تضعیف بخش خصوصی در این سالها باعث شده تا بسیاری از فعالان در عرصه سینما مهمترین دغدغه و خواستهشان از دولت جدید احیای این بخش و کاهش حضور و دخالت دولت در سینما باشد. چنانکه برخی معتقدند بهتر است که دولت در امر تولید وارد نشود و با بخش خصوصی رقابت نکند؛ چراکه بخش خصوصی با شرایط کنونی توان رقابت با دولت را ندارد و وظیفه دولت در همه جای دنیا تنها نظارت و تشویق تولیدکنندگان صنعت سینماست. تجهیز سالنها به سیستم دیجیتال، ارتقای سطح کیفی نمایش و بهدست آوردن فضاهای جدید برای فعالیتهای گسترده نیز میتواند به وضعیت سینمای کشورمان سروسامان بخشد. عدهای نیز به عملکردهای منفی دولت روبه پایان در عرصه سینما اشاره کردهاند؛ تشکیل سازمان سینمایی که نهتنها به بهبود وضعیت سینما کمک نکرد بلکه فقط فضای عمومی حاکم بر این عرصه را متشنج کرد. همچنین تعطیلی خانه سینما، بیرونقشدن بخش خصوصی، حضور کمرنگ برخی از کارگردانها و افزایش اختلافات صنفی نیز مواردی هستند که در دولت دهم صدمههای اساسی بر پیکره سینما وارد کردهاند. مطالبات سینماگران از دولت یازدهم روشن است و اگر از سوی مدیران متخصص و دلسوز فرهنگی جدی گرفته شود میتوان چشمانداز روشنی را برای سینمای ایران امیدوار بود.
انتخاب وزیر ارشادی که با دنیای هنر و سینما آشنایی دارد؛ روی کار آمدن فردی فرهنگی که فرهنگ جامعه و نیازهای فعالان در عرصه سینما را بشناسد و بتواند شرایط بهتری را برای عرصه فرهنگ و هنر فراهم کند مهمترین خواسته سینماگران است. اکثر اهالی سینما معتقدند که بهتر است کسی در منصب وزارت قرار گیرد که بدون هیچ تاثیرپذیری از سیاست برای فرهنگ و هنر کشورمان دل بسوزاند و تمامی تلاشش در جهت ارتقا و بهبودی وضعیت کنونی باشد. با این حال پوران درخشنده نظر متفاوتی دارد و میگوید: «پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهتر است به یک سینماگر سپرده نشود. به عقیده من باید شخصی برای این پست درنظر گرفته شود که دلسوز و شجاع باشد. شرایطی که هماکنون فرهنگ و هنر دارد باید با همدلی و همراهی هنرمندان بهبود یابد. پست وزارت ارشاد باید به شخصی تعلق بگیرد که قدرت تصمیمگیری بالایی دارد و با افکار تازه وارد این حیطه میشود البته بهتر است از سینماگران و فیلمسازان استفاده نشود. ایجاد آرامش و فضای امن برای هرگونه فعالیت هنری یکی از برنامههای مهمی است که باید این شخص در رأس فعالیتهای خود قرار دهد. ایجاد رفاقت، همدلی و ازبینرفتن نفاق از اهم کارهایی است که باید در برنامههای شخص وزیر ارشاد باشد. به عقیده من باید دولت یازدهم تلاش کند که از مدیران تازه استفاده کند. مدیریت گذشته کهنه است. ما با ایرانی روبهرو هستیم که برای امروز است و باید هر شخصی که وارد حیطه فرهنگ میشود با تفکر امروز و افکار تازه پا به این عرصه بگذارد.»
