به گزارش همشهری آنلاین دکتر یونس شکرخواه که یکشنبه نهم تیر در تهران در همایش روز رسانههای اجتماعی در سالن ایوان شمس، به عنوان سخنران کلیدی دیدگاههایش را درباره رسانههای اجتماعی ارائه میکرد سخنان خود را با تاکید بر ضرورت درک تمایز میان رسانههای کلاسیک و رسانههای نوین آغاز کرد.
دکتر شکرخواه گفت: متاسفانه ما تولید ادبیات نمیکنیم و با ادبیات وارداتی شروع به بازی میکنیم و توقع داریم به مقصدی که میخواهیم برسیم و این امکانپذیر نیست.
رئیس موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا دانشگاه تهران با اشاره به تمایزهای رسانههای کهنه و نو اظهار داشت: ویژگی های رسانههای قدیم فقط بر متن تکیه میکنند و رسانه های نوین حالت مولتی مدیایی دارند.
رسانههای قدیمی مبتنی بر بیانیههای خبری حرکت میکنند ورسانههای مدرن بر مبانه رفتارهای رسانه های اجتماعی کار میکنند.
رسانههای کلاسیک مبتنی بر برنامههای تناوبی و رسانههای جدید بر اساس زمان پیوسته کار میکنند، قدیمیها از یک جا برای همه مطلب میفرستند و جدیدیها از یک جا برای جاهای مختلف، رسانههای کلاسیک مبتنی بر روابط چاپی و الکترونیک هستند و رسانههای جدید مبتنی بر روابط آنلاین، «رسانههای قدیمی فقط متکی به تلفن و فکس هستند ورسانههای نوین متکی بر فضای آنلاین.
شکرخواه در ادامه ترسیم این تمایزها خاطرنشان ساخت: تمایز مهم دیگر میان رسانههای قدیم و جدید در اینجاست که قدیمیها فقط متکی به اعلام زمان رویداد آن هم فقط در پایان رویداد هستند و این در حالی است که نیو مدیا متکی به جریان پیوسته هر رویداد؛ آن هم از شروع تا پایان رویداد است.
وی ادامه داد: مونولوگ بودن و تک صدایی در رسانههای قدیم، جای خود را به دیالوگ و چندصدایی در رسانه های جدید میدهد و از دیگر سو درحالی که رسانه های سنتی درگیر و اسیر ساختارهای قبلی هستند، رسانه های نوین در پیوند با ساختارهای معاصر حرکت میکنند و استفاده از رسانه دیگران و یا اسیر روایت دیگران بودن در رسانههای کلاسیک جای خود را به متکی به رسانه خود بودن و خالق روایت خود بودن میدهد.
رئیس موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا دانشگاه تهران در ادامه به طبقهبندیها؛ گونهها و رویکردهای مختلف به رسانههای اجتماعی اشاره کرد و گفت با سه سطح میتوان به این مقوله نگریست.
سطح اول از جنبه سازمان اجتماعی است و نمونهاش را میتوان بصریسازی شبکه ارتباطات مثلا از طریق Facebook Friend Visualizer دید.
سطح دوم سازمان معنایی است و این چیزی نیست جز سازماندهی محتوا بر مبنای تگ که نمونهاش به عنوان مثال نقش تگها در فلیکر است که عکسها را از جنبه معنایی طبقه بندی و سازماندهی میکند و این شبیه تگ دادن به مطالب در یک بانک دادههاست.
سطح سوم اما سازمان جغرافیایی است که بر مبنای جی پی اس کار میکند و نمونهاش افزودن لوکیشن به عکسها در دوربینهای موبایلهای هوشمند است.
و شاید به عنوان نمونه بشود هر سه سطح را همزمان در اینستاگرام دید که همین هفته امکان اشتراک فیلم به اپلیکیشین اشتراک عکس خود را هم اضافه کرد.
