چهارشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۵:۵۶
۰ نفر

اسدالله افلاکی: وزیر نیرو ۲۲شهریورماه جاری در حاشیه نخستین جلسه کارگروه نجات دریاچه ارومیه از برگزاری همایشی مرتبط با دریاچه ارومیه خبر داد و گفت: «این همایش که هفته اول مهرماه امسال برگزار می‌شود با این رویکرد برگزار می‌شود که متخصصان بتوانند نظرات خود را درباره مسئله دریاچه ارومیه مطرح کنند».

خشکسالی - زاینده رود

 نجات دریاچه ارومیه گرچه یک اولویت است اما مشکل فراتر از معضل ارومیه است. بنا به آمار، نیمی از دشت‌های کشور به‌دلیل مدیریت غلط منابع آبی وضعیت بحرانی دارند. در این میان، دکتر پرویز کردوانی، چهره ماندگار علمی، می‌گوید: «انتقال آب از منطقه‌ای به منطقه دیگر غلط است. تنها زمانی که رودها پر‌آب هستند می‌توان آب را منتقل کرد ولی در همه سال نباید این کار انجام بشود». به اعتقاد این استاد دانشگاه طرح انتقال آب از مازندران به کویر هم طرح غلطی است که اجرای آن پیامدهای ناگوار زیست‌محیطی دارد. کردوانی که واژه بیابان و کویر با نام وی گره خورده است، تأکید می‌کند: «سدهایی که ساخته شده به ضرر اکوسیستم‌های آبی و کشاورزی است اما اگر همزمان با ساخت سدها، سهم کشاورزی و حقابه اکوسیستم‌ها درنظر گرفته می‌شد مشکل ایجاد نمی‌شد».

دکتر کردوانی پیش از هرچیز می‌گوید:«کشور ما یک میلیون و 648هزار کیلومترمربع وسعت دارد. این رقم را تبدیل به مترمربع و در 250میلی‌متر(میزان بارندگی) ضرب می‌کنند و بدین‌ترتیب رقم 4میلیارد مترمکعب به‌دست می‌آید که نشان‌دهنده کل آب در یک سال است درحالی‌که باید با نصب دستگاه هیدروگراف در رودها دبی آب را اندازه‌گیری کنند. اما در کنار رودخانه‌ها خط‌کش می‌گذارند سرعت و ارتفاع آب را اندازه می‌گیرند تا دبی آب (در هر ثانیه چند مترمکعب آب عبور می‌کند) را اندازه‌گیری کنند ولی این آمارها غلط است زیرا این تجهیزات در تمام آبخیزهای کشور کار گذاشته نشده است».

حفر هزاران حلقه چاه غیرمجاز در طول 46سال

این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: «در کشورهای پیشرفته یک‌بار آب را محاسبه می‌کنند و به نسبت تغذیه سفره‌های زیرزمینی، اجازه برداشت از آب‌های زیرزمینی را صادر می‌کنند. برای مثال می‌گویند دشت گرمسار سالانه n میزان آب تغذیه می‌کند. در نتیجه با توجه به میزان تغذیه، اجازه حفر چاه صادر می‌شود تا سطح آب ثابت بماند اما در ایران وضعیت به‌گونه دیگری است. از سال42 حفرچاه عمیق و نیمه‌عمیق در روستاها رواج پیدا کرد اما در سال 46 وزارت آب و برق حفر چاه در برخی دشت‌ها ازجمله قزوین، کرج، شهریار، ورامین و گرمسار را ممنوع اعلام کرد. ولی با وجود این ممنوعیت، طی این 46سال هزاران چاه غیرمجاز حفر شد. برای نمونه می‌توان به 7هزار حلقه چاه در دشت قزوین، 10هزار حلقه در گلستان، 2هزار حلقه در زنجان و 20هزار حلقه چاه غیرمجاز در تهران اشاره کرد».

آنطور که چهره ماندگار علمی می‌گوید: «اتفاقی که افتاده این است که کشاورزان در دهه‌های گذشته به‌طور مجاز و غیرمجاز چاه‌های متعددی حفر کردند و این روند البته همچنان ادامه دارد. در این میان همواره برای شهرها مجوز حفر چاه صادر شده است؛ به‌عبارت دیگر، حفر چاه برای کشاورزی ممنوع است ولی اگر شورای شهر تصویب کند برای شرب، چاه حفر می‌شود ؛حتی وزارت نیرو هم نمی‌تواند مانع حفر چاه شود برای صنعت هم همینطور. اما نه‌تنها به کشاورزان اجازه حفر چاه نمی‌دهند که می‌خواهند در برخی چاه‌ها را پلمب کنند. این مسئله باعث شده که روستاها یکی پس از دیگری تبدیل به شهر شوند».

سدسازی، کشاورزی را تعطیل کرد

دکتر کردوانی درباره آب‌های سطحی می‌گوید: «در رژیم گذشته 17سد بزرگ احداث کردند. پس از انقلاب با احتساب 16سدی که در دست احداث است آمار سدها به 178فقره رسید به‌طوری که بنا به اعلام وزارت نیرو دیگر جایی برای سد‌زدن نداریم اما با وجود همه سدهایی که ساخته شد نه‌تنها مشکل کم آبی برطرف نشد که دریاچه‌ها و تالاب‌ها هم خشک شد زیرا اولویت، تأمین آب شهری و بخش صنعت است. در واقع سدسازی باعث تعطیلی بخش عظیمی از کشاورزی شد. برای نمونه، سال گذشته، آب سد کمال‌صالح در اراک را که با هدف تأمین آب کشاورزی احداث شده بود برای شرب و صنعت اختصاص دادند و در نتیجه کشاورزی بی‌بهره ماند. آب سد کرج هم به‌طور کامل برای‌شرب تهران می‌آید به همین دلیل قنات‌های شهریار و رباط‌کریم که حیات آنها به آب کرج وابسته بود خشک شد. سد لتیان هم ابتدا برای کشاورزی ورامین احداث شد بعد گفته شد یک دهم آب سد را به تهران اختصاص می‌دهند اما الان 5سال است که حتی یک قطره آب هم به ورامین نمی‌دهند. این رویه باعث خشک‌شدن قنات‌ها شد زیرا در پایین‌دست سدها کانال‌های سیمانی درست کردند که مانع تغذیه دشت‌ها می‌شود».

مشکل کم آبی با سدسازی حل نمی‌شود

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مشکل کم آبی با سدسازی درست نمی‌شود تصریح می‌کند: «الان بحث انتقال آب مازندران به کویر مطرح است؛ این طرح غلطی است باید از آب موجود درست استفاده کرد. انتقال آب از منطقه‌ای به منطقه دیگر غلط است، تنها زمانی که رودها پر‌آب هستند می‌توان آب را منتقل کرد ولی در همه سال نباید این کار انجام بشود. تمام سدهایی که ساخته می‌شود به ضرر اکوسیستم‌های آبی و کشاورزی است ولی اگر از ابتدا که سد ساخته می‌شد سهم کشاورزی و حقابه اکوسیستم‌ها درنظر گرفته می‌شد و آب ذخیره شده را به شهر می‌دادند مشکل ایجاد نمی‌شد ولی چون اولویت را به شهر و بخش صنعت دادند، آب برای کشاورزی کم آمد و روستاها ناگزیر به مهاجرت شدند؛ برای جبران این کم آبی دوباره سد ساختند که یک دور باطل بود. به‌عنوان مثال، سد دورود زن روی رودخانه کر در کنار روستای دورودزن احداث شد. پیش از احداث سد، آب این رود به طشک و نیریز (بختگان) می‌ریخت اما با توسعه پاسارگاد و مرودشت نیاز به آب بیشتر شد و کشاورزان برای تأمین آب اراضی زیرکشت ناگزیر به حفر چاه شدند نتیجه آنکه بیش از 10هزار چاه در پاسارگاد و مرودشت حفر شد که 9هزار حلقه آن غیرمجاز است. بختگان هم خشک شد. با این حال دوباره در بالادست رودخانه کر سد سیوند و ملاصدرا را احداث کردند البته باز هم آب را به شهرها دادند و سهمی برای کشاورزان درنظر نگرفتند که باعث ادامه مهاجرت شده است».

حفر 105هزار حلقه چاه طی 5سال

کردوانی می‌گوید: «از سال1340 حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق در روستاها رایج شد. از سال1340 تا 1355 بالغ بر 50هزار حلقه چاه حفر شد اما از سال 55تا 60تعداد چاه‌ها به 105هزار حلقه رسید زیرا دهه 50قیمت نفت 4برابر شد و چون اوایل انقلاب بود نظارتی وجود نداشت هر کس که خواست چاه زد. علاوه براین، با استفاده از هرج و مرجی که اول انقلاب بود برداشت‌های غیرمجاز آغاز شد. لوله 5اینچ چاه تبدیل به 10اینچ شد بعد هم جهاد، هزاران چاه برای کشاورزان فقیر حفر کرد؛ درنتیجه سطح آب‌های زیرزمینی پایین رفت».

وی تصریح می‌کند: «از سال62 دشت‌ها را از لحاظ برداشت آب، به 2 بخش محدود و ممنوعه تقسیم کردند با وجود این، بیش از 600هزار حلقه چاه حفر شد که بالغ بر 100هزار حلقه آن غیرمجاز بود. الان بیش از 250دشت کشور دشت ممنوعه است که وضعیت برخی از آنها مثل دشت مشهد و دشت انار رفسنجان بحرانی است به‌طوری که با ادامه روند برداشت فعلی آب، این دشت‌ها حداکثر 6سال دیگر دوام می‌آورند».

کردوانی ادامه می‌دهد: «اوایل دهه40 که اجازه حفر چاه دادند در مناطقی عمق چاه به 15متر می‌رسید اما الان در انار رفسنجان عمق چاه به 350متر می‌رسد. حتی در جهرم که در دهه 40عمق چاه 25متر بود امروزعمق چاه‌ها به550متررسیده است. با اینکه از دهه 50آبیاری قطره‌ای در جهرم ایجاد شد اما در همین منطقه هر سال باغ‌ها خشک می‌شوند. وزارت نیرو هم آمار دقیقی از چاه‌های غیرمجاز ندارد».

مدیریت غلط منابع آب، کشاورزی را گران کرد

دکتر کردوانی با اشاره به اینکه افت آب سفره‌های زیرزمینی باعث گسترش بیابان و نابودی کویرها (نمکزارها) می‌شود، می‌گوید: «با پایین رفتن سطح آب سفره‌های زیرزمینی، چاه‌های نیمه‌عمیق تبدیل به عمیق شد در نتیجه هزینه کشاورزی بالا رفت و در بسیاری از مناطق کشاورزی تعطیل شد یا کشاورزان برای تأمین آب ناگزیر به غارت آب شدند. قنات‌ها خشک شدند، رودها و رودخانه‌ها هم خشک شدند. در مناطقی که مجاور آب شور بود مثل مناطق نزدیک کویر، دریا، دریاچه و باتلاق، آب‌های شور در چاه‌های آب‌شیرین پیشروی کرد به‌طوری که الان آب چاه‌های ساری شور شده است. با شورشدن چاه‌ها، از یک سو آب‌شرب کم می‌شود و از سوی دیگر، ادامه کشاورزی با آب شور، اراضی زراعی را تبدیل به نمکزار می‌کند. زمین نشست می‌کند. با نشست زمین سفره‌های زیرزمینی قابلیت آبگیری خود را از دست می‌دهند. پایین رفتن سطح آب، باعث بیابانزایی و نابودی پوشش گیاهی می‌شود. پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی خشک‌شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها را رقم می‌زند کما اینکه تالاب پریشان که از آب‌های زیرزمینی تغذیه می‌کرد الان خشک شده است».

کد خبر 231486

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز