یکی از دلایل عمده تورم افزایش بیرویه حجم نقدینگی است که به حدود 500هزار میلیارد تومان رسیده و مانند سیلی ویرانگر در اقتصاد عمل کرده است. به زعم اقتصاددانان پول مانند آب است. آب مایع حیات و زندگی است اما اگر این آب از کنترل خارج و به سیل تبدیل شود باعث ویرانی و قطع حیات خواهد شد. پول نیز منشا سرمایهگذاری، افزایش تولید و صادرات، کاهش واردات و رشد اقتصادی است اما اگر از کنترل خارج شود باعث تورم و بیکاری، افزایش واردات، کاهش صادرات و نرخ منفی رشد خواهد شد.
لذا دولت جدید باید ابتدا از یکسو کنترل نقدینگی را دستور کار قرار دهد و از طرف دیگر برای خروج از شرایط رکود، اعمال سیاستهای انبساطی مورد نیاز را دنبال کند تا بتواند با افزایش عرضه در اقتصاد و تولید ملی تقاضا را تأمین کرده و تورم را کاهش دهد. به این منظور باید نقدینگی به سمت تولید هدایت شود. این مهم تنها با بهکارگیری پتانسیلهای بازار سرمایه و ابزارهای مالی جدید امکانپذیر است.
بنا بر این دولت جدید باید ضمن رونق بخشیدن به بازار سرمایه و جذاب کردن آن برای جذب نقدینگی سرگردان، شرایط انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام را فراهم کند تا سرمایهگذاران مطمئن باشند به سود مورد انتظار، بالاتر از نرخ تورم، دست خواهند یافت. افزایش نسبت تعداد سهامداران بورس به کل جمعیت و افزایش نسبت حجم بازار سرمایه به تولید ناخالص ملی موضوع مهم دیگری است که باید در بازار سرمایه مورد توجه قرار گیرد.