دکتر شکرخواه همچنین در همین بخش به طبقه بندی آندریاس کاپلان و مایکل هنلین درباره رسانههای اجتماعی اشاره کرد و گفت: بر مبنای این طبقه بندی رسانههای اجتماعی شامل مدلها و ساختارهای مبتنی بر همکاری جویی (ویکی پدیا)، وبلاگها و میکروبلاگها (توئیتر)، جوامع محتوایی (یوتیوب)، جهانهای اجتماعی مجازی (سکندلایف)، جهانهای بازیهای مجازی (وارکرفت ورلد) و سایتهای شبکه های اجتماعی (فیس بوک) میشود.
سخنران کلیدی دومین همایش روز رسانههای اجتماعی با رویکرد رسانههای اجتماعی در سازمان؛ در بخش دیگر سخنرانی خود خاطر نشان ساخت رمز پیشروی با رسانههای اجتماعی در گرو درک این نکته است که از ابتدا در طراحی؛ پردازش و اعلام و طبقهبندی ترجیحات سازمانی و یا در مقوله در مالکیت محتوا، در توزیع و چرخش دادهها و پیامها و نیز در مقررات گذاری و رویهپذیری و همچنین درفرهنگ سازیبرای استفاده از رسانه اجتماعی و علاو بر این در هویت سازی و هویت یابی، در بازنمودهای سازمانی و به طور کلی در همه این مراحل به یاد داشته باشید که در فضای رسانه اجتماعی همه عوامل درگیر دورن و برون سازمان باید به عنوان یک حق در خلق رویدادها از ابتدا تا انتها حضور داشته باشند
عضو هیئت رئیسه انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی سپس به پارامترهای هویت، گفتگو، اشتراک گذاری، حضور، مناسبات، شهرت و گروه به عنوان پارامترهای حاکم بر گونههای مختلف رسانهها و شبکههای اجتماعی پرداخت و گفت مثلا هویت در لینکداین یک هویت سایبر و مدرن است و گفتگو خود را در اکثر رسانهها و شبکههای اجتماعی در قالب اکتیویستی نشان میدهد و یا مثلا اشتراک گذاری یک جنبه تک عنصری اولیه در یوتیوب است، مساله حضور در این رسانهها هم که جنبه حاد به خود میگیرد از طریق مفهوم موسوم به FOMO قالب درک است: ترس از نبودن در شبکه به این مفهوم که گمان میکنند اگر کانکت دائمی نباشند از همه چیز عقب میافتند. از دیگر سو مسئله مناسبات و شهرت در اکثر رسانههای اجتماعی مطرح است و همینطور احساس تعلق به گروه.
شکرخواه سپس به بحث تمایزهای رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی پرداخت وگفت: تشخیص تفاوتهای رسانههای کلاسیک و جدید برای کسانی که ارتباطات نخواندهاند، دشوار است؛ اما ماجرا وقتی دردناک میشود که کسانی که ارتباطات خواندهاند، این تفاوتها را نمیشناسند. بنابراین اگر ۲۰۰ سمینار دیگر هم برگزار شود، من دوباره به این تفاوتها اشاره میکنم، چراکه بسیاری از مشکلات از همینجا شروع میشود.
او سپس بر این چند محور تکیه کرد: رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی یک مفهوم نیستند؛ دو مفهوم هستند. رسانه اجتماعی سیستم است و شبکه اجتماعی مکان. رسانه اجتماعی؛ رسانه پرسیدن است و شبکه اجتماعی؛ رسانه گفتن. رسانه اجتماعی افزوده شدن یک بخش به سازمان نیست؛ امتداد سازمان است. رسانه اجتماعی همزمان از جنبه استراتژی به دو جنبه توجه دارد: مناسبات درون سازمانی و مناسبات برون سازمانی.
شکرخواه سپس گفت: شبکه اجتماعی بیرون سازمان است و سازمان به آن راه دارد؛ شبکه هم متقابلا به سازمان راه دارد و جالب اینجاست که بازاریابها زودتر ازهمه این تفاوتها و تمایزهای رسانه اجتماعی با شبکه اجتماعی را تشخیص دادند.
شکرخواه پس از این مبحث با طرح این پرسش که رسانه اجتماعی چیست؟ اظهار داشت: متأسفانه ما ادبیات تولید نمیکنیم و با همان ادبیات وارداتی به بازی وارد میشویم و توقع داریم به مقصد هم برسیم. در صورتی که چنین چیزی امکانپذیر نیست. بین رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی تفاوت وجود دارد و باید این تفاوتها را بشناسیم.
