در واقع بعد از انتخاب روحانی، مقامات آمریکایی از رئیسجمهور تا وزیر دفاع و وزیر امور خارجه با ابراز خرسندی از این تغییر، از آینده مذاکرات هستهای سخن گفتند. باراک اوباما از انتخاب روحانی محتاطانه ابراز خرسندی کرد و وزرای دفاع و خارجه هم از تعامل با ملت و دولت ایران خبر دادند.
در این میان تغییر موضع کنگره آمریکا در قبال ایران کمی عجیب بود. کنگره آمریکا که در سالهای گذشته عموما مواضع تندتری نسبت به کاخ سفید درباره ایران داشت از اوباما رئیسجمهوری آمریکا خواست که رویکرد مذاکره با ایران را دنبال کند و از سوی دیگر تحریمهای سالانه علیه ایران را به تعویق انداخت. این رویکرد کنگره از آن جهت قابل تأمل است که بدانیم فقط در سال 2010بیش از 300نماینده کنگره از کاخ سفید خواستند تحریمهای شدیدتری علیه ایران اتخاذ کند.
اما حالا تعداد زیادی از اعضای کنگره آمریکا با امضای نامهای بیسابقه از اوباما خواستند که در پی انتخاب حسن روحانی از فرصتها برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک با ایران استفاده کند. این نامه که توسط دیوید پرایس، نماینده دمکرات و چارلز دنت، نماینده جمهوریخواه تهیه شد، بزرگترین و بیسابقهترین اقدام در حمایت از ایران درون کنگره به شمار میآید. در این نامه آمده این نخستینبار نیست که ایران رئیسجمهوری با مرام اعتدالگرایی و اصلاحات انتخاب کرده است و تاریخ به ما توصیه میکند که در مورد دورنمای این تغییر پرمعنا هوشیار باشیم. امضاکنندگان نامه هم خطاب به رئیسجمهور آمریکا تأکید کرده بودند با توجه به خطراتی که متوجه آمریکا، اسرائیل و جامعه بینالمللی است، عدماستفاده از فرصت روحانی اشتباه محسوب میشود و انتخاب دکتر روحانی فرصتی واقعی برای پیشرفت در مسیرتوافقی قابل اجرا است که ایران را از دستیابی به سلاح هستهای باز میدارد. آمریکاییها در این نامه البته اشارهای هم به سیاست چماق و هویج خود داشتند و آوردهاند: ما باید هوشیار باشیم که امکان چنین پیشرفتی را از طریق اقدامات تحریکآمیز به حداقل نرسانیم چرا که این اتفاق میتواند موضع رئیسجمهور جدید ایران را نسبت به تندروهای ایران تضعیف کند.
تلاشهای اعضای کنگره برای متقاعد کردن اوباما به استفاده از فرصت انتخاب روحانی در تغییرمشی واشنگتن در قبال تهران اما بعد از نامه 29مقام سابق آمریکا به اوباما و درخواست آنها برای گفتوگوی آمریکا با روحانی بود. چند روز پس از انتخاب روحانی بود که چند تن از مقامات آمریکایی با ارسال نامهای به اوباما از رئیس دولت آمریکا خواستند تا از فرصت انتخاب روحانی برای گشودن دریچهای بهمنظور تعامل 2 و چند جانبه با ایران استفاده کند. در این نامه با اشاره به اینکه انتخاب حسن روحانی بهعنوان یک شخصیت میانهرو فرصتی برای موفقیت رویکرد دیپلماسی برای حل و فصل موضوعات مورد اختلاف با ایران است، به دولت اوباما درباره هرگونه اقدام تحریک آمیز در این شرایط علیه ایران هشدار داده شده است.
این نامه به امضای مقامات سابق آمریکایی ازجمله توماس پیکرینگ سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، آن ماری اسلاتر دستیار ارشد وزارت خارجه در دوره هیلاری کلینتون و لری ویکلسون رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در دوره وزارت کالین پاول رسیده بود. این 29مقام آمریکایی به دولت اوباما توصیه کردهاند که آماده باشد در ازای امتیازدهی و بده بستان با ایران بر سر برنامه هستهای، از تحریمها بهعنوان ابزار چانهزنی استفاده کند. در این نامه که به نسبت نامه مقامات کنگره به اوباما لحنی جدیتر و صریحتر داشت همچنین آمده است که ما قویا از گزینه مذاکرات 2 یا چند جانبه با دولت حسن روحانی و اجتناب از اقدامات تحریکآمیز در شرایط کنونی حمایت میکنیم و معتقدیم انجام این قبیل اقدامات (تحریکآمیز) موضع یک دولت میانهرو را در ایران تخریب میکند.
