متهمان با معرفی خود بهعنوان نماینده سازمانها و شرکتهای دولتی راهی فروشگاههای بزرگ مازندران میشدند و به بهانه خرید کالا دست به کلاهبرداریهای میلیونی میزدند.اعضای این باند 16مرد و زن تبهکار هستند که در زندان با هم آشنا شده بودند. سردسته آنها مردی به نام ایرج است که کلکسیونی از سوابق کلاهبرداری در پروندهاش ثبت شده اما آخرین بار که از زندان آزاد شد، نقشهای برای فریبدادن صاحبان فروشگاههای بزرگ کشید که تاکنون در هیچ جای کشور از آن استفاده نشده است.
راز کلاهبرداریهای این مرد و همدستانش، مدتی قبل و با شکایت صاحب یک فروشگاه لوازم اداری در پلیس آگاهی مازندران فاش شد. شاکی به مأموران گفت: روز گذشته 2مرد جوان به همراه 2زن به فروشگاهم آمدند و خودشان را مأمور خرید یکی از سازمان دولتی معرفی کردند. آنها گفتند که قصد خرید مقداری لوازم اداری برای یکی از ساختمانها در شهرستان آمل را دارند و با نشان دادن کارت شناسایی و برگه مجوز خرید، اعتمادم را جلب کردند.
بعد از انتخاب وسایل مورد نظرشان، آنها را بار یک کامیون کردند و با پرداخت بخشی از پول خرید، از من خواستند که حسابدار فروشگاه را همراهشان بفرستم تا بقیه پول را در اداره به من پرداخت کنند. من هم از حسابدار فروشگاه خواستم پشت سر آنها حرکت کند و بعد از گرفتن بقیه پول، به اینجا برگردد اما ساعتی بعد وقتی حسابدارم برگشت، مدعی شد که در دام کلاهبرداران گرفتار شده است.
بعد از اظهارات این مرد، مأموران به تحقیق از حسابدار فروشگاه پرداختند. این مرد جوان نیز گفت: کلاهبرداران با یک خودروی پرشیای سفید رنگ به فروشگاه آمدند و وقتی میخواستم همراه آنها به محل کارشان بروم تا بقیه پول را بگیرم، بهدلیل اینکه ماشینشان جا نداشت، مجبور شدم با ماشین خودم پشت سرشان حرکت کنم.
وی ادامه داد: بعد از طی مسیری، ناگهان خودروی پرشیا و کامیون حامل لوازم اداری توقف کردند و کلاهبرداران مدعی شدند که باید لوازم خریداری شده را به 3وانت نیسان منتقل کنند و هر وانت راهی یکی از ادارات سازمان آنها شود. در همین هنگام 3خودروی وانت نیسان در محل حاضر شدند و تمامی لوازم خریداری شده به آنها انتقال یافتند. وقتی وانتها رفتند، کلاهبرداران دوباره سوار پرشیا شدند و به سمت اداره حرکت کردیم اما بعد از طی مسیری، ناگهان خودروی پرشیا با سرعت زیاد و ویراژ دادن در خیابان ناپدید شد. من سعی کردم این خودرو را تعقیب کنم اما راننده آنچنان حرفهای بود که در چشم برهمزدنی در لابهلای ماشینهای عبوری ناپدید شد و آنجا بود که فهمیدم فریب کلاهبرداران را خوردهام و فورا به فروشگاه برگشتم.
بعد از اظهارات حسابدار جوان، مأموران که خود را در برابر باندی کاملا حرفهای میدیدند، تحقیقات برای دستگیری مردان کلاهبردار را شروع کردند. سرهنگ عظیمی، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران میگوید: هنوز ردی از متهمان بهدست نیامده بود که شکایتهای مشابه دیگری هم در اختیار پلیس قرار گرفت. بررسیها نشان میداد که اعضای این باند با معرفی خود بهعنوان مأمور خرید سازمانهای دولتی راهی فروشگاههای بزرگ در شهرهای مختلف استان میشدند و به بهانه تهیه مایحتاج کارمندان یا فراهمکردن لوازم اداری اقدام به خریدهای میلیونی میکردند. سپس بخش کمی از پول خرید را بهصورت نقدی پرداخت میکردند و به بهانه پرداخت بقیه مبلغ در اداره، نقشه فرار را عملی میکردند.
وی افزود: درحالیکه هر روز بر شاکیان این باند افزوده میشد، کارآگاهان توانستند با اطلاعات بهدست آمده از شاکیان و همچنین بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در سطح شهر، سرنخهایی از متهمان بهدست آورند و آنها را یکی بعد از دیگری دستگیر کنند. سرهنگ عظیمی با اشاره به دستگیری 16عضو باند و 7مالخر در این پرونده تصریح کرد: سردسته این باند به نام ایرج در تحقیقات گفت که تاکنون با این شگرد از 70فروشگاه بزرگ کلاهبرداری کرده است و مأموران در ادامه بررسیها توانستند 53مالباخته را شناسایی کنند.