شکرخواه سپس در تشریح و در پاسخ به این پرسش که رسانه اجتماعی چیست گفت: رسانه اجتماعی امکان تولید و توزیع پیام دارد. رسانه اجتماعی مثل هر رسانه جمعی دیگر امکان مخابره پیام و به اشتراک گذاری اطلاعات با جمع وسیعی از مخاطبان را دارد. رسانه اجتماعی شبیه رادیو، تلویزیون و روزنامه است. مکان نیست؛ سیستم است. سیستم ارسال اطلاعات به دیگران و برای داشتن یک رسانه اجتماعی صرفا به یک ارتباط اینترنی نیاز دارید. رسانه اجتماعی؛ فرمت است؛ اپلیکیشن وب پایه (وب ۲) است که همه جا حاضر و همیشه در دسترس است و امکان دوسویهگی را برای تبادل دیتا از نوع محتوای تولید شده توسط کاربر بین افراد و جوامع از کوچک تا بزرگ فراهم میسازد. رسانه اجتماعی پنجره مشتریان برای دیدن سازمان است. این پنجره را تمیز نگاه دارید. رسانه اجتماعی به جریان انداختن هر چه بیشتر عامل انسانی در مناسبات سازمانی است. البته از رسانه اجتماعی به شبکههای اجتماعی هم بروید نه به خاطر اینکه مثلا فیسبوک است بلکه به این خاطر که جمعیت مورد نظر شما آنجاست
عضو هیئت رئیسه انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی سپس به طرح پرسش دوم پرداخت: شبکه اجتماعی چیست؟
پاسخ دکتر شکرخواه سردبیر همشهری آنلاین به این پرسش این بود: شبکه اجتماعی یک کنش مبتنی بر التزام است؛ یک کانون برای افراد همفکر؛ دارای علائق و اهداف مشترک است که ارتباطات خود را در یک جماعت (community) میسازند. هسته اصلی شبکههای اجتماعی دیالوگ است و روابط بر همین اساس شکل میگیرد. شبکههای اجتماعی فرا روایتهایی مثل ساختار قصه دارند که یک روایت استاندارد مبتنی بر فرمت است و بازنمایی افراد از خودشان در این شبکهها مبتنی بر همین فرا روایت حاکم بر شبکهها و در دیالوگ با سایر اعضای شبکه شکل میگیرد. شبکه اجتماعی یک تمپلیت پیش ساخته فرهنگی هویتی در چهارچوب بازنمایی است و خوراندن اطلاعات به شبکه اجتماعی از درون همین تمپلیتها صورت میگیرد و چه بخواهید و چه نخواهید این قاعده بازی در شبکههای اجتماعی است: پذیرفتن تمپلیت و در غیر این صورت؛ طرد شدن.
سردبیر همشهری آنلاین در تبیین بیشتر شبکههای اجتماعی گفت اعضای شبکهها در پاسخ به تمپلیتهای فرهنگی حاکم برشبکهها؛ خود را بازنمایی میکنند؛ این تمپلیتها طرفداران و مخالفانی دارند و ببینید حرف لری پیج از بنیانگذاران گوگل در مخالفت با ساختار و تمپلیت فیسبوک را که میگوید: فیسبوک یک باغ بسته است برای گروگانگرفتن کاربران است و سیاستهایش قاتل نوآوری. و یا نگاه تیم برنرزلی معمار مدرنیته اینترنت را ببنید که شبکههای اجتماعی را به سیلوهایی شبیه میداند که اجازه برداشت به افراد را نمیدهند.
