صبح چهارشنبه 19 اردیبهشت زمانی که صاحب یک سفرهخانه سنتی در جاده چالوس در حال مرتب کردن محوطه اطراف سفرهخانه بود متوجه یک مادر و دو فرزند شد که به لبه پل عابری بر روی رودخانه بسیار نزدیک شده بودند.
مرد جوان به تصور اینکه آنها برای تماشای رودخانه به لبه پل نزدیک شدهاند، مشغول کار خود شد اما چند لحظه بعد ناگهان صدای فریادهای 2 کودک توجه وی را به سمت پل جلب کرد.
این مرد وقتی به طرف پل نگاه کرد این بار مادر تنها را دید و دریافت وی نیز قصد خودکشی دارد.
مرد وحشتزده به طرف زن جوان که 2 کودکش را به داخل رودخانه انداخته بود دوید، زن که قصد خودکشی داشت با دیدن مرد چند قدمی عقب رفت و در حالی که به شدت گریه میکرد و فریاد میزد بچه هایم را آب برد از مرد سفره خانه دار خواست بگذارد او هم خودش را به داخل رودخانه بیندازد.
دقایقی از این حادثه نگذشته بود که ماموران پلیس 110 در محل حادثه حضور یافتند و زن جوان را دستگیر کردند.
اختلاف خانوادگی انگیزه جنایت هولناک
با اطلاع موضوع به بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان جنایی کرج، تحقیقات اولیه از این زن آغاز شد و تیمی از ماموران آتشنشانی و امداد جستجوی خود را برای پیدا کردن 2 کودک که در رودخانه افتاده بودند شروع کردند.
از سوی دیگر زن جوان در بازجوییهای اولیه به قتل 2 فرزند خردسالش اعتراف کرد و مدعی شد خود نیز قصد خودکشی داشته است.
در این مرحله از تحقیق این زن با ادعای اینکه به دلیل اختلاف خانوادگی دست به این جنایت زده است گفت:از مدتی قبل با همسرم مشکل داشتیم، وقتی که متوجه شدم مشکلات ما حل نشدنی است تصمیم گرفتم خودم و کودکانم را از بین ببرم، اما بعد از پرتاب آنها به رودخانه نتوانستم خودم هم این کار را انجام دهم.
با این اعترافات بود که حسینی- بازپرس ویژه قتل دادسرای کرج- با تکمیل تحقیقات دستور داد زن جوان برای انجام آزمایشات روانی به پزشکی قانونی انتقال یابد. این در حالی است که9 روز بعد از وقوع جنایت جسد دختربچه سه ساله در شهرک طالقانی در گرمدره پیدا شده است.
سرهنگ اسماعیل هادئی- رئیس پلیس آگاهی استان تهران- با اعلام این خبر گفت: متهم که به خاطر شرایط روحی نامناسب و اختلافات خانوادگی دچار سوءظن شدید شده بود به خاطر آینده مبهم فرزندانش دست به این کار زده است. وی هم اکنون با قرار در بازداشت به سر میبرد تا تحقیقات تکمیلی در این خصوص صورت گیرد.
گفتگو با مادر 2 کودک
- چرا این کار را کردی؟
اختلافات خانوادگی باعث شد تصمیم به این کار بگیرم، می خواستم خودم و آنها را از بدبختی نجات بدهم.
روز حادثه به بهانه بردن فرزندانم به مدرسه یک تاکسی گرفتم و به جاده چالوس رفتم، قصد داشتم به زندگی هرسه نفرمان خاتمه دهم، کودکانم فکر میکردند میخواهم آنها را به گردش ببرم و برای همین خوشحال بودند، وقتی به محل پل رسیدیم در یک لحظه آنها را به داخل آب انداختم و میخواستم بعد هم خودم را از بین ببرم.
- پس چرا بعد خودت این کار را نکردی ؟
میخواستم خودم هم به داخل رودخانه بپرم اما نمیدانم آن مرد از کجا پیدایش شد و جلوی مرا گرفت.
- چرا از همسرت جدا نشدی؟
چند بار تصمیم به این کار گرفتم و درخواست طلاق دادم اما رسیدگی نشد.
- حالا چه کار میکنی؟
هر دستوری را که قاضی بدهد قبول دارم چون نمیخواهم زنده بمانم.
گفتگو با پدر 2 کودک خردسال
- فکر میکردی همسرت دست به چنین کاری بزند؟
یکبار مرا به این کار تهدید کرده بود اما باورم نمیشد او بخواهد این کار را بکند.
- به خاطر چه با همسرت مشکل داشتی؟
ما با هم نمیساختیم، همسرم به خانه زنی رفت و آمد می کرد او نیز با جادو زندگی ما را به هم ریخته بود.
- چرا از این زن شکایت نکردی؟
یکبار به همسرم گفتم دیگر به آنجا نرود اما او نپذیرفت.
- چرا همسرت را طلاق ندادی؟
به خاطر اینکه2 بچه داشتم و نمیخواستم آنها آواره شوند.
- شکایت کردهای؟
بله از همسرم که 2 فرزندم را کشته شکایت دارم و درخواست قصاص دارم. او تمام زندگی ام را نابود کرد.