حال اینکه کن دچار سیاستزدگی شده، در دورههایی به فیلمهایی توجه نشان داده که خیلی شایسته توجه نبودهاند و از سوی دیگر استعدادهایی را به ناحق نادیده گرفته و یا اینکه در دورههای اخیر به عامل «جذابیت تجاری» بیش از «اصالت هنری» بها داده که با مصداق و مثالهای عینی میتوان آن را اثبات کرد. باتمام این اما و اگرها، کن هنوز هم اعتبار و اهمیتش را حفظ کرده است. هنوز هم بزرگترین کارگردانان دنیا با فیلمهایشان به شهر کوچک و ساحلی فرانسه میروند و حتی در بازار فیلمش فیلمهای کارگردانانی برجسته به نمایش درمیآید؛ به طوری که امسال آخرین ساختههای ژان لوک گدار و مارتین اسکورسیزی در بازار فیلم به نمایش درخواهد آمد.
بخشی از داستان کن در این سالها، نمایش فرش قرمز و حضور ستارههاست که هرسال هم پررنگتر میشود و چند سالی است که مدیران کن میکوشند در ترکیب هیات داوران نیز بازیگرانی پولساز را قرار دهند تا از حضور برندهای هالیوودی بیشترین بهره را ببرند؛ همانطور که سالهاست کن با یک فیلم پرسروصدای هالیوودی افتتاح میشود.
مروری بر دورههای برگزار شده در دهههای 50 و60 میلادی نشان میدهد که رویکرد کن به سینما براساس اصالتدادن به سینمای هنری اروپا شکل میگرفت. کن تا اوایل دهه80 کمتر نشانی از زرق و برقهای امروزش را داشت و حالا سالهاست که تن به تغییراتی داده که شاید علاقهمندان دیرین سینما آن را چندان نپسندند. نکته مهم درباره جشنواره کن این است که باوجود تمام این تغییرات هنوز اعتبار اولیه حفظشده؛ حتی اگر کیفیت جشنواره به خوبی دوران طلاییاش نباشد؛ ضمن اینکه بخشی از داستان به ذهن نوستالژیک علاقهمندان سینما باز میگردد که در بسیاری از موارد «گذشته» را پرافتخارتر از «حال» میبینند. در مورد کن شصتوششم اولین نکتهای که جلب توجه میکند حضور استیون اسپیلبرگ در مقام رئیس هیأت داوران است؛ اسپیلبرگی که دستکم 2دهه در صدر جدول پولسازترینهای هالیوود بوده است.
احتمالا باید هنگام معرفی برگزیدگان کن امسال شاهد بروز سلیقه و بینش سینمایی اسپیلبرگ باشیم و اگر اینگونه باشد میتوانیم برای «گذشته» فرهادی نیز بخت بالایی را متصور شویم. اسپیلبرگ یکی از علاقهمندان «جدایی نادر از سیمین» بود و چهره متفکر اسپیلبرگ هنگام صحبتکردن فرهادی در لحظه دریافت اسکار در یادها مانده است. سلیقه سینمایی اسپیلبرگ همخوان با مهارت در داستانگویی در سینماست. به این ترتیب به نظر میرسد در کن امسال فیلمهایی که داستانشان را فصیح تعریف کنند و از نظر احساسی تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهند بخت بیشتری برای موفقیت خواهند داشت.
کن 66 با حضور چهرههایی چون سودربرگ، برادران کوئن، پولانسکی، پاین، جارموش، اصغرفرهادی و... نوید جشنوارهای کاملا رقابتی را میدهد؛ ضمن اینکه نباید از ظهور پدیدهها نیز غافل ماند. اگر عادت کن بر کشف استعدادهای تازه همچنان پابرجا مانده باشد شاید امسال هم شگفتی جشنواره را یک فیلمساز نهچندان نام آشنا رقم بزند. تا به امروز که مهمترین اتفاق کن 66 نمایش فیلم فرهادی بوده و بازتاب انتقادی مثبت گذشته، امیدها را برای موفقیت کارگردان شاخص کشورمان بیشتر کرده است. پس از خرس طلا و جایزه اسکار، یک نخل طلا میتواند کلکسیون فرهادی و سینمای ایران را تکمیل کند.