تعویق تحریمهای آمریکا علیه ایران آخرین اقدام از این دست بود. در سالهای اخیر هر تابستان به معنی افزایش تحریمها علیه ایران بوده است؛ تحریمهایی که نخست طرح آن از کنگره به کاخ سفید میرفت و پس از چندماه با امضای اوباما به قانون لازمالاجرا تبدیل میشد اما پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری از همان آغاز بحث اعمال تحریمها علیه ایران و تأثیر آن بر دیپلماسی با دولت جدید را زیر سؤال برد و بسیاری از مقامات سابق و کنونی در ایالات متحده به اوباما توصیه کردند دستکم تحریمهای تازهای را علیه جمهوری اسلامی اعمال نکند تا فرصتی برای آزمودن عزم روحانی در توافق با جامعه بینالمللی ایجاد شود.
با وجود این مقامات کشورمان از جمله سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده است که اظهارنظر مثبت و ابراز امیدواری مقامات خارجی از ارتباط با ایران بدون برداشتن گام عملی نمیتواند بهمعنای پذیرش رویکرد جدید غرب در قبال ایران از سوی کشورمان باشد. شاید به همین دلیل است که پذیرش تغییر رویکرد آمریکا در قبال ایران در همین مدت کوتاه خیلی نمیتواند از سوی ایران با نگاه خوشبینانهای دنبال شود.این نامهها اما روی دیگری هم دارد. چندی قبل از اینکه نامه 131نماینده کنگره و نامه 29مقام سابق آمریکایی به اوباما منتشر شود کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای که به امضای ۴۵ نماینده رسیده بود، از باراک اوباما خواسته بود تا بدون توجه به انتخاب آقای روحانی، تحریمها علیه ایران را تشدید کند.
این تغییر موضع در رویکرد برخی مقامات غربی هم دیده میشود. چارلز میلون، وزیر دفاع اسبق فرانسه و سفیر اسبق این کشور در سازمان ملل طی یادداشتی در وردریویو مینویسد: درحالیکه دکتر حسن روحانی خود را آماده تحویل گرفتن پست ریاستجمهوری میکند، محور شرارت بهزودی میتواند تبدیل به محور صلح شود؛ دکتر روحانی بهعنوان یک اعتدالگرا، میانهرو و واسطه میان اصولگرایان است که نسبت به گروه مذکور و اصلاح طلبان، شخصیتی وفادار است. به همین دلیل، به او بهعنوان فردی مناسب برای تجدید و احیای گفتوگوها با دنیای غرب نگریسته میشود. اشاره وزیر دفاع اسبق فرانسه بهاصطلاحی است که در ژانویه سال 2002میلادی جورج بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا درباره ایران بهکار برد.
در ژانویه سال 2002میلادی جورج بوش رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا در گزارش سالانه خود به مجلس و ملت آمریکا برای نخستینبار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و 3 کشور عراق، ایران و کرهشمالی را اجزای اصلی این محور نامید. البته ادعای رئیسجمهور آمریکا همان موقع مورد انتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاسی جهان قرار گرفت و بعد از مدتی هم بهکارگیری آن از سوی مقامات بلندپایه آمریکا تا حدود زیادی کنار گذاشته شد.
