در سال 83دولت تشکیل شورای ملی سالمندان را براساس ماده 192برنامه سوم توسعه، مصوب کرد. ماموریت این شورا ساماندهی امور مربوط به سالمندان و برنامهریزی برای برقراری رفاه و آسایش بیشتر آنها بود؛ شورایی که خروجی آن در 9سال گذشته تنها برگزاری 5جلسه بوده و عملکرد مناسبی نداشته است.
سند ملی سلامت سالمندان نیز که ماهیتش ارائه خدمات بهداشتی در همه سطوح پیشگیری، تشخیص بموقع، درمان و توانبخشی، ایجاد مراکز حمایت از خودمراقبتی، مراقبت در منزل و خدمات روزانه و همچنین ارائه خدمات رفاهی اجتماعی تدوین شده است، تنها درحد یک اقدام نمادین بدون قابلیت اجرایی باقی مانده است که نیاز به بازنگری مجدد دارد. براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی افراد دارای سنین بین ۶۰ تا ۷۵، سالمند وسنین بین ۷۶ تا ۹۰ پیرنامیده میشوند. سالمند شدن جمعیت فرایندی کاملاً طبیعی است و نمیتوان آن را متوقف یا معکوس کرد بلکه میتوان با سیاستگذاریهای صحیح آثار این فرایند را کنترل کرد.
اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت ارتقای وضعیت جسمی، روحی و اجتماعی سالمندان از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در دستور کار جامعه بینالمللی قرار گرفته است. ارتقای وضعیت سلامت ایرانیان وافزایش شاخص امید به زندگی در آنها باعث مواجهه زودهنگام با پدیده سالمندی خواهد شد که این امر هزینههای سلامت را بهطور ناگهانی افزایش خواهد داد. گرچه هنوز در ایران مطالعهای برای پیشبینی هزینههای بخش سلامت با توجه به رشد جمعیت سالمندی انجام نشده است، لیکن در خوش بینانهترین حالت، جمعیت سالمند از ۷درصد در سال ۱۳۸۵ به ۲۲درصد در سال۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت که این امر به شدت بر منابع بخش بهداشت و درمان اثر خواهد گذاشت و نیازمند مطالعه جدی است؛
چرا که در دوران سالمندی بهدلیل مصرف متوالی از خدمات سلامت، طولانی ترشدن پروسه درمان بهدلیل فیزیک بدنی سالمندان(مانندافزایش مدت اقامت وبستری در بیمارستانها) وگرانی هزینههای دارویی، درمانی و توانبخشی در هردوره از درمان در مقایسه با سایر گروههای سنی بهمراتب بیشتر است وروند تصاعدی خواهد داشت.در دهه گذشته، ایران با بار اقتصادی بیماریهای واگیردار و عفونی روبهرو بوده و فعالیتهای بخش سلامت به پیشگیری، درمان و بازتوانی عوارض ناشی از اینگونه بیماریها معطوف بوده است. در دهه حاضر با بروز پدیدهگذار اپیدمیولوژیک بار اقتصادی بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر ومزمن و ارائه خدمات درمانی وتوانبخشی گرایش یافته است،اما موج سومی در راه است وبهزودی بار اقتصادی بیماریها بر سالمندی جمعیت ایران و عوارض ناشی ازآن متمرکز خواهد شد.
پیشبینی وضعیت آینده ازمنظر منابع مورد نیاز شرط لازم برنامهریزی ومهار موج افزایش جمعیت سالمند است که سلامت جامعه را به مخاطره میاندازد.در گذشته حمایت از سالمندان معمولاً از طریق توافقات غیررسمی خانواده و جامعه ارائه میشد، اما امروزه اینگونه توافقات و ارائه حمایتهای مورد نیاز سالمندان تقریباً در همه جا ضعیف شده است. در اکثر جوامع پیشرفته امروزی حمایت از سالمندان توسط مراقبتهای بهداشتی دولتی و سازمانهای بازنشستگی خصوصی ارائه میشود. این برنامهها در کمکردن و ازبین بردن شکاف موجود در درآمدها و منابع بین سالمندان و جمعیت واقع در سنین کار موفقیتآمیز بوده و میزان فقر در میان سالمندان را بهطور اساسی کاهش داده است.
با توجه به رشد صعودی جمعیت سالمندی، پیشبینی میشود تا سال 1400تعداد سالمندان به 10میلیون نفر یعنی حدود 10درصد جمعیت کشور برسد و پیشبینی میشود تا 30سال آینده سالمندان بیش از 25درصد جمعیت کشور را شامل شوند بنابراین توجه به مسائل سالمندان و اتخاذ سیاستگذاریهای صحیح در مورد آنها در حال حاضر به یک نگرانی مشترک جهانی تبدیل شده است. بنابراین باید بپذیریم که اکثر کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته صنعتی ناچار خواهند شد اولویت بیشتری را به طرح ریزی خدمات بهداشتی و اجتماعی سالمندان بدهندو برنامهریزی برای این جمعیت کاملاً ضروری است.