حدود ساعت 19 بعدازظهر پنجشنبه گذشته در تقاطع خیابانهای سهروردی و شهید بهشتی تهران حادثهای رخ داد که در جریان آن پسری گلفروش به همراه کارگر مغازه مرغفروشی و کارگر فضای سبز شهرداری هدف حمله خونین 3مرد قمه بهدست قرار گرفتند و بهشدت مجروح شدند. ماجرا از این قرار بود که مردان قمه بهدست بهدلیل اینکه تصور میکردند پسر گلفروش به آنها چپچپ نگاه کرده است، وی را به باد کتک گرفتند.
در این هنگام کارگر مرغفروشی و کارگر فضای سبز شهرداری به کمک پسر گلفروش شتافتند اما مردان خشن آنها را نیز با ضربات چاقو و قمه مجروح کردند. پسر گلفروش که بعد از این حادثه چند روزی در بیمارستان بستری بود، در تشریح ماجرا میگوید: پدرم وضعیت مالی خوبی ندارد و من مجبور بودم علاوه بر تحصیل، برای اینکه کمکخرج خانواده باشم در خیابان گلفروشی کنم.
او ادامه میدهد: روز حادثه، درحالیکه دسته گلی در بغل داشتم از مقابل مغازهای در خیابان سهروردی که 3جوان مقابل آن نشسته بودند، گذشتم. یکی از آنها ناگهان از جایش بلند شد و گفت که چرا به آنها چپ چپ نگاه کردم. من هم گفتم که به کسی نگاه نکردم اما او با لگد به جانم افتاد و مرا زد. در آن لحظه، گلها را به گوشهای پرت کردم تا بتوانم از دست آنها فرار کنم اما آنها دنبالم دویدند و مرا محاصره کردند. در آن حوالی یک مغازه مرغفروشی بود که کارگر جوانی در آن کار میکرد.
او سرباز بود و مرخصی چندروزهاش را صرف کار کردن در مرغفروشی کرده بود تا بتواند پولی درآورد. وی با دیدن این صحنه، به کمکم من آمد و علاوه بر او، کارگر شهرداری که مشغول آبیاری فضای سبز بود نیز کارش را رها کرد تا مرا از دست مردان خشن نجات دهد. او میافزاید: مردان جوان، وقتی دیدند تنها نیستم، چاقو و قمه از جیبشان بیرون کشیدند و به جان ما افتادند.
آنها من و باغبان شهرداری را از ناحیه دست مجروح کردند اما ضربهای که به کارگر مرغفروشی زدند، چیزی نمانده بود که جانش را بگیرد. تیغه چاقوی آنها کمی پایینتر از قلب کارگر جوان فرو رفت و وقتی مردم در محل جمع شدند، مردان خشن خودروی خود را در آنجا رها کردند و پا به فرار گذاشتند. پسر گلفروش که از دانشآموزان تیزهوش پایتخت به شمار میرود، میگوید: پس از فرار آنها، من و 2مجروح دیگر به بیمارستان منتقل شدیم.
کارگر مرغفروشی به آیسییو انتقال یافت و درحالیکه چند روز در کما بود، خوشبختانه به هوش آمد و با کمک پزشکان از خطر مرگ حتمی نجات یافت. کارگر فضای سبز شهرداری هم خانهنشین شده است؛ چرا که پزشکان گفتهاند باید دستش عمل شود اما او هزینه عمل بیمارستان را ندارد و به همین دلیل در خانه بستری شده تا شاید دستش بهتر شود. من هم پس از پانسمان زخمهایم از بیمارستان مرخص شدم و در حال حاضر پیگیر کارهای شکایت از مهاجمان هستم.
براساس این گزارش، حمله خونین مردان خشن در حالی صورت میگیرد که به گفته یکی از ساکنان محل، در این منطقه کوچهای وجود دارد که پاتوق افراد خلافکار است و هر چند روز یکبار، درگیری خشنی در آنجا رخ میدهد. در حال حاضر، پرونده حمله مردان خشن به پسر گلفروش و کارگر مرغفروشی و کارگر فضای سبز شهرداری در پلیس آگاهی تحت رسیدگی است اما هنوز ردی از مهاجمان بهدست نیامده است.