اما پاسخ این پرسش را که چه میشودکه نگاه و لحن آمریکا و اروپا در مدت کوتاه باقیمانده تاپایان عمر دولت محمود احمدینژاد و استقرار رئیسجمهور منتخب بر صندلی پاستور، یعنی درست در دوران انتقالی تغییر میکند شاید در مرور بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در سال گذشته و در جمع فرماندهان نیروی هوایی ارتش بتوان یافت. سال گذشته و در جریان استقبال برخی از مقامات داخلی کشورمان از پیشنهاد مذاکره آمریکا با ایران بود که مقام معظم رهبری استمرار فشارهای گوناگون و تهدیدات ۳۴ساله آمریکا همزمان با سخنان مسئولان این کشور درباره آمادگی برای مذاکره با ایران را نشاندهنده نبود حسننیت آمریکاییها دانستند.در آن دیدار که همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران نیروی هوایی ارتش با امامخمینی(ره) در نوزدهم بهمن سال۱۳۵۷ برگزار شد، رهبر معظم انقلاب با اشاره به طرح دوباره و مکرر آمادگی برای مذاکره با ایران در سخنان آن روزهای مقامات آمریکا، افزودند: « این حرف البته تازگی ندارد و آنها در مقاطع گوناگون، آن را تکرار کردهاند و ملت ایران در هر بار با توجه به اقدامات عملی آمریکاییها، درباره سخنان آنها قضاوت کرده است.» حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سخنان آمریکاییها مبنی بر اینکه توپ در زمین ایران است، خاطرنشان کردند: «توپ در زمین شماست چرا که شما باید پاسخگو باشید آیا سخن گفتن از مذاکره همزمان با ادامه فشار و تهدید، اصولاً معنایی دارد؟» ایشان افزودند: «مذاکره برای اثبات حسن نیت است، شما از سر سوءنیت دهها کار انجام میدهید و بعد به زبان میگویید مذاکره! آیا ملت ایران میتواند باور کند که شما حسن نیت دارید؟» رهبرمعظم انقلاب البته همان زمان در ریشهیابی علت طرح پیشنهاد مذاکره از جانب آمریکاییها، گفتند: «ما نیاز آنها به مذاکره را درک میکنیم، چون سیاست خاورمیانهای آمریکاییها دچار شکست شده و آنها برای بازسازی این شکست نیاز دارند برگ برندهای رو کنند.»
ایشان کشاندن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره را برگ برنده مورد نیاز آمریکاییها خواندند و افزودند:« آنها میخواهند به دنیا بگویند، حسننیت دارند اما کسی حسن نیتی نمیبیند.» رهبرمعظم انقلاب اسلامی با اشاره به پیشنهاد 4سال پیش آمریکا برای مذاکره خاطرنشان کردند:« همان موقع تأکید شد که ما پیشداوری و قضاوت نمیکنیم و منتظریم رفتار آنها را ببینیم؛ اما در این 4 سال جز ادامه دسیسهها، کمک به فتنهگران و حمایت از تروریستهایی که دانشمندان ملت ایران را ترور کردند چیزی دیده نشد. شما به قول خودتان تحریمهای فلجکننده میگذارید تا ملت را فلج کنید؛ آیا این نشاندهنده حسننیت است یا سوءنیت؟» رهبرمعظم انقلاب افزودند:« مذاکره هنگامی معنا پیدا میکند که 2طرف با حسن نیت، با شرایط برابر و بدون قصد فریب گفتوگو کنند. به همین علت «مذاکره برای مذاکره»، «مذاکره بهصورت تاکتیکی» و پیشنهاد مذاکره برای فروختن ژست ابرقدرتی به دنیا، حرکتی حیلهگرانه است.» مقام معظم رهبری با بیان اینکه من دیپلمات نیستم، انقلابیام و به همین علت صریح، صادقانه و قاطعانه حرف میزنم فرمودند: «پیشنهاد مذاکره وقتی معنا دارد که طرف حسننیت خود را نشان دهد و به آمریکاییها خاطرنشان کردند: اسلحه را مقابل ملت ایران میگیرید و میگویید یا مذاکره یا شلیک میکنیم! اما بدانید فشار و مذاکره با هم سازگار نیست و ملت مرعوب این چیزها نخواهد شد.» باید در ادامه دید آیا دولت اوباما، حسننیت واقعی خود را برای انجام مذاکرات به ایران نشان میدهد یا سیاستش همان سیاست یکی به نعل و یکی به میخ همیشگی است. نیکلاس برنز، معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی در مقالهای با عنوان «سرگردانی آمریکا - اسرائیل درباره ایران» که روی وبسایت تایمز ریکورد قرار گرفت تحلیل کرده که ایران و آمریکا در سال2013 با یکدیگر گفتوگو خواهند کرد. او گفته است در نیمه دوم این سال2013 احتمالا در میز مذاکرات در وین، استانبول یا ژنو رخ خواهد داد؛ که در آنجا دیپلماتهای آمریکایی و ایرانی احتمالا نخستین گفتوگوی اساسی را پس از 34سال قطع روابط که در دوران جیمیکارتر آغاز شد، انجام خواهند داد و اینجاست که هشدار نتانیاهو مبنی بر اینکه اسرائیل (رژیم صهیونیستی) ممکن است پیش از آمریکا (به اقدام علیه ایران بپردازد) نسنجیده خواهد بود.