شاید هم اولین رشته ورزشی بانوان باشد که آقایان حق تماشای آن را دارند و میتوانند کنار خانواده، از هنرنمایی اسکیتبازشان لذت ببرند.
مسابقات قهرمانی اسکیت ماراتن بانوان کشور و انتخابی تیم ملی، این فرصت را به خانوادهها میدهد تا در یک روز کاملا آفتابی و البته گرم، چند ساعتی در پیست اتومبیلرانی آزادی، رقابت نزدیک دختران سرعت و استقامت را تماشا کنند؛ دخترانی که فقط 6 نفر از آنها به اردوی تیم ملی دعوت شدهاند تا برای مسابقات قهرمانی آسیا که اوایل تیر ماه در چین برگزار میشود، زیر نظر باشند.
لاستیکهای کنار پیست اتومبیلرانی اگر تا دیروز بیمصرف بودند، امروز نقش نیمکتهای تیمهای شرکت کننده را بازی میکنند و البته چه محبوب هستند این دایرههای توخالی سیاه، وقتی زیر تیغ آفتاب، روی سنگهای ریز و درشت کنار پیست، جایی برای نشستن پیدا نمیکنی!
روی یکی از همان لاستیکها نشسته؛ انگار نه انگار تا چند دقیقه دیگر مسابقه شروع میشود؛ «زود باش سارا. هنوز کفشهاتو پات نکردی». مربی سارا از پشت میلههایی که جایگاه تماشاگران را از پیست جدا کرده، با سارا حرف میزند؛ «چرا اینقدر بیروحیه و ناامیدی؟ کسی که از تو مقام نمیخواهد. فقط گفتم پایت را بزن. حالا هر چند تا دور هم که زدی، غنیمت است».
مادر سارا نگران است، درست مثل خود او؛ 14-13 سال بیشتر ندارد. خیلی میترسد. برای اولین بار است که در ماراتن شرکت میکند.
کفشهایش را میپوشد و برای گرم کردن، راهی زمین میشود. قبل از اینکه وارد پیست آسفالتی شود، یکی مثل باد از جلویش رد میشود. برمیگردد؛ «مامان این همون دختر مشهدیهس که گفتم. همه میگن قهرمانه. میگن فقط اون 42 کیلومتر رو تا آخر میره!».
فتانه رضوانیراد حالا چند دور رفته و برگشته. از مشهد آمده. آنقدر نرم و سریع حرکت میکند که وقتی از کنارت میگذرد، فقط رنگ سبز و آبی لباسش را میبینی. 2 مقام سومی آسیا و چند مقام اولی در ایران، آنقدر تجربهاش را بالا برده که حالا همه از قهرمانی او بگویند. به قول یکی از مسئولان فدراسیون، تنها ماراتنکار ایران است.
این را خواهرش هم تأیید میکند؛ فرزانه رضوانیراد روی یکی از لاستیکهای کنار پیست نشسته و با «تاکی واکی» با خواهرش صحبت میکند؛ «فتانه، کمرت را صاف کن. خیلی قوز کنی، سرت درد میگیرد». فرزانه هم مثل فتانه چند مقام قهرمانی کشور دارد ولی به قول خودش درس و زندگی مهمتر بود؛ «نمیخواستم از دانشگاه عقب بیفتم. اسکیت ورزشی تمرینی است. باید هر روز در پیست باشی. اگر روزی 2 جلسه تمرین مداوم نداشته باشی، هیچ حرفی هم برای گفتن نداری!» نگاهش به پیست است؛ «فتانه، سرت را بالا بگیر».
ماراتن 42 کیلومتری
چند بار کلمه «اولین» را تکرار میکند؛ «این اولین ماراتن اسکیت بانوان است». البته سر و صدای بچهها آنقدر زیاد است که دوباره «اولین» را تکرار کند؛ «پارسال هم مسابقه داشتیم ولی آن مسابقه قهرمانی کشوری بود و این مسابقه، اولین ماراتنی است که در ایران برگزار میشود».
سروش، مسئول روابط عمومی اسکیت بانوان، با بلندگوی دستی و در جایگاه داوران، از شرکتکنندهها میخواهد پشت خط شروع بایستند. هنوز کسی آماده نیست. با اینکه اعلام شده بود این مسابقات رأس ساعت 9:30 برگزار میشود ولی 45 دقیقه بعد از زمان اعلام شده هم، کسی پشت خط نمیایستد؛ «مربیان محترم! لطفا بچههای تیم را پشت خط به صف کنید».
محبوبه محبیتبار، از بچههای خراسان رضوی است. کمی این پا و آن پا میکند؛ «تو را به خدا شروع کنید دیگر، حالمون خراب شد زیر تیغ آفتاب!»، «بچهها لطفا به صف بایستید. عکاسها و فیلمبردارها میخواهند تصویر بگیرند».
خانم! خطا نکن
یکی از داورها پشتسرهم فریاد میزند. صدایش در فضای پیست اسکیت که بعد از شروع مسابقه بهوجود آمده میپیچد؛ «خانمها دست همدیگر را نگیرید.
اگر موردی ببینم از خط بیرون میروید».پشتسرهم پا میزنند. 42 کیلومتر مسافت زیادی است برای بیشتر آنهایی که پیست تمرینیشان بیشتر از 70 متر هم نیست. این را یکی از دخترهایی میگوید که بعد از 6 دور کنار میکشد؛ «نفسم بند آمده بود. هوا هم که گرم است.
تمرین هم نداریم. مگر پیستها چقدر است؟ فقط 70 متر، حالا باید 42 کیلومتر پا بزنیم». یکی یکی، کنار میروند. حالا اگر بشماریشان، خیلی کمتر از زمانی هستند که پشت خط شروع برای پازدن لحظهشماری میکردند. تماشاچیها صدایشان درآمده. یکی از پشت فنسها فریاد میکشد: «بابا اینها که همهشون آخر هستند».
پایان ماراتن
حالا همه خستهاند، حتی آنهایی که کنار پیست به اسکیتبازهای باقیمانده آب و البته آبقند میرسانند. «فقط یک دور مانده»؛ این را مربی به شاگرد خستهاش میگوید که با نگاهش از مربی میخواهد او را بیرون بکشد. «چیزی نمونده عزیزم. ماراتن است دیگر، ادامه بده. مگر تیم ملی نمیخواهی؟» یکی از داورها پشت بلندگوی دستی اعلام میکند «دور آخر».
انگار جان تازهای گرفتهاند. خط پایان نزدیک است. یکی از همراهان لب پیست ایستاده؛ «خدا رحم کند. حالا وقت تنه و زمینزدن است». چیزی به خط پایان نمانده. همه نگاهها به6 نفر اول است؛ همان 6 نفری که 42 کیلومتر زیر تیغ آفتاب پا زدهاند تا اولین قهرمانهای ماراتن اسکیت بانوان ایران باشند. نگین دادخواه از لرستان، ماهرخ پدری از تهران، محبوبه محبیتبار از خراسان رضوی، زهرا مظفری از بوشهر، نیلوفر مردانی از تهران و فتانه رضوانیراد از خراسان رضوی، 6 اسکیتبازی هستند که از خردادماه در اردوی تیم ملی شرکت خواهند کرد.