شکرخواه سپس به رابطه شبکههای اجتماعی به سازمانها پرداخت و در این بخش افزود: شبکههای اجتماعی میتوانند بر میزان طرفداران یک سازمان بیفزایند و یا به شدت چهره یک سازمان را تخریب کنند. شبکههای اجتماعی؛ مسائل پنهان سازمانی را آشکار میکنند: پس سازمانها اساسا باید در قبال پاسخگویی نسبت به مسائل پنهان خود فعال باشند. شبکههای اجتماعی برای محصولات و خدمات؛ هم تبلیغ میکنند و هم به شدت به ابزارهای ضد تبلیغ تبدیل میشوند. اعضای شبکههای اجتماعی به شما زنگ نمیزنند؛ ایمیل نمیزنند و مسائل شما را در شبکهها با فریاد اعلام میکنند و همانگونه که هر عضو در یک رسانه اجتماعی میتواند بازاریاب باشد. هر عضو یک شبکه اجتماعی هم میتواند یک کنش به نفع یا علیه بازارهای هر سازمان باشد
چه قصدی دارید؟ پرسش کلیدی دیگری بود که از سوی سخنران خطاب به سازمانهایی که میخواهند از رسانه اجتماعی برخوردار باشند؛ مطرح شد. شکرخواه چند پرسش پیاپی را در این زمینه مطرح ساخت:
آیا میخواهید ارتباطات سازمانیتان را گستردهتر کنید؟ آیا میخواهید آگاهی بیشتری درباره سازمان خودتان به و جود آورید؟ آیا دنبال گسترش بازار برای فروش هستید؟ آیا دنبال گسترش همکاریهای اجتماعی هستید؟
به دنبال هرچه هستید با کدام ساختارو نوع رسانه اجتماعی و با چه میزان بودجه به دنبال اجرای هدف خود هستید؟ و از سوی دیگر با کدام فرهنگ درون سازمانی میخواهید به یک سازمان اجتماعی تبدیل شوید؟
شکرخواه در ادامه گفت: برای ورود سازمان به عرصه رسانه اجتماعی نیاز چندانی به مرامنامههای پیچیده نیست و میشود تقریبا با مرامنامه اخلاقی خود سازمان هم در این عرصه به پیش رفت، اما یادتان باشد که چیزهایی که به وب ارسال شد؛ پشت سر هم حذف نشود؛ چرا که چنین امری با اتیکتهای این فضا جور در نمیآید؛ چیزهایی فقط حذف میشوند که واقعا با سیاستهای سازمانی در تضاد و تعارض کامل باشند و یا مرامنامههای سازمان را نقض کرده باشند؛ پس اگر فکر میکنید هر چه در رسانه اجتماعی مینویسید؛ بعد حذف میکنید؛ لطفا نیائید!
شکرخواه ادامه داد هر قصدی دارید بین پلتفرم لینوکس و محیط ویندوز تفاوت قائل شوید و یا راه سوم را به تیم تکنولوژی سازمانتان واگذار کنید و هر راهی که انتخاب کردید سه چیز باید همراهتان باشد: آر اس اس، اپلیکیشن و و شخصی سازی یا همان کاستومایزیشن.
عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران سپس با پرسش دیگری به راهکارها و توصیه ها اشاره کرد: چه باید کرد؟
شکرخواه گفت: فرض کنید سازمان شما دارد یک بلاگ سیستم راه میاندازد؛ به کارکنان سازمان برای استفاده از این سیستم چه باید گفت؟ به آنها بگوئید؛ این سیستم را برای استفاده شما فراهم کردهایم. شما باهوش؛ خلاق و متعهد به سازمان هستید؛ پس آرایتان را برای درون و بیرون سازمان مطرح کنید؛ اما چون دارید دست به یک اقدام اجتماعی میزنید رازهای سازمان و پروژههای آتی سازمان را مطرح نکنید. چیزهایی را که به حیثیت سازمان و به اموال و داراییهای آن و یا به ارزش سهام سازمان (اگر در بورس هست) لطمه میزند مطرح نکنید و اگر منتقد یک خدمت یا محصول سازمان هستید؛ انتقاد را با پیشنهاد و راه حل احتمالی مطرح سازید. در انتشار مطلب و عکس امانتدار باشید و حقوق تولید کننده را رعایت کنید، کپی رایت دیگران را نقض نکنید. و در عین جال، لازم نیست در همه پستهایی که آپلود میکنید از سازمانتان بنویسید؛ شما کافی است در یک روند کلی نشان دهید سازمانتان یک سازمان ارزشمند است که دنبال حل مسائل خود از طریق کمک همگان است. حتی میشود از رقبا هم حرف زد؛ دنیا که فقط دور شما نمیچرخد؛ اما باید با احترام از دیگران یاد کرد.
وی ادامه داد: مردم را باور کنید؛ آنها بخشی از دکور سازمان شما نیستند؛ صدایشان را بشنوید و آنچه را که در کامنتها میگویند، با ارزش بدانید. آنها باید احساس کنند که واقعا خواسته شدهاند. به این ترتیب سازمان شما با استفاده درست از رسانه اجتماعی؛ به تدریج از اتکای صرف به تلفن و ایمیل فاصله میگیرد؛ پس سازمان را باید برای سرویسدهی فشردهتر و پیوستهتر آماده ساخت که به آن حمایت ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته از مشتری میگویند. اگر سیستم حمایت از مشتریان سازمان را کاملا تقویت نکردهاید؛ اصلا رسانه اجتماعی را راه نیندازید؛ توقعات فزاینده اگر جواب نگیرند؛ همیشه سرخوردگی فزاینده به دنبال میآورند. بهتر است به فکر کانتکت لیست هم باشید و از این طریق قدرتهایتان را تشریح کنید و برای ضعفهایتان کمک بخواهید و باز بهتر است که اصلیترین مضامین سازمان را خمیرمایه دادههای رسانه اجتماعی بدانید. مدیران محصولات و خدمات شما باید پای ثابت رسانه اجتماعی باشند. قویترین افراد و مطلعترین افراد سازمان شما باید در پشت رسانه اجتماعی سازمان قرار بگیرند و با تامین این موارد است که به تدریج میتوانید از رسانه اجتماعی به سوی شبکه اجتماعی بروید.
شکرخواه آنگاه به هفت پایه رسانههای اجتماعی اشاره کرد و آنها را چنین برشمرد:
رسانههای اجتماعی عملا بر هفت پایه استوار میشوند: ماموریت، ارتباط، جماعت، همکاری، هزینهها، سرمایه و رقابت.
وی در مورد ماموریت پرسید: آیا رسانه اجتماعی میتواند به ماموریت سازمان کمک کند؟
و در زمینه ارتباط خاطرنشان ساخت: نقش رسانه اجتماعی در تلاشهای ارتباطی سازمان چیست؟
و سپس در توضیح بیشتر پیرامون پایه بعدی یعنی جماعت سئوال کرد: رسانه اجتماعی؛ سازمان را به کدام یک از گروههای اجتماعی میرساند یا کدام گروهها را میتواند برای سازمان ایجاد کند؟
و درباره همکاری نیز پرسید: چطور میشود به جماعتها کمک رساند و کدام بخشهای سازمان برای این موضوع آمادگی دارند؟
شکرخواه به مقوله هزینهها که رسید بحث هزینه- فایده را مطرح کرد و پرسید: هزینه یک سازمان اجتماعی برای سازمان چقدر است؟
سرمایه به عنوان پایه دیگر رسانه اجتماعی هم در قالب یک پرسش مطرح شد: چطور میتوان با رسانه اجتماعی برای سازمان، سرمایه جمع کرد؟
و بالاخره رقابت به عنوان یک پایه دیگر، بازهم با یک پرسش هممراه شد: رقیبان سازمان در فضای رسانههای اجتماعی چه کسانی هستند و چطور باید با آنها تمایز ایجاد کرد؟
سخنران آنگاه به تشریح نقشهای موجود در رسانه اجتماعی برای سازمان اشاره کرد و گفت: مدیر رسانه اجتماعی یکی از نقشهاست که موتور همه فعالیتها است. استراتژیست اجتماعی هم که در واقع مدیر برنامه تجارت اجتماعی و مسئول بینش و حسابرسی به سرمایهگذاریهاست یکی دیگر از این نقشهای موجود در رسانه اجتماعی است. مدیر یا مدیران جماعت یا همان کامیونیتیهای که با سازمان سروکار دارند از جمله نقشهای دیگر هستند که اینها مسئول مسئول مواجهه با مشتریان (از بیرون به سازمان) هستند. نقش مهم دیگری که در سازمان اجتماعی رسانههای اجتماعی وجود دارد؛ نقش موسوم به رابط واحدهای تجاری است که اینها هم مسئول و رابط خطوط تولید با مشتریان هستند. نقش بعدی نقش مدیر آموزش است که مسئول اموزش رموز رسانههای اجتماعی به سازمان و حتی به مشتریان است. نقش دیگر که کلیدی هم هست نقش تحلیلگر اجتماعی است که مسئول تصویر بزرگتر فعالیتهای اجتماعی است. استراژیست محتوا که استراتژیهای محتوایی میان سازمان و مشتریان را سامان میدهد از نقش مهمی برخوردار است و همینطور استراتژیست دیجیتال که مسئول کانالهای مختلف ارتباطی است. توسعه دهنده وب نقش بعدی است که از قبل در سازمان هست و با امدن رسانه اجتماعی باید شبکهسازی کند و بالاخره میرسیم به نقش طرفهای سازمان یا همان پارتنرهای سازمان که کارشناسان همکار با سازمان (طرف سوم) به حساب میآیند.
