این تحولات که از آن بهعنوان واکنشهای هیجانی نامبرده میشود، برخلاف تصور عامیانه، واقعی، طبیعی و منطقی است چنانکه افزایش 3برابری قیمت ارز و بهدنبال آن التهاب بازارها در طول یک سال اخیر واقعی و طبیعی بود. از لحاظ منطق اقتصادی باید برای این هیجانات و واکنشهای روانی بازار به تحولات سیاسی اهمیت قائل شد و جایگاه بالایی را برای آن در مدیریت اقتصادی درنظر داشت.
این اهمیت و جایگاه در مورد بازار سکه و ارز در ایران در یک سال اخیر بیشتر قابلتوجه است از این منظر که فارغ از مصایب و مشکلاتی که در یک سال اخیر بر اقتصاد کشور و زندگی اقتصادی مردم رفت، التهاباتی که منشا روانی و هیجانی داشت با همان منشا و بدون هزینه اضافی در حال از بین رفتن است و این تا حد زیادی کار دولت را در مدیریت اقتصادی کشور و رفع التهابات آسان میکند.
اما نکته قابلتوجه این است که نباید به تحولات هیجانی اخیر برای آرام شدن اقتصاد و بازار دل بست و تمام تخممرغها را در سبد آن گذاشت. از سوی دیگر باید توجه داشت که دولتمردان نباید بهصورت هیجانی با آن برخورد کنند؛ چراکه یکی از عوامل تشدید التهابات اقتصادی یک سال اخیر برخورد هیجانی، واکنشی و دنبالهروی دولتمردان بود. هیجانات اقتصادی اخیر را باید مدیریت کرد و بهعبارتی کمکم تدبیر و برنامهریزی جایگزین هیجان در بازار شود چه بسا درصورت عدممدیریت این هیجانات، شرایط بار دیگر به حالت قبل بازگردد. موج حضور گسترده در انتخابات و استقبال مقامات و گروههای سیاسی از نتیجه انتخابات فرصت بیسابقه و مغتنمی را برای بازگشت ثبات و آرامش به اقتصاد کشور ایجاد کرده که باید نهایت بهرهبرداری را از آن کرد. این مهم مستلزم انتقال آرام قدرت از دولت فعلی به دولت آینده است که خوشبختانه زمینه آن فراهم شده است.
از سوی دیگر همکاری دولت فعلی در یکماه آینده در مدیریت بازار بهویژه کالاهای اساسی و مصرفی در این راستا میتواند تأثیرگذار باشد. کلید اصلی در دست دولت آینده است که از هماکنون با برنامهریزی و اتخاذ سیاستهای راهبردی و شفاف و همچنین تعیین یک تیم اقتصادی کارشناس و قوی، علاوه بر کنترل هیجانات، سکانداری علمی و منطقی اقتصاد کشور را آغاز کند.