حجم هایی که برای ساکنین این شهر بی دروازه آشنا و پذیرفتنی است.
اما پاکزاد از زاویه ای دیگر آنها را دگرگون میسازد تا به ما یاد آوری کند در کنار چه شهروندان پر حضور و قوی اما خاموش و متین زندگی میکنیم.
سطوح سفید با خطوط زرد و سیاه شهری بستری را آماده میکنند تا لکه های قرمز تیره، نارنجی و سبز همچون ریسه پرچم هایی خود نمایی کنند.
اما آنچه بیش از هرعنصری در مجموعه جدید پاکزاد به چشم میخورد، خطوط صاف و موربی هستند که خشونت پنهان در شهر بی روایت تهران را بازگو میکنند.
در یکی از تابلوها، سطوح نواری صاف و خاکستری در کنار یک کرین غول آسا، هم تجسم رشد بناهای برج مانند و عمودی را نشان میدهد و هم لایه پنهان اقتصادی آن را وقتی اعداد بالای این خطوط پهن خاکستری، تصوری از بارکدهای فروش محصول را به ذهن متبادر میکند.
در این مجموعه نقاشی ها اعداد و حروف فونت ترافیک در کنار ردیف ریسه چراغ هایی که خاموشند اما رنگارنگ، تهرانی را نشان میدهد که شهری است بی شهروند.
خالی از سکنه که فقط از شهر، علایم و نشانه آن را به عاریت میگیرد.
همانطور که پاکزاد میگوید: "در تهران که راه میروی همه اش ساخت و سازهای عظیم میبینی که همان عناصری که گفتم (مردم، دولت و ...) در آن های دخیل اند.
من بچه تر که بودم فکر میکردم اینها خوب اند چون نشانه های ساختن شهرم بودند.
اما به مرور فهمیدم آن ساخت و سازها و تغییرات، شهر را تهی کرده اند.
هیچ چیز وجود واقعی ندارد.
کالبد شهری از بین رفته است. آدم ها نیستند اما ساخت و سازها هستند".
مجموعه نقاشی های "شهر من، شهر تنهایی ما" که از 8 تا 13 شهریور 92 در گالری محسن به نمایش در آمده است، سندی شد هنری از شهری که میخواهد زنده بماند.