به کاج در زمستان فکر کن! تنها درختی که سبز میماند. با برگهای سوزنی و اگر برفی بیاید، کاجها چهقدر زیباتر میشوند.
منصوره حسینی، نقاش معاصر، همان دختر است. او هر روز بزرگ و بزرگتر میشود و میرود دانشگاه هنرهای زیبا و نزد استادانی چون علیمحمد حیدریان، محسن مقدم، و مادام امینفرد (فرانسوی) نقاشی میآموزد و بعد از فارغالتحصیلی به ایتالیا میرود. در ایتالیا در نمایشگاههای متعددی شرکت میکند در نمایشگاه نقاشان آسیایی در رم کار او آن قدر مورد توجه قرار میگیرد که بورس تحصیلی دریافت میکند.
دیدار با «لئونللو ونتوری»، هنرشناس و منتقد برجستهی ایتالیایی نقطهی مهمی از زندگی اوست. این هنرشناس به او توصیه میکند که با استفاده از خط ایرانی و تلفیق آن با نقاشی، کارهایی را انجام بدهد.
منصوره حسینی، نخست با الهام از هنرخوشنویسی دست به کارهای تازهای زد. با هنر خوشنویسی و رنگ، ریتمهای زیبایی به وجود آورد و سپس خطوط ابداعی خود را تبدیل به یک ویژگی سبکشناختی و زیباییشناسانهی خاص کرد. آیدین آغداشلو دربارهی نقاشیخطهای این هنرمنددرجایی گفت: «حسینی در طول سالها فعالیت هنری به دنیایی شخصی دست پیدا کرده بود و در دورهای هم بنا بر اعتقاد خودش اولین نمونهی نقاشیخط را اجرا کرد، هر چند نمیتوان به جرئت گفت که اولین نمونه از آن کیست، اما بیشک از اولین هنرمندانی است که با خط فارسی آثاری مدرن خلق کرد.»
زندهیاد منصوره حسینى/ عکس: ایسنا
او به ایران باز میگردد و از وزارت فرهنگ آن زمان نشان هنری دریافت میکند. این هنرمند در روزنامهی اطلاعات نقدهای تند هنری مینوشت با نام مستعار دکتر اسد. در کارنامهی او یک رمان با نام «پوتینهای گلی» هم هست.
حسینی در سال 1347در دانشکدهی هنر، نقد هنر تدریس میکرد و بعدها با تأسیس نگارخانهی منصوره حسینی مجموعه آثارش را در این نگارخانه بهنمایش گذاشت.
آغداشلو دربارهی او میگوید: «کار با خوشنویسی و فضاهای رنگی آبستره، در عین استفاده از رنگهای غلیظ جای توجه داشت، هرچند که این دستاوردها بعداً در گذر زمان سنجیده میشود و زمان میبرد تا حکم تاریخ دربارهی یک هنرمند صادر شود.»
این روزها در مؤسسهی صبا کارهایی از زندهیاد منصوره حسینی به نمایش درآمده که تا 23 خرداد برای دیدن این آثار فرصت هست. دفتر روزنگار این هنرمند هست، صفحهای که باز است، روزهای آخر زندگی هنرمند را نشان میدهد؛ ضعف و بیماری و تنهایی...
برخی از نقاشیخطها، پرترهها و کارهای حجمی این هنرمند را هم میتوانیم ببینیم.
دختری که با کشیدن یک کاج زندگیاش دگرگون شد، در خانهاش به تنهایی روی یک مبل دراز کشید و به جهان دیگر سفر کرد. این هنرمند آنقدر تنها بودکه تا 15 روز بعد از فوت (تیر 1391) کسی از مرگش خبردار نشد. همسایهها صدای تلویزیونش را میشنیدند و فکر میکردند که شاید طرحی میکشد...شاید طرح کاجی سبز که برف زمستانی روی آن نشسته بود.
عکسها: محمود اعتمادى