معرفی کتاب> شادی خوشکار: داستان پسربچه‌ی چوبی را که با دروغ گفتن دماغش دراز می‌شود، همه شنیده‌اند. اما کسی تا به حال فکر کرده پینوکیو بتواند از چوب‌هایش استفاده کند و با دروغ‌گویی برای خودش کار و کاسبی راه بیندازد؟

پایان داستان را خودت انتخاب کن

چه‌قدر به پایان داستان‌هایی که می‌خوانیم فکر می‌کنیم و چه‌قدر پیش می‌آید با خودمان بگوییم: «کاش جور دیگری تمام می‌شد؟»

نمی‌دانم اولین کسی که برای داستان‌هایش چند پایان نوشت تا خود خواننده پایان مورد علاقه‌اش را انتخاب کند چه کسی بود، اما «داستان‌هایی برای سرگرمی» یکی از بهترین نمونه‌های این‌نوع داستان‌ها است. داستان‌های مشهور این کتاب با شیطنت‌های نویسنده به شکل کنایه آمیزی تغییر کرده‌اند و در انتها او سه پایان را به خواننده پیشنهاد کرده است که معمولاً یا غیرممکن و باورنکردنی هستند یا بامزه و خنده‌دار و یا برای شخصیت‌ها بد و ناراحت کننده. اما هرکدامشان می‌توانند پایان مورد علاقه‌ی گروهی از مخاطبان باشند. دلتان می‌خواهد شخصیت‌های خسیس و بدجنس در آخر به عاقبت کارشان برسند یا به کارشان ادامه دهند و هم‌چنان موفق باشند یا به شکل بامزه‌ای حالشان گرفته شود؟ پایانی که به افسانه‌ها بخندد و با کنایه بگوید که دوران این آدم‌ها و این قصه‌ها گذشته چه‌طور است؟ «جانی رُداری» با ذهن دنیای واقعی پا به قصه‌های قدیمی می‌گذارد و با نگاهی نزدیک به نگاه خواننده‌ی امروزی آن‌ها را به پایان می‌رساند. او در هر پایان روی یکی از ویژگی‌های شخصیت‌ها تأکید می‌کند تا هربار با نگاه متفاوتی آن‌ها را ببینیم.

رُداری در روایت خود از الگوی قصه‌های قدیمی استفاده کرده است. مثلاً شروع بعضی داستان‌ها با عبارت‌های معروفی چون یکی بود یکی نبود و روزی روزگاری است و در بخش‌هایی با توصیفات کلی و آشنا، خواننده را به‌فضای آن قصه می‌برد. او در جاهای مختلف اشاره می‌کند که این یک داستان قدیمی است یا همه آن را می‌دانند. بعد عناصر متفاوت و غافلگیرکننده‌ی خود را وارد داستان کرده و ما را تشویق می‌کند نگاه متفاوتی به قصه‌های قدیمی و افسانه‌ها داشته باشیم. گاهی هم یکی از عناصر آن قصه را می‌گیرد و بر اساس آن داستان تازه‌ای تعریف می‌کند:

«روزی روزگاری نی‌لبک‌زن جادوگری بود. این یک داستان قدیمی است،‌ همه آن را می‌دانند... داستانی هم که حالا می‌خواهید بخوانید درباره‌ی یک نی‌لبک‌زن است،‌شاید همان نی‌لبک‌زن معروف باشد، شاید هم نه.» یا: «این داستان سرگذشت بزرگ‌ترین هویج دنیاست. البته این داستان را به شکل‌های گوناگونی تعریف کرده‌اند ولی به نظر من اصل داستان چنین است...»

او با این شیوه خواننده را مستقیم مورد خطاب قرار می‌دهد و به این ترتیب این حس را به وجود می‌آورد که ما در مقابل نویسنده نشسته‌ایم و او دارد برایمان قصه‌گویی می‌کند.

نویسنده خودش را در جایگاه خواننده‌ها قرار داده و پایان، مورد پسند خود را از بین این سه پایان انتخاب کرده و در آخر کتاب آورده است. اما در بخشی با عنوان جالبِ «راهنمای استفاده» تأکید کرده که لازم نیست تحت‌تأثیر نظر نویسنده قرار بگیرید یا نظر او را بپسندید. در نهایت شما هستید که داستان را به پایان می‌رسانید.

داستان‌های «طبل‌زن جادوگر»، «پینوکیوی حیله‌گر»، «اشباح بیچاره»، «سگی که پارس کردن، بلد نبود» تعدادی از داستان‌های این مجموعه هستند که چنگیز داورپناه آن‌ها را ترجمه کرده است.

* * *

داستان‌هایی برای سرگرمی

نویسنده: جانی رُداری

مترجم: چنگیز داورپناه

حجم: 240 صفحه

ناشر: نشر قطره (88973351)

قیمت: 8500 تومان

 

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی ۷۱۷

کد خبر 233555
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز