به گزارش همشهری آنلاین، حجت الاسلام قرائتی صبح سه شنبه میهمان شورای شهر تهران بود که در ابتدای آغاز جلسه با بیان این که در قرآن کریم 115 بار کلمه دنیا و 115 بار کلمه آخرت ذکر شده است گفت: این یعنی این که دنیا و آخرت با هم برابرند پس اگر بودجه ای برای مترو، پلها و بوستانها داریم برای دین هم باید داشته باشیم. دین برای آخوندها نیست بلکه هر کس امکانات دارد باید برای دین و تبلیغ آن تلاش کند.
وی گفت: در تهران به جای بدی رسیدیم. نمونه آن این است که در همین شورای شهر تا کنون چند بار موضوع نماز مطرح شده است. 34 سال است که لقمه شبهناک می خورید چرا که نانوای ما زکات نمیدهد. اگر قرار است با این روش به جایی برسیم آخرش میشویم اتریش و هلند، کشورهایی که هر چه دانشگاههای بیشتر داشته باشند در آن جنایت بیشتر است یعنی این که علم دین را نجات نمیدهد و باید به دین برسیم.
رئیس ستاد اقامه نماز تصریح کرد: در تهران هر صد متر می توانیم سیگار و پپسی تهیه کنیم ولی برای پیدا کردن یک مسجد باید کیلومترها راه برویم. من به اعضای شورای شهر میگویم که توپ را به خانه دیگران نیندازید. وضع نماز ایران خیلی بد است البته توانستیم نماز ظهر عاشورا و خیلی مسائل را حل کنیم ولی متلکها خیلی سنگین است. از دبی و قطر نامه آمده است که در دبی مهتابی سبز علامت مسجد است ولی در ایران مهتابی سبز علامت مغازه سیراب و شیردان. برای ما سنگین است که به ما می گویند ما در روز پنج بار اذان میگوییم ولی شما در ایران اذان صبح را نمیگویید و وقتی هم میگویید پلاستیکی است یعنی رادیو روشن میکنید. برای ما زور دارد که از دبی متلک بشنویم.
حجت الاسلام قرائتی گفت: بیاییم یک عمل انقلابی انجام دهیم. خوش قیافهها، خوش صداها و تحصیل کردهها را جمع کرده و آنها را وارد مسجد کنیم تا با حقوق خوب خادم شوند. در قرآن زکریا و مریم خادم مسجد بودند. شهرداری بیاید درب مسجد را باز کند البته نمیخواهیم برج بسازیم با مسجد 100 متری هم میتوان نماز خواند به شرطی که قوطی نباشد و سیمای مسجد داشته باشد.
وی خطاب به اعضای شورای شهر گفت: مسئولان باید بخاطر اینکه بعد از 34 سال به فکر مسجد افتاده اند عذرخواهی کنند. یکی از مسئولان بنیاد شهید گفت: 95 درصد جوانان که در جنگ شهید شدند از راه مسجد آمدند نه از راه فرهنگسرا و خانه محله.
رئیس ستاد اقامه نماز خطاب به شورای شهر گفت: هیئت سه نفره ای تشکیل بدهید و برنامه چهار ساله تدوین کنید. مثلا دو خانه بخرید و مسجد بسازید. بهتر است مثالی بزنم، روحانی ای روی منبر داشت خطبه میخواند دید یک دختر و پسر زیر منبر شوخی میکنند، روحانی خطاب به مردم گفت شوخی دختر و پسر بد است این کارها زشت است گناه دارد. آن دختر و پسر از زیر منبر به روحانی گفتند میدانیم بد است ولی جا نداریم. مشکل ما هم همین است، شورای شهر تصمیم نگرفته است، خیلی بد است که فوتبالیست ما روی زمین چمن نماز بخواند، چطور یک دختر میتواند آرایش کند و خودش را نمایش دهد ولی ما نمی توانیم دین را نمایش دهیم. اگر دست من بود مسجد ا را شیشه ای میکردم. گاهی باید تظاهر به دین کنیم.