در ابتدای سخن لازم است ضمن گرامیداشت سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر، سالروز شهادت جانگداز سرا..الاعظم امابیها حضرت صدیقه اطهر فاطمه زهرا (سلاما...علیها) و ایام فاطمیه را به محضر حضرت امام زمان (عج) نایب بر حق آن حضرت، مردم شریف و متدین تهران و همکاران عزیز تسلیت عرض نمایم و پیشاپیش در آستانه سالگرد ارتحال ملکوتی فرزند آن حضرت، حضرت امام خمینی (ره) از خداوند منان علو درجات آن امام عزیز را مسالت نمایم.
در روایتی از رسول اعظم (صلیا... علیه و آله و سلم) آمده است:
«اگر حسن میخواست در قالب شخصی ظاهر شود آن شخص فاطمه است. همانا دخترم فاطمه سلاما... علیها در نژاد و کرامت و بزرگواری و بخشش بهترین فرد بر روی زمین است.»
در وجود حضرت مجموع خصائل نیکو و ارزنده را میتوان یافت اما در بین این خصائل به اعتقاد من 4 خصلت برجسته وجود دارد.
تبعیت از ولایت، روحیه احقاق حق، مجاهده برای جلوگیری از انحرافات، حل مسایل و مشکلات مردم. این 4 خصلت ما را وا میدارد تا با تمسک به آن حضرت با روحیهای فاطمی پیگیر احقاق حقوق مردم، نظارت و پیگیری برای پیشگیری از بروز مشکلات و تلاش شبانهروزی برای حل مشکلات مردم باشیم.
قرار گرفتن در ابتدای هر کار دارای ذاتیانی است که از آنها میتوان به داشتن تصورات متعدد و آرمانی اندیشیدن اشاره کرد. شاید در آغازین روزهای فعالیت شورای سوم شهر تهران صحبت کردن از اهداف و چشماندازهای پیش رو برای عدهای متبادر کننده ویژگیهای فوقالذکر باشد و تصور شود که این گونه صحبتها خارج از درک واقعیات موجود طرح میشود اما در جمعی که امروز و در قالب شورای سوم گرد آمدهاند، وجود فصل مشترک سه وجهی تخصص، تعهد و تجربه، سخن گفتن از آرزوهایی که دست یافتنش با توجه به وضع موجود امکانپذیر نیست را ممتنع میسازد و توجه به امور ممکن الوقوع را ضروری.
پس در گام نخست آرزو میکنم که وجود سلایق، گرایشها و تفکرات سیاسی اجتماعی متفاوت میان اعضای شورا با جمع آمدن در کنار تخصص، تعهد و تجربههایی که بعضا در سطح ملی نیز کمنظیر هستند، سرمایهای را فراهم کند که با سرعتی بیشتر به حل معضلاتی بپردازیم که حتی تنفس را در این شهر مشکل نموده است.
شورای اسلامی شهر نهادی برآمده از قانون اساسی است و این قانون که خود برآمده از متن دین و اراده ملت به شمار میآیددر اصول متعدد بر اهمیت خواست و نظر مردم تاکید مینماید و اختصاص فصل هفتم و نیز اصول یکصد تا یکصد و هفت قانون اساسی به مبحث شوراها، نشان از توجه قانونگذار به تنظیم، تنسیق و اداره امور از سطح خرد (مدیریت شهری) با نظر و رای مستقیم مردم دارد.
امعان نظر در اصل یکصدم به عنوان منشور شوراها نشان میدهد، مسایلی چون: «پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم و با توجه به مقتضیات محلی» بنیان تشکیل شوراهاست و این نهاد به عنوان جلب کننده همکاری و مشارکت عامه، با توجه به نزدیکی خاص به بدنه جامعه، پرداختن به نیازها و اولویتهای زیستی و روزمره مردم، گستردگی جغرافیایی در تمام کشور، گستره جمعیتی وسیع و حضور طیف گستردهای به عنوان اعضای شورا میتواند تجلی گاه وحدت ملی و همبستگی اجتماعی در کشور باشد لذا در ماههای نخست سالی که از سوی مقام معظم رهبری به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری شده است، بنا به دلایل فوق الذکر پیشنهاد مینمایم ضمن تصویب «منشور وحدت شوراهای اسلامی شهر و روستا»، دبیرخانهای در سطح ملی جهت تحقق هر چه بیشتر اتحاد ملی ایجاد گردد و شان شورای تهران است که پیشنهاد دهنده آن به شورای عالی استانها باشد.
اگر همه به یاد داشته باشیم که امروز همگی و وحدت ملی چه نقش تاثیرگذاری در مولفههای قدرت و اقتدار کشور در صحنه بینالمللی دارد ضرورت و فوریت این موضوع نیز بیشتر رخ مینمایاند.
موضوع دومی که باید به آن اشاره نمایم، وظایف نظارتی است که وفق قانون بر عهده شورای شهر نهاده شده است، نظارت مستمر بر فعالیتهای مدیریت شهری یکی از حقوق بنیادین شهروندی است.
شهرداری نهاد عمومی غیر دولتی است که از محل مالیات و عوارض مردم اداره میشود. شهروندان از یک سو حق نظارت بر تمامی شئون حاکمیتی را دارا هستند و از سوی دیگر در مدیریت شهری از این جهت که تامین کننده بودجه آن نیز میباشند، اولی به نظارت این حق مهم که در نظام مردمسالار دینی، همه ما موظف به پاسداری از آن مطابق آموزههای اسلامی، امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری هستیم در زمینه مدیریت شهری به جهت شرایط وکالت، به ما نمایندگان ایشان در شورای شهر محول گردیده است.
از سوی دیگر مطابق اصل یکصد و سوم قانون اساسی، استانداران، فرمانداران، بخشداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین میشوند، موظف به رعایت تصمیمات شورا در حدود اختیارات این نهاد هستند پس نظارت شورا نه فقط محدود به شهرداری که در چارچوب قوانین مصوب شورا و برای پیگیری آنها، باید بر تمامی دستگاههای دولتی اعمال شود و این بعد نظارتی شورا شاید تا به امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
از ریاست محترم شورا در خواست مینمایم با توجه به گستردگی امور مدیریت شهری در کلان شهر تهران که خواهناخواه، دستگاههای دیگر را نیز درگیر میسازد ساز و کارهای این بخش نظارت را نیز بیش از گذشته فعال سازند تا در کنار نظارت مستمر بر فعالیتهای شهرداری، این حق مردم را به طور کامل، شایسته و وافی، استیفا نماییم.
اما اشاره به نقش دستگاههای دیگر در تدبیر امور شهر تهران یادآور بخشی است که شاید سالهاست به صورت لفظی در افواه تصمیم سازان و تصمیمگیران مطرح است اما هنوز چارهای بر آن اندیشه نشده است. موضوع «مدیریت واحد شهری» اگر چه ترجیع بند کلام بسیاری بوده است که در مورد معضلات اداره شهرها سخن میگفتهاند اما هنوز تصمیم و اراده خاصی برای تحقق آن ایجاد نشده است.
تجربه قریب به 6 سال مدیریت اجرایی در تهران، در موضوعی که خواه ناخواه با شئون مختلف زیست شهری سر و کار داشت، حداقل برای اینجانب روشن ساخته است که نبود مدیریت واحد شهری چه میزان هزینه ساز و مشکل آفرین است که شاید روزمرهترین این موضوعات ترافیک باشد.
تحقق مدیریت واحد نه آرزویی محال است و نه امری ساده که با مصوبه قابل دستیابی باشد. پیششرط اول برای آن وجود باور و اعتقاد به ضرورت آن است و در درجه دوم دولت باید در این راه گام اصلی را بردارد.
