محیط کار مجموعهای از همکاران خوب، بد و مشکلساز است. همکاران خوب که تکلیفشان مشخص است. همکارانی هستند که همیشه و همه جا میتوانید به آنها اعتماد کنید. خوش به حالتان اگر چنین همکارانی در کنار خود دارید.همکاران بد، افرادی هستند که باعث آزار و ناراحتی دیگران میشوند اما خودشان هم نمیدانند چه اشتباهی میکنند. یعنی دارای خلق و خوی خاص خود هستند.
اما موضوع اصلی این نوشتار همکاران مشکلساز است. افرادی که از روی عمد کارشکنی میکنند و دائما میخواهند شر به پا کنند. افرادی که حاضر نیستند؛ پاداش، ارتقاء شغلی، امتیاز و...بقیه همکاران به جز خودشان را تحمل کنند!
افرادی که همه امتیازها، پستها و راحتیهای کاری را برای خود میخواهند و شاید برای نوچههای خود. چرا که غالبا این افراد برای خود دار و دسته ای نیز درست میکنند.
وای به روزی که احساس کنند؛ همکار همتراز آنها به گونهای در حیطهکاری مورد توجه روسا یا مدیران اداری قرار گرفته است. ماجرا شروع میشود! آنها تمام هم و غم خود را جمع میکنند تا این احساس ناخوشایند را به طریقی از بین ببرند!
جالباست که بیشتر مواقع این گونه افراد به اهداف پلید و شیطانی خود نیز میرسند. دربیشتر سازمان، شرکتها و... اینگونه افراد در اکثریت و یا در قدرت قرار دارند. به همین دلیل نیز در این سازمان و شرکتها پیشرفت و ترقی بسیار کند و یا اصلا صورت نمیگیرد.
این افراد مشکل ساز، کارشکنی و زیرآب زنی را در محل کار به یک فرهنگ بد و گسترده تبدیل کردهاند. آنها این باور را محیط کاری رایج کردهاند که برای حفظ موقعیت کاری یا باید زیراب بزنی یا که اینکه زیراب شما را خواهند زد! فرقی هم نمیکند در چه سمت و یا سازمان، اداره، وزارتخانه و... مشغول به کار هستی. حتی اگر در یک کارگاه کوچک هم که کار کنی شاهد این فرهنگ خواهی بود.
حال میخواهیم مسائل و علل مربوط به چنین فرهنگی را بررسی کنیم. برای مثال؛ چرا همکار یا همکاران شما سنگ جلوی پایتان میاندازند؟
البته ناگفته نماند که این مسائل بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان در یکی و دو صفحه به آن پرداخت و نتیجهگیری کرد. با این وجود، سعی میشود به صورت کوتاه به نکات و مسائل مهم این فرهنگ و چگونگی مقابله با آن پرداخت.
یکی از دلایل بسیار مهم در بیشتر ادارهها عدم اجرای "شرح وظایف کارکنان" به صورت واقعی است. البته به گونهای که کارمند یا کارگر بتواند با استناد به آن بتواند وظایف و حیطه کاری خود را بشناسد. البته همه سازمانها و ادارهها این شرح وظایف را دارند ولی نه در حدی که بشود بصورت عملی به آن استناد کرد.
بیشتر کارها در این گونه محیطهای کاری به صورت سلسله مراتبی به کارکنان دیکته میشود! این یکی از دلیل مهم وجود و گسترش چنین فرهنگی زشت در محیط کار است و بیشتر مشکلات از همین جا شروع میشود...
برای نمونه؛ بیشتر ادارهها و شرکتها پاداش و تشویق اداری را به صورت فردی به کارمندان خود میدهند. همیشه فردی که در راس کاری قرار دارد و بهترین نتیجه را کسب کرده، پاداش را دریافت میکند و افرادی که به او در این مسیر کمک کردهاند، معمولا هیچ پاداشی دریافت نکرده و حتی نامی هم از آنها برده نمیشود. این باعث ایجاد کینه و بدخواهی میان کارکنان میشود.
به خاطر همین کینههای خاموش است که اگر همکارهم ترازش پیشرفتی کند و مورد عنایت روسا قرار گیرد، دردسرها شروع میشوند. آنها از روی حسادت، جلوی پایش سنگ اندازی میکنند. توان و استعداد او را به سخره میگیرند و اشتباهاتش را با عناوین مختلف فریاد میزنند.
چرا که از نادیده گرفتن خودشان میترسند و سعی میکنند به هر طریقی شده او را از میان بردارند. برای همین اورا بد و کارهایش را غلط نشان میدهند.
حال اگر شما هم در چنین شرایطی قرار گرفتهاید واحساس میکنید همکارتان بدخواه شما است و در کارتان کارشکنی میکند، پیشنهاد میکنیم که؛
قبل از هر چیز بدبینی را کنار بگذارید. وهمیشه هوشیار و گوش به زنگ باشید. اما این به این مفهوم نیست که به همه همکاران سوءظن داشته باشید.
برای مثال؛ اگر همکارتان شما را تحویل نمیگیرد، این نشان این نیست که او حتما، بدخواه شما است. شاید واقعا سرش شلوغ است و یا حوصله ندارد و اصلا آن روز خسته است.
