این موضوع از دغدغههای اصلی سهامداران در طول تاریخ بورس بوده و هنوز هم بهصورت حل نشده باقیمانده است. در همین رابطه و همچنین درباره تعداد کدهای فعال سهامداری و جمعیت سهامداران گفتوگویی انجام دادهایم با حامد سلطانینژاد مدیرعامل شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار که در ادامه میخوانید.
- گفته میشود تعداد 6/5میلیون سهامدار در بورس وجود دارد اما بهنظر میرسد بخش کمی از این تعداد سهامدار فعال باشند، تعریف شما از سهامدار فعال چیست و در حال حاضر چه تعداد سهامدار فعال در بازار سرمایه وجود دارد؟
تعداد کدهای فعال سهامداری در بورس تهران 6/5میلیون نفر است.
- این کدها چگونه ایجاد میشوند؟
چند کانال اساسی برای ایجاد کدهای سهامداری وجود دارد؛ یک کانال فرعی آن ایجاد کدهای سهامداری از طریق شرکتهای کارگزاری است. هر کس قصد خرید سهام دارد به کارگزار مراجعه میکند و در نهایت با بررسی اطلاعات موجود کد سهامداریاش صادر میشود. یک کانال دیگر هم حضور سهامداران شرکتهای جدید است که از طریق سازمان خصوصیسازی عرضه میشود. اساسا دلیل اصلی افزایش تعداد کدهای سهامداری در چند سال اخیر ، خصوصیسازی و اجرای سیاستهای اصل 44است. نکته دیگر بحث ماده 99قانون برنامه پنجم توسعه است که میگوید تمامی شرکتهایی که سهامی عام هستند باید نزد سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت شوند. این موضوع نیز منجر به افزایش تعداد کدهای سهامداری شده است چرا که سهامداران این شرکتها باید در سیستم سپردهگذاری مرکزی ثبت شوند و صحت اطلاعاتشان مورد تأیید قرار بگیرد.
- خرید اوراق وام مسکن چه نقشی در افزایش تعداد کدها داشته است؟
یکی دیگر از دلایل افزایش تعداد سهامداران در سالهای اخیر بحث خرید اوراق حق تقدم مسکن است. کسانی که در چند سال گذشته برای خرید اوراق تسهیلات مسکن به فرابورس مراجعه کردهاند کد سهامداری دریافت کردهاند و همه اینها به مجموعه کدهای سهامداری اضافه شده است. ضمن اینکه در سال 91حدود 400تا 500هزار نفر در فرابورس معامله انجام دادهاند که از این تعداد 120تا 130هزار نفر اقدام به خریدو فروش اوراق مسکن کردهاند.
- آیا تعریف کنونی سهامدار فعال را سازمان بورس ارائه کرده و شما هم مطابق با آن عمل میکنید؟
خیر ، ما میتوانیم تعریف خودمان را از سهامدار فعال ارائه کنیم اما مرجعی که اطلاعات تعداد کدهای سهامداری را میخواهد، باید به ما اعلام کند، مبنای این اطلاعات چیست؟ و تعاریفش بر چه اساسی است؟ من مسئول عملیات پس از معاملات هستم و برایم فرقی نمیکند که چه تعداد سهامدار فعال است. هر بخشی که این اطلاعات را لازم دارد باید تعاریف خود ش را به ما بدهد.
- انتقـــادی به شمـــا وارد است که شرکتهایی که برای نخستین بار وارد بورس میشوند فرایند ثبت اطلاعات سهامداران و صدور کد سهامداریشان خیلی طولانی است.
دلیل اصلی این موضوع بهخود ناشران بازمیگردد، چراکه ما ثبت اطلاعات سهامداران و صدور کد سهامداری را با دست انجام نمیدهیم و این یک فرایند خودکار و اتوماتیک است. اما مسئله این است که خود ناشران یا شرکتها از اطلاعات مربوط به سهامدارانشان مطلع نیستند. بارها اتفاق افتاده که یک شرکت به ما اعلام کرده است که هیچ اطلاعاتی در مورد بخشی از سهامدارانش ندارد. بنابر این اینکه فرایند ثبت سهامداران طول میکشد از طرف ما نیست بلکه مسئله اصلی، موضوع احراز هویت سهامداران، بحث دریافت مدارک سهامداران است و چون خیلی از ناشران سهامدارانشان را نمیشناسند، این کار زمانبر میشود. ضمن اینکه درفرایند تعیین مالکیت نمیتوان سهلانگاری کرد و ما باید مطمئن شویم که دارایی افراد از منشأ خودشان به ثبت رسیده است.
