به گزارش خبرگزاری مهر، بر این اساس زیبایی و جمال واقعی به زیبایی صورت و تناسب اندام نیست، بلکه داشتن صفات و اخلاق نیک است و این زیبایی هر اندازه در افراد برجسته تر باشد جذاب تر و پرمعناتر است. معرفت، عدالت، سخاوت، شجاعت، عطوفت و مهربانی، راستی و درستی، عزت نفس و مناعت، هر یک مظهری از مظاهر این جمال و زیبایی پایدار هستند.
روایت شده پیامبر بزرگوار اسلام (ص) هرگاه که در کنار آیینه قرار می گرفت و خود را در آیینه مشاهده می نمود این دعا را می خواند"اللهم حسن خلقی کما احسنت خلقی؛ پروردگارا همان طور که صورتم را زیبا آفریدی خلق و سیرتم را نیز نیکو قرار ده".
نازل ترین مظهر زیبایی و جمال، زیبایی صورت است و عدالت، شجاعت، عطوفت، مهربانی، درستی و راستی، عزت نفس و مناعت طبع مظاهر متعالی جمال هستند. این پندار که جمال و صورت ظاهری مظهر جمال و انسانیت است اشتباهی بسیار فاحش است، در طول تاریخ خیلی از زیبا صورتان بوده اند که در بطن آنان عفریت های گناه و زشتی پنهان بوده است. مولانا در مثنوی می گوید "گر به صورت آدمی انسان بُدی/ احمد و بوجهل خود یکسان بُدی".
در دورانی زندگی میکنیم که از یکسو هر ساله میلیونها انسان از گرسنگی و کمبود غذا جان خود را از دست میدهند و از سوی دیگر جمال آرایان ظاهری در کنار مغازههای مخصوص سگها مشغول خرید انواع لوازم آرایش از خمیر دندان سگها گرفته تا ادکلن مخصوص حیوانات هستند.
وقتی صادقانه در آمار خودکشی ها، دزدی ها، اختلاس ها و بی بندو باریها دقیق شویم بدون شک پی خواهیم برد چرا اسلام این همه بر تصفیه اخلاق و تزکیه نفس پافشاری میکند و چرا اینقدر پیامبر اسلام (ص) بر جمال باطنی تاکید دارد..
"ژان ژاک روسو" در کتاب "قراردادهای اجتماعی" میگوید: "بشر هر قدر بیشتر ترقی کند فاسدتر میگردد"، اما حال سوال این است که بشر در مقابل این همه مفاسد اخلاقی چه باید بکند؟ در جواب باید گفت فقط باید در پرورش سیرت و جمال انسانی خود بکوشد.
با آنکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) دارای صورت زیبا بود، اما خداوند متعال در موقع تعریف و تحسین به سیرت زیبای وی توجه کرده و در آیه 4 سوره الحاقة میفرماید "انک لعلی خُلق عظیم" و خلق و خوی باطنی وی را میستاید.
درباره مقایسه زیبایی صورت با جمال سیرت می توان به مواردی اشاره کرد:
- جمال صورت در مردم عادی علت فحشا و بدبختی و در ارباب عفت و غیرت مرکز بلا و آزمایش است، اما جمال سیرت همیشه محور خوشبختی و سعادت است.
- جمال صورت، مهمان چند روزه جوانی است و فانی است، اما جمال سیرت همیشگی و جاودانی است و حتی پس از مرگ هم زنده و باقی است.
- جمال صورت مخلوق دنیوی و ناسوتی است، اما جمال سیرت، مولود معنوی و ملکوتی است.
- عاشقان صورت غالبا از طبقه نازلتر هستند، اما عاشقان سیرت ارباب علم و شرف می باشند.
- عاشقان صورت غالبا از راه شهوت عشق می ورزند، اما عاشقان سیرت همیشه طریقه آدمیت و معنویت می پویند.
- عاشقان صورت به علت تغییر جمال عشقشان روبه زوال می رود، اما عاشقان سیرت پایدارند.
در نتیجه میان این دو نوع اختلاف فراوانی است که همواره صورت در جانب منفی و سیرت در جانب مثبت می باشد. دوستداران جمال صورت فقط از نوع بشر هستند، اما دوستان جمال سیرت جز بشر، خدا و پیغمبران و اولیا و اوصفیا و فرشتگان هم هستند و کافه موجودات در برابر زیبایی معنوی آدمیت خاضع هستند.