شک در دل همه انسانها وجود دارد. اما اگر قرار باشد همیشه به همهچیز و همه کس بدبین باشید، نمیتوانید با آرامش زندگی کنید و محل کار خود را به جهنم تبدیل خواهید کرد. اگر تصور میکنید، کسی در حق شما کارشکنی میکند، به اصطلاح زیرابتان را میزند و سعی در بد جلوه دادن شما دارد، اول از این امر مطمئن شوید و سپس اقدامات لازم را انجام دهید.
قبل از هر چیز سعی کنید با همکاری که به او اعتماد دارید، صحبت کنید. بدون اینکه به کسی تهمت بزنید. در مورد احساس خود و مسایلی که میبینید و میشنوید، بگویید و نظرش را بپرسید. شاید شما کاملا در اشتباه باشید و این کار به شما کمک کند. البته باید همکار قابل اعتماد هم انسان بیغرض و درستی باشد. هر فردی که به شما روی خوش نشان میدهد نمیتواند بطور حتم فرد قابل اعتمادی باشد.
پیشنهاد بعدی این است؛ هر کاری که در محل کار انجام میدهید را بصورت گزارش روزانه و گزارش کاری بنویسید و در اختیار مدیر یا رییس مربوطه قرار دهید. به این ترتیب همه چیز کاملا مشخص و واضح است و هیچ کس نمیتواند به شما برچسب کم کاری بزند.
رویدادها و اتفاقهایی که اطراف شما رخ میدهند، مهم و به شما مربوط هستند. حواستان جمع باشد. بدگویی و غیبت یکی از سلاحهای فرد کارشکن است. کارشکنی و خراب کردن افراد اصولا با برنامهریزی کامل و دقیق انجام میشود. اگر موضوع غیبت یا طعمه کارشکنان قرار بگیرید، شما آخرین فردی خواهید بود که صحبتها و یاوه گوییها را خواهید شنید.
و دیگرهیچ اقدامی نمیتوانید برای آن انجام داد. به همین دلیل، بهترین پیشگیری از این امر این است که همیشه و همه جا گوش به زنگ و هوشیار باشید.
روبه رو شدن با همکار کارشکن و از در دوستی در آمدن راه حل دیگری است که ممکن است این کارشکنی را خنثی کند و اینکه بعضی از مسائل را برای اینکه خلاف آن را ثابت کنید، باید رودررو کرد. آرام باشید تا لطمهای به خودتان نزنید. همدردی و همفکری، محرکهای بسیار قوی هستند که میتوانید از آنها استفاده کنید.
هرگز مقابله به مثل نکنید. بیشتر سعی کنید اینگونه افراد را خلع سلاح کنید و کارشکنی آنها را خنثی کنید.هر چقد راین روش مثبت و دوستانه باشد، برنده میدان نیز شما خواهید بود.
سعی کنید به این گونه افراد کمک کنید و پیشنهادهای سازنده برای کارشان ارائه بدهید. این باعث میشود تا محل کار شما امنتر، شادتر و کم تنشتر باشد.
از طرفی سعی کنید به افراد غیبت کن، شاکی از زمین و زمان، همیشه ناراضی و... نزدیک نشوید. اینگونه افراد محیط کار را با کارهای خود مسموم کرده و خاطر و روح شما را آزرده میسازند. این گونه افراد به گونهای از همه دنیا طلبکار و شاکی هستند. گوش کردن به شکایات این افراد ذهن را خسته و روحیه را کسل میکند.شما نمیتوانید برای این افراد کاری انجام دهید، مگر اینکه آنها را بیشترعصبانی وغیر قابل تحمل کنید. بنابراین برای آرامش خود و محیط کاری حد و حدود خود را با این افراد مشخص کنید.
نکته دیگر اینکه بیشتر اوقات، مطرح کردن بسیاری از مسائل مشکل ساز به مدیر یا رییس خود باعث حل و رفع نگرانی شما میشود. بنابراین اگر در محل کار با مشکلی روبرو شدید که به تنهایی قادر به حل آن نبودید، بهتر است، همه چیز را با مدیر یا سرپرست مربوطه در میان گذاشته و کمک بخواهید. مطمئن باشید به شما کمک خواهد شد.
گاهی ممکن است، شما با خود مدیر، رییس و یا حتی سرپرست مستقیم خود مشکل پیدا کنید. افراد کارشکن در همه جا هستند.در این صورت واحد اداری می تواند در حل و رفع این مشکل به شما کمک کند. مشکل را با تمام جزئیات، راحت و صریح بازگو کنید. شاید نیاز باشد که شما واحد خود را تغییر داده و تجربههای بیشتری در بخشهای دیگر تجربه کنید. از تغییر وضعیت هراسان نباشید.
آینده کاری شما بیش از آن که وابسته و در گرو افراد زیرآبزن و کارشکن باشد در اختیار هوش، فراست و تجربه کاری شما است. ارزیابی موقعیت و شرایط کاری نیاز به حضور ذهن و آرامش شما دارد. این حضور ذهن و آرامش را در محیط کارحفظ کنید.