روحالله حجازی نیز در اینباره میگوید: «به عقیده من نخستین ویژگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که باید هنر را بهدرستی بشناسد. مشکلی که در گذشته وجود داشت این بود که وزرایی بر مسند وزارت حضور داشتند که شناخت کافی از مقوله فرهنگ و هنر نداشتند و همین امر اهالی فرهنگ و هنر را دچار آسیب بسیاری کرد. من بشخصه یکی از آسیبدیدگان هستم. فیلمهایی که در دورههای گذشته ساختم هریک دچار مشکل شدند و برخورد سلیقهای با آنها صورت گرفت. انتخاب یک مدیر، تنها بهصرف آنکه آن فرد خوب و سالم است کار درستی نیست. فرد علاوه بر سلامت باید مدیر موفقی باشد و شناخت کافی از مسائل داشته باشد. وزیر باید تعامل خوبی با اهالی فرهنگ و هنر داشته باشد تا وقتی راهکارها را طراحی میکنند با تعامل درست بتواند موفق عمل کند.» او معتقد است: «در این میان انتخاب درست مدیران میانی از اهمیت خاصی برخوردار است. فاصله بین هنرمند و مدیر در عملکرد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأثیر خواهد گذاشت. اگر تعامل مناسب وجود نداشته باشد شاهد جدایی میان اهالی فرهنگ و هنر خواهیم بود و آثاری را خواهد داشت که جبرانناپذیر خواهد بود.» بنابه گفته وی در حوزه سینما مدیران نباید لزوما فیلمساز باشند. حجازی گفت: «اگر نگاهی به معاونتهای سینمایی دورههای گذشته داشته باشیم خواهیم دید مدیرانی که فیلمساز نبودند، موفقتر عمل کردند. متأسفانه مدیران درگیر تسویهحسابهای شخصی شدند.
وزیر ارشاد فارغ از نگاه سیاسیای که آن را دنبال میکند باید در حوزه فرهنگ و هنر، فراجناحی عمل کند. در حوزه سینما هم مدیران میانی باید همین روند را دنبال کنند و دغدغهشان واقعا سینما و اعتلای آن باشد. دوستان باید فارغ از سلیقه و جناح به فرهنگ و هنر کشور خدمت کنند و درگیر برخوردهای سلیقهای و جناحی نشوند زیرا درگیر شدن مدیران با این افکار از شأن مدیر میکاهد.» کارگردان زندگی خصوصی آقا و خانم میم میگوید: «به عقیده من ارائه بودجههای میلیاردی به برخی از فیلمها که نمیتوانند مخاطب را با خود همراه کنند باید درست مدیریت شود و مدیران زیرساختهای سینما را در اولویت قرار دهند، که این امر باعث میشود تا بعدها نیز به نیکی از او یاد کنند. بودجههای میلیاردی میتواند بهگونهای مدیریت شود که بخش خصوصی ترغیب به سرمایهگذاری در حوزه سینما بشود و بخش دولتی در تولید آثار سهیم نباشد. در بسیاری از جوامع دنیا بخش خصوصی در حوزه سینما فعال است و دولت برای رسیدن به اهداف ملی خود یک یا 2 پروژه با اهداف خود تولید میکند. با این نوع نگاه در شکل کلان دولت نباید تولید انبوه آثار را در برنامه خود قرار دهد تا بخش خصوصی جرأت سرمایهگذاری داشته باشد. وزیر ارشاد به اهالی فرهنگ و هنر اعتماد داشته باشد؛ اعتماد به اهالی فرهنگ باعث رشد و تعالی فرهنگ خواهد شد.»
اختلافات دامنهدار بخش قابلتوجهی از اهالی سینما با رئیس سازمان سینمایی فاصلهای عمیق میان سینمای ایران و دولت ایجاد کرده که بهنظر میرسد با انتخاب چهرهای فرهنگی و آشنا به مقوله هنر در پست وزارت ارشاد میتوان این مشکل را برطرف کرد. اگر وزیر ارشاد دولت دهم کمی آشنایی با مقوله سینما داشت، اجازه نمیداد معاونش کمر به تعطیلی خانهسینما ببندد. برآیند آنچه سینماگران درخصوص انتظاراتشان از وزیر ارشاد گفتهاند حکایت از نیاز به تفاهم و همراهی مجموعه دولت و بهخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سینمای ایران دارد.