- در حال حاضر پنج درصد از سهام شرکت سپردهگذاری مرکزی متعلق به سازمان بورس است که سهام ممتاز هم تلقی میشود. آیا این کار قانونی است و آیا شرکت دیگری سهام ممتاز در سپردهگذاری دارد؟
خیر. سهامدار دیگری سهامممتاز ندارد. در هر شرکتی همیشه مجمع سهامداران در اینباره تصمیم میگیرد. با توجه به حساسیتهای این شرکت تصمیم گرفته شد که سازمان بورس اوراق بهادار مالک پنج درصد از سهام ممتاز شرکت سپردهگذاری مرکزی براساس تصمیم مجمع عمومی باشد.
- چه حساسیتهایی؟
در حال حاضر 250هزار میلیارد تومان از داراییهای مردم در این شرکت نگهداری میشود. ضمن اینکه ارقام مربوط به تسویه در شرکت سپردهگذاری مرکزی در سال گذشته 40هزار میلیارد تومان بود و در مجموع گردش مالی شرکت 16هزارو500میلیارد تومان بوده است، همه اینها ایجاب میکند که اداره این شرکت به شیوه خاصی انجام شود؛ یعنی شیوه مدیریتیاش که توسط مجمع سهامداران تعیین میشود یک شیوه خاص است. بنابراین مجمع سهامداران ما همان ابتدا تصمیم گرفتند سهام سازمان بورس و اوراق بهادار سهام ممتاز باشد که سازمان بورس بهعنوان یک نهاد حاکمیتی بتواند هم از دید نظارتی و هم از دید مدیریتی نفوذ قابل ملاحظهای در شرکت سپردهگذاری مرکزی داشته باشد. مجمع سهامداران شرکت سپردهگذاری مرکزی با این مصوبه کار غیرقانونی انجام داده است بهدلیل اینکه براساس قانون بازار اوراق بهادار، سازمان بورس یک نهاد عمومی است که نقش نظارتی دارد و باید به وظایف خود در آن حیطه عمل کند نه اینکه خودش را درگیر سهامداری شرکتها کند.
سازمان بورس محدویتهای پنج درصدی سهامداریاش را رعایت کرده است ضمن اینکه سازمان بهدنبال سود نیست بلکه بیشتر بهدنبال کنترل است.
- مجمع شرکت سپردهگذاری کار غیرقانونی کرده چرا که اساسا مجمع حق ندارد چنین تصمیمی بگیرد چون قوانین کلی کشور حاکم بر قوانین دیگر است و چنین اجازهای را نمیدهد که سازمان بورس بتواند در شرکت سپردهگذاری مرکزی سهامدار باشد ضمن اینکه اصلا به همین دلیل است که شورای بورس شاید مجوز تاسیس یک شرکت سپردهگذاری مرکزی دیگر را نمیدهد درحالیکه در قانون بازار اوراق بهادار قرار بر این بوده که شرکتهای سپردهگذاری دیگر نیز تاسیس شوند؟
نهادهای ثبتی در همه دنیا در حال ادغام شدن هستند چرا که نمیتوان دیتاهای موجود در دنیا را در دو محل نگهداری کرد و فقط یک نفر باید حرف اول و آخر را بزند، شاید اگر من تصمیمگیرنده بودم شرکت سپردهگذاری را از ابتدا بهصورت یک شرکت سهامی خاص تاسیس میکردم. در همه دنیا هم همینطور است؛ شرکتهای سپردهگذاری یا شرکتهایی با مسئولیت محدود هستند یا سهامی خاص.