شکرخواه در پایان به امکانات و ابعاد رسانههای اجتماعی هم اشاره کرد و گفت: تیم رسانهای همواره باید یک مربع را در ذهن داشته باشد: مشتریان سازمان؛ لوگوی سازمان؛ شرکای احتمالی سازمان و رقبای سازمان.
و سپس در تشریح اندازه یک سازمان رسانه ای به گفته افزود: برای شروع در سازمانهای ۲۰ تا ۱۰۰ نفره یک تیم رسانهای یک تا سه نفره کفایت میکند. اما برای شروع در سازمانهای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ نفری؛ بین سه تا شش عضو رسانهای کفایت میکند و در مجموع سقف تیم رسانه اجتماعی ۱۱ نفر برآورد شده است.
وی در توضیح امکانات مورد نیاز هم گفت: نشست از طریق وب یا همان وب میتینگ و کنفرانس ویدئویی و سیستمهای پیام فوری جزو بایدها هستند و فرهنگ همکاری جویانه که باید در سازمان ایجاد کرد؛ پیش زمینه ضروری برای به کارگرفتن این امکانات است. آموزش مهارتهای مربوط به مسائل فوق و علاوه بر آن؛ آموزش مهارتهای مربوط به ویدئوکست و پادکست و آموزش مهارتهای مربوط به فرمتهای گوناگون محتوای تولید شده توسط کاربرهم جزو الزامات این عرصه است.
شکرخواه در پایان سخنرانی خود به برخی از مزایای رسانه های اجتماعی در سازمانها هم اشاره کرد:
استاندارد شدن رویهها برای ارتباطات درون و برون سازمان، تصمیم سازی مشارکتی و دمکراتیک و افقی، بازاریابی مشتمل بر امکان فروش گسترده و ترغیب به خرید کالاها و خدمات، امکان آپدیت کردن دادهها و خدمات از طریق تماس زنده با مشتری، رابطه سازی با مشتریان در مسیر ایجاد اعتماد و افزایش مشتریان، داشتن یک ترمومتر دائمی برای سنجش میزان تب و یا دلسردی مشتریان، فرصت بازتعریف فعالیتهای تجاری در قالب تجارت الکترونیک، ایجاد کارآفرینی و خلق مشاغل تازه، ارزانی دستیابی به مخاطب هدف در مقایسه با وضعیت آفلاین، امکان گرفتن ایدههای تازه از جمعیت متراکم شده و در دسترس و بالاخره امکان دسترسی ارزان به مشاغل کارمندی (یقه سفیدها) و کارگری (یقه آبیها) و حرفهایهای فضای سایبر (یقه طلاییها)
وی در پایان خاطر نشان کرد: اگر استفاده از نوآوری به صورت تشریفاتی صورت بگیرد، تردید نکنید که زمین می خورید و اگر استفاده از تلفن و ایمیل بعد از تشکیل رسانه اجتماعی در سازمان شما باز هم به صورت قبل و به صورت غالب ادامه یافت شک نداشته باشید در سیستمی که راه انداختهاید؛ اشکالات بنیادین وجود دارد. اگر یک سازمان نتواند از طریق رسانه اجتماعی که به راه انداخته، اجتماعیتر شود؛ بهتر است رسانهی اجتماعی خود را متوقف کند.