یکی از نقدهایی که گاه و بیگاه به رسانه ملی وارد میشود، بیتوجهی به ذائقه مخاطب است. به اعتقاد کارشناسان، رسالت آموزشی تلویزیون بسیار مهم است؛ بر همین اساس در تولید برنامههای تلویزیونی اعم از فیلم، سریال و غیره باید بیش از پیش الگوهای رفتاری مناسب و تأثیرگذار به مردم ارائه شود. در واقع در نبود فضاهای کافی تفریحی، ورزشی و فکری مناسب، قابل دسترس و ارزان، تلویزیون میتواند مهمترین رکن را در پر کردن اوقات فراغت خانوادهها داشته باشد اما سؤالی که مطرح است اینکه آیا سازمان صداوسیما طی چند سال اخیر توانسته بخشی از اوقات فراغت عموم را با پخش برنامههای جذاب پر کند یا خیر؟ بهعنوان نمونه از ابتدای امسال رسانه ملی برای پرکردن اوقات فراغت تعطیلات پایانی هفته، با تبدیل سریالهای تلویزیونی به تلهفیلمهای یک یا 2 قسمتی آنها را از شبکههای سیما راهی آنتن کرده است. این رویکرد جدید صدا و سیما حوزه وسیعی از سریالهای تاریخی، طنز، اجتماعی و حتی مناسبتی را در برمیگیرد و اصرار دستاندرکاران رسانه ملی در پخش خلاصهای از سریالهای قبلی خود به این شیوه در حالی صورت میگیرد که با راهاندازی شبکههای آیفیلم، نمایش و تماشا در 2سال اخیر بسیاری از این سریالها چندینبار برای مخاطبان به نمایش درآمده است.
در واقع بازپخش فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، رویکرد جدید تلویزیون نیست و مخاطبان به تکرار پخش این آثار عادت کردهاند؛ اما پخش نسخه کوتاهشده از سریالهای تلویزیونی برای اوقات فراغت پایان هفته واقعا برای مخاطبان خستهکننده است، تا حدی که ترجیح میدهند تلویزیون را خاموش کنند؛ و طبیعی است درصورت نبود برنامههای تفریحی، سرگرمی کافی و جذاب در کنداکتور پخش رسانه ملی، به راحتی رسانههای جایگزینی که از قید و بندهای مرسوم و معمول در صداوسیما آزادند، میتوانند گوی سبقت را در رقابت بربایند. البته این موضوع را نمیتوان از نظر دور داشت که در سالهای اخیر به لحاظ افزایش شبکهها و نیاز به پرکردن ساعات پخش، حجم تولیدات رسانه ملی از نظر کمی رشد بسیاری کرده است، اما واقعیت این است در روزگاری هستیم که شبکههای مختلف سیما در جذب مخاطب با چالش همراهند؛ به همینخاطر کمتر کسی علاقهای به تماشای تکراری سریالهای تلویزیونی دارد و این وضعیت بیشتر از هرکس کام شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را شیرین کرده است.
این درحالی است که مشکل پرکردن آنتن تلویزیون و بحران برنامهسازی در این رسانه سبب تعطیلی برخی طرحهای تلویزیونی نیز شده و این مسئله بهنوعی به مخاطبگریزی از تلویزیون تبدیل شده است و تداوم این رویکرد نهتنها مشکلی را برطرف نخواهد کرد بلکه به ریزش هرچه بیشتر مخاطبان این رسانه میانجامد. بنابراین بهنظر میرسد اگر برای تعطیلات تابستانی پیشرو که از بهترین ساعات شبکههای تلویزیونی برای غنیسازی اوقات فراغت مردم به شمار میرود، برنامهریزی مناسبی با ارائه تولیدات جذاب انجام بگیرد، میتواند حتی به افزایش مخاطبان نیز منجر شود. امیدواریم حداقل برنامههایی که شبکههای مختلف برای اوقات فراغت خانوادهها در رسانه ملی برای فصل تابستان امسال برنامهریزی کردهاند، برای خانواده بهویژه جوانان و نوجوانان مفید باشد.