمتر سرمایه میتواند باعث افزایش نسبت تقسیم سود شود. نهایتا بسیاری از شرکتها به ثبات ساختار سرمایه اعتقاد دارند تا مبادا ترکیب هیأت مدیره تغییر نکند. یکی از مشخصههای شرکتهای در حال رشد، داشتن فرصتهای سرمایهگذاری بیشتر و بهتر است. هراندازه شرکتی فرصت سرمایهگذاری بهتری داشته باشد، مطمئنا سیاست تقسیم سود کمتر را در پیش میگیرد. از سویی دیگر، شرکتهایی که درجه ثبات سودآوری آنها پایین باشد، سود کمتری را تقسیم میکنند. لازم به ذکر است قوانین و مقررات (از جمله مالیات و قوانین تجارت) نیز بر سیاستهای تقسیم سود تأثیر میگذارند. در نهایت باید توجه داشت که تابع مطلوبیت سهامداران با یکدیگر متفاوت است.
بسیاری از آنها به قصد دریافت سود سالانه، سهام شرکت خاصی را خریداری میکنند، که انتظار دریافت سود بالایی را نیز دارند. برخی نیز با دید سرمایهگذاری بلندمدتتر، سیاست تقسیم سود کمتر و افزایش سود انباشته شرکت را ترجیح میدهند اما سرمایهگذارانی با دید کوتاهمدتتر نیز هستند که صرفا جهت بهرهمندی از سود تقسیمی بالا در دوره زمانی مجامع بورسی اقدام به خرید سهام شرکتهای خاصی میکنند. برخی از شرکتها نیز با سیاست تقسیم سود بالا، قصد جلب توجه بازار نسبت به همگروههای خود دارند و از طرفی این پیام را به بازار میرسانند که شرکت مورد نظر چشمانداز مثبتی برای جریان نقدی آزاد دارد. البته کاهش سود تقسیمی نیز میتواند در این قالب علامت منفی برای بازار تلقی شود.
مهدی آزادواری، مدیر سرمایهگذاری صندوق ذخیره کارکنان شهرداری تهران