- قرار بود سود سهام شرکتها از سوی شرکت سپردهگذاری بین سهامداران تقسیم شود چرا این کار به نتیجه نرسید؟
موضوع فعالیت شرکت سپردهگذاری مرکزی در چهارحوزه است؛ یکی کار ثبت است، دوم انجام عملیات مربوط به تسویه و پایاپای، سوم مدیریت ریسک در حوزههای مختلف و چهارم هم بحثهای مربوط به وثیقه و توقیف. اما بعضیها میگویند که عملیات توزیع سود هم باید از سوی شرکت سپردهگذاری مرکزی انجام شود.
- اما پرسش اساسی این است که آیا در همه جای دنیا این شرکتهای سپردهگذاری هستند که عملیات توزیع سود بین سهامداران را انجام میدهند؟
آنچه من در دنیا پیگیری کردم شرکتهای کمی هستند که عملیات توزیع سود را در دنیا انجام میدهند؛ در واقع شرکتهای سپردهگذاری چنین وظیفهای ندارند.
در اساسنامه شرکت بحث برگزاری مجامع آمده اما از توزیع سود نامی برده نشده است باوجود این تعبیر ما این است که باید عملیات توزیع سود را هم انجام دهیم.
- پس این را پذیرفتهاید که کار توزیع سود سهامداران باید از طریق شما انجام شود؟
از سالهای اولیه تاسیس شرکت ماده 37دستورالعمل پذیرش اعلام میکند که ناشران بورس، حسب قبول شرکت سپردهگذاری مرکزی میتوانند امور مربوط به توزیع سود و افزایش سرمایه را به شرکت سپردهگذاری مرکزی واگذار کنند تا از این طریق ناشران کمکم آماده شوند و امور توزیع سود و افزایش سرمایه را به شرکت سپردهگذاری مرکزی بسپارند. بهدنبال همین موضوع ما با ناشران مکاتبه کردیم و طبیعتا ناشران هم خیلی از این موضوع استقبال نکردند چون معتقدند که بهتر است پول در حساب خودشان باشد تا اینکه بهحساب شرکت سپردهگذاری واریز شود.
برای اینکه این سوءتفاهم حل شود ما اعلام کردیم که پرداخت این سود بهصورت قسطی انجام شود و حتی سود سهامدار عمده را خودشان پرداخت کنند. با وجود اینکه شرایط بسیار زیادی را درنظر گرفتیم اما شرکتها فکر میکردندکه شرکت سپردهگذاری مرکزی فقط بهدنبال منافعش است. هرچند ما این سوءتفاهم را تا حدود زیادی رفع کردیم اما هنوز هم شرکتهای زیادی هستند که چنین سوءتفاهمی دارند. پس از رفع این سوءتفاهمها ما اعلام کردیم که کار توزیع سود را شرکتها به ما بسپارند، برخیها این پول را پرداخت کردندو برخیها کار توزیع سود را ازطریق ما انجام دادند اما بعد پول را بهحساب ما واریز نکردند و ما در واقع با سهامدارانی روبهرو بودیم که بهدنبال دریافت سودشان بودند اما هیچ پولی در حسابها برای پرداخت سود وجود نداشت.بر این اساس در قانون ابزارهای نوین مالی مصوب 1388بندی گنجانده شد مبنی بر اینکه شرکتها موظف شوند براساس مهلت تعیین شده در قانون تجارت، سود را دراختیار شرکت سپردهگذاری مرکزی قرار دهند تا این سود تقسیم شود و چنانچه این کار انجام نشد شرکت سپردهگذاری مرکزی این اختیار قانونی را داشته باشد که مبلغ مورد نیاز را از حسابها رأسا و بدون تشریفات قانونی بردارد و بین سهامداران توزیع کند اما این بند در مجلس رأی نیاورد و به جای آن ماده 15گنجانده شد. براساس این ماده درصورتی که ناشر سود را توزیع نکند سهامدار میتواند به هیأت داوری بازار اوراق بهادار مراجعه کند و هیأت داوری هم بلافاصله حکم بدهد و این سود از حساب شرکت برداشت شود. اما مجلس هم در این زمینه ملاحظات خودش را داشت.