زیر مجموعههای دولت مهمترین بخشهایی هستند که در مدیریت شهری دخیل میباشند و اگر بخواهیم مانند تجربههای موفق کشورهای دیگر در تحقق مدیریت واحد موفق باشیم ناگزیر هستیم تا از دولت و مجلس درخواست نماییم تا زمینههای تحقق اصل کاهش تصدیگری دولتی و واگذاری امور به مدیریت شهری را نه فقط به عنوان یک تکلیف برنامه توسعه بلکه به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر توسعه پایدار کشور مورد توجه قرار دهند. باشد که در این راه شاهد کاهش هزینهها، استفاده از تمامی ظرفیتها، ایجاد فرصتهای جدید و در نهایت خدمات بهتر به شهروندان باشیم.
اما در این مجال روی صحبت را به درون مجموعه شورا و مدیریت شهری بر میگردانیم. همه ما در دوران انتخاب وعدهها و شعارهایی را خطاب به مردم بیان نمودیم که شاید علت بخش عمدهای از اقبال مردم و انتخاب آنها به خاطر همین برنامهها بوده باشد. خطاب الهی «اوفوا بالعهود»، در کنار وظیفه وجدانی پایبندی به قول و سخن، ما را وادار میسازد تا یک بار دیگر به مرور شعارها و برنامههای خویش بپردازیم.
بنده به عنوان عضوی از اردوگاه اصولگرایان و خدمتگزار مردم در فرصتهای مختلف به اصول، مبانی و برنامههای خویش پرداختهام و امروز بیش از گذشته یعنی زمان انتخابات، تلاش در دفاع از اصول و اجرای برنامهها را بر خودم واجب میدانم.
اصول ما اسلام، انقلاب اسلامی، امام (ره)، مقام معظم رهبری و خدمت بدون منت به مردم بوده و هست و برای این اصول راهبردهای ایمان به هویت اسلامی انقلاب، ولایت پذیری، عدالتطلبی، شکوفایی اقتصادی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در حوزه اختیارات شوراها، تلاش برای رفاه و آرامش و آسایش شهروندان را اعلام نمودیم و برای تحقق حمایت و تقویت مدیریت شهری، ایجاد آمادگی برای جهش به منظور تحول اساسی در شهر و خدمترسانی به شهروندان، بهرهگیری از تمام ظرفیتهای علمی و کارشناسی برای افزایش کارآمدی و تبدیل تهران به شهر امن، مقاوم، الگو، پویا، الکترونیک، انسان مدار، با هویت اسلامی، آباد، پاک، زیبا، سبز، الهامبخش و زیبنده نظام اسلامی و تمدن کهن خویش پیمان بستیم.
دیگر اعضای محترم نیز برنامهها و شعارهایی را خطاب به مردم عرضه داشتهاند و امروز که در جلسات ابتدایی سومین دوره شورای اسلامی شهر قرار داریم فصل تحقق این وعدهها نیز فرا رسیده است.
در شهری زندگی میکنیم که بافتهای فرسودهاش جان مردم را تهدید میکند و باید با رویکرد عدالت محور برای آن فکری کرد، ترافیک، وقت و سرمایه ملی مردم را به هدر میدهد و روح و روان ایشان را نیز مکدر میسازد و باید حمل و نقل شهری را متناسب با این وضعیت به سامان نمود.
ارایه خدمات شهری هنوز به صورت شایسته در تمامی شهر به صورت مکانیزه انجام نمیشود. ساکنین محدوده طرح ترافیک ضررهایی چون عدم امکان استفاده کامل از خودرو شخصی و ارزانتر بودن ملکشان نسبت به مناطق مجاور را تحمل میکنند بدون آن که در ازای آن خدمات مناسبتر دریافت نمایند.
شهر ما محیط مناسبی برای معلولین، جانبازان، بیماران خاص و سالمندان نیست و این عزیزان حتی برای رفع حوایج درمانی خویش با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. همچنین شهر ما برای زنان و کودکان نیز چندان مطلوب، ایمن و با شرایط استاندارد نیست و بسیاری از نیازهای جوانان ما نیز در این میان مغفول واقع شده است. امکانات ورزشی و فرهنگی در سطح شهر توزیع عادلانهای ندارد و موارد متعدد دیگر که کمر بستن برای حل آن را ضروری میسازد.
