بنابراین بررسی این بازار باید با توجه به این نکته صورت بگیرد که امکان بسیاری غیرممکنها در این بازار وجود دارد. در این روزها که بورس با سرکشی، افسار بریده است و شاخص آن به شکل تبداری هر روز رکورد میشکند این سؤال پیش میآید که آیا ناممکن دیگری در حال روی دادن است که این همه بازار سراسیمه رونق گرفته است؟ پاسخ دادن به این مسئله ساده نیست.
عملا رونق فعلی از روز پس از انتخابات شروع شده است. درحالیکه گمان میرفت پس از یکی دوهفته از شدت این روند مثبت کم شود اما هنوز در این ایام که چهارمین هفته بعد از انتخابات سپری میشود گرمای بورس ادامه دارد. مسلما این رونق بهنحوی متاثر از موفقیت دولت امید است.
جالب این است که واقعا نتیجه انتخاب این دولت، افزایش امید بوده و حداقل این امید خودش را در بورس نشان داده است ولی پرسشی که مطرح میشود این است که تا چه حد خود امید میتواند برای تصمیمگیری قابلیت اتکا داشته باشد؟تبعاپاسخ به این پرسش بستگی کاملی دارد به اینکه این امید به چه صورتی شکل گرفته است. حس نگارنده بر این است که انتظارات مثبت شکل گرفته از استحکام نسبتا بالایی بر خوردار است، بهنحوی که هنوز میتوان امتداد شرایط رونق را در بازار انتظار کشید.
اما آیا در بورس که بیش از هر چیز به انعطاف پذیری نیاز است استواری انتظارات میتواند نکتهای مثبت تلقی شود. متأسفانه میتوان توقع داشت که درصورت شکست انتظارات مثبت احتمال شکلگیری یک روند پایدار منفی نیز وجود دارد و این یعنی نوعی ترکیدن فرسایشی حباب. البته برخی تحلیلگران، رشد سودآوری را که واقعا روی داده و تا حدودی ادامه دارد، دلیلی بر نبودن حباب میدانند. اگرچه این تحلیل در یک دنیای انتزاعی صحیح است اما دنیای واقعی بسیار بیرحمتر از این است که بتوان با توجه به این نسبتهای مالی بر جریان بورس تکیه کرد. البته زیاد هم نباید نگران شد، زیرا بورس در کنار افزایش مخاطره بازده هم خواهد داشت، اگرچه بهطور عمومی کسب این سودها، چندان ساده نیست.