برای حل این مشکلات و معضلات باید به چند نکته توجه نمود:
نخست آن که انتظارات مردم از مدیریت شهری بسیار است اما اگر به دنبال توسعه انسانمحور شهر با هدف تبدیل آن به شهر نمونه ایرانی و اسلامی به عنوان امالقرای جهان اسلام هستیم ناگزیریم تا ساز و کارهای تحقق این خواست را در شهرداری به احسن وجه ایجاد نماییم.
توجه مدیریت به مسایل اجتماعی – فرهنگی و پایه قرار دادن آن در تمام فعالیتهای شهرداری و نیز اصلاحات ساختاری برای متناسب کردن سیستم با اهداف از اولویتهای اساسی در این راه است.
دوم این که کارکنان شهرداری به عنوان مجریان این سیاستها باید مورد توجه تام و تمام قرار گیرند چرا که اگر نیروی انسانی همدل وجود نداشته باشد توسعه شهری سرابی بیش نیست. توجه به مسایل رفاهی، معیشتی و منزلتی کارکنان شهرداری در تمام سطوح از پیش شرطهای موفقیت در برنامههاست.
ثالثا توجه به شورایاریها، مدیریت محلی و نقشدهی بیشتر به آنها ضمن این که نظارت مردمی بر مدیریت شهری را تقویت میسازد از سوی دیگر نیل به اهداف فوقالاشاره را با ایجاد زمینههای مشارکت بیشتر مردم فراهم میسازد. البته به جز شورایاریها ظرفیتهای دیگری مانند مساجد، هیئات، مجامع قرآنی، تشکلهای غیر دولتی و... نیز نباید از نظر دور نگه داشته شوند چرا که تحقق اهداف جز با مشارکت معنیدار مردم امکانپذیر نخواهد بود.
رابعا آنچنان که اشاره شد استفاده از تمامی ظرفیتهای علمی نخبگان از ضروریات فعالیت شورا به شمار میرود. لزوم پشتوانهسازی علمی برای مصوبات و نیز گسترش هر چه بیشتر ارتباطات با مجموعههای علمی، ایجاد مرکز پژوهشها را در شورا ضروری میسازد که طرح آن نیز تقدیم شورای محترم گردیده است.
آن چه گذشت شرح مختصری بود از آن چه که شورای سوم شهر تهران برای تحقق وعدههایش به مردم پیش رو دارد اما در پایان نمیتوانم از ذکر یک نکته صرف نظر نمایم. تهران در حد شمالی و جنوبی خود دو شهر را در کنار دارد، شمیران و ری که یکی را باید چشم و چراغ شمالی آن دانست و دیگری به تعبیر مقام معظم رهبری قبله تهران است.
مشکلات شمیران در پس برجهای بلند آن مخفی شده است اما مسایل ری آنقدر عیان است که تعجب از عدم رسیدگی به آن را بیشتر میسازد. بر همه ماست که برای مسایل و مشکلات شمیران و به ویژه ری چارهاندیشی نماییم. خاصه آن که مسایل ری بعضا به مرحله حادی نیز رسیده است.
نیل به اهدافی که ذکر نمودم اگر چه نیازمند تمام شرطهایی است که پیشتر گذشت اما همه اینها بر 2 استوانه شهردار و شورا بنا خواهد شد. شورایی مقتدر، منسجم، یکدل، پویا و نوآور، سریع و قاطع با همراهی شهرداری کارآمد، با روحیه جهادی، هماهنگ با مجموعه شورا و قدرتمند هستند که میتوانند بسترساز تحولات مثبت در شهر باشند.
همان طور که در ابتدای سخن از مولا علی (ع) کلامی را به تبرک و یادآوری آوردم بار دیگر از آن بزرگوار یاد مینمایم که فرمود «فرصتها چون ابر بهار در گذرند»
فرصت چهار ساله شورا به طرفهالعینی خواهد گذشت، امید که در پایان آن در پیشگاه خدا و مردم سربلند و رو سفید باشیم.
و منا...التوفیق
مرتضی طلایی