براساس گزارش تلگراف، نوبل پزشکی امسال به سه دانشمند آمریکایی به خاطر تحقیقاتشان درباره چگونگی سازماندهی سلولهای زیستی و انتقال حجم زیادی از مولکولها رسید. این تحقیقات در دهه 70 و 80 میلادی توسط جیمز روثمن، رندی شکمن و توماس شودهوف انجام گرفته است.
از میان برندگان نوبل فیزیولوژی و پزشکی، سه دانشمند را میتوان نام برد که روند طبیعی آزمایشهای علمی را نادیده گرفته و برای پیشبرد علم از خود به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کردهاند. رویکردی که مورد استقبال گسترده گروهها و انجمنهای حمایت از حیوانات قرار گرفتهاست.
وارنر فورسمان نوبل 1956
این اورولوژیست آلمانی حین آموزش جراحی موفق به کشف تکنیک سوندگذاری قلبی شد، تکنیکی که به واسطه آن برای محاسبه میزان فشار درونی و تصمیمگیری درباره نیاز بیمار به جراحی یک سوند درون قلب کار گذاشتهمیشود. فورسمان با الهام از دانشمندانی که در سال 1861 با موفقیت توانسته بودند اسبی را سوندگذاری کنند، تصمیم گرفت اینکار را برروی انسانی آزمایش کنداما به او اجازه انجام این عمل برروی بیماران داده نشد زیرا به شدت خطرناک بود.
وی که در تصمیم خود مصمم بود از پرستار اتاق عمل خواست تا تجهیزات لازم جراحی را برای او آماده کند. پرستار با فورسمان توافق کرد که به جای اینکه جراحی را برروی خود انجام دهد،آزمایش بروی پرستار انجام بگیرد. پس از آن بود که فورسمان پرستار را به تخت بست و بازوی خودش را بیحس کرده و برش داد و سوندی 30 سانتیمتری را درون رگ خود جا داد،سپس سوند را به سمت قلبش هدایت کرد.
پس از انجام این آزمایش فورسمان مجبور شد کار و تحقیقاتش را رها کند. وی به حزب نازی پیوست در ارتش آلمان به درجه سرگردی رسید تا در نهایت در جنگ جهانی دوم دستگیر شده و در کمپ POW زندانی شد. با اینهمه در دورانی که در زندان به سر میبرد مقاله او توسط آندره فردریک کورناند و دیکینسون ریچاردز خوانده شد و این سه مدتی بعد نوبل پزشکی را با یکدیگر تقسیم کردند. فورسمان میگوید وقتی خبر کسب جایزه نوبل را شنیده حس فرد روستایی را داشته که متوجه شده به سمت اسقفی نائل شدهاست.
بری مارشال نوبل 2005
این دانشمند در سال 2005 موفق به دریافت نوبل فیزیولوژی و پزشکی شد. بسیاری از پزشکان در اواسط قرن بیستم بر این باور بودند که زخم معده در اثر استرس فراوان،غذاهای پرادویه و یا ترش ایجاد میشود و تنها با بستری شدن، قرصهای ضداسید، و جراحی به عنوان آخرین چاره قابل درمان است.
با اینهمه در سال 1979 آسیبشناسی استرالیایی به نام رابین وارن متوجه شد در نمونههای برداشته شده از نواحی ملتهب معده باکتریهایی دیده میشود. بری مارشال با آگاهی از یافته وارن، کنجکاو شده و با او تماس گرفت و این دو برای بررسی بیشتر از معده 100 بیمار نمونهبرداری کردند.
نتایج بررسی این دو دانشمند نشان میداد باکتری، که این دو آن را هلیوباکتر پیلوری نامیدند، عامل اصلی زخم و التهاب معده است، اما جامعه دیرباور پزشکی اعلام کرد هیچ مدرکی برای اثبات این موضوع وجود ندارد. از آنجایی که هیچ جانوری نمیتوانست به عنوان مدل انسانی مورد استفاده قرار بگیرد، دکتر مارشال داوطلبانه محلولی حاوی این باکتری را که در آزمایشگاهش کشت داده بود نوشید تا بتواند نظریهاش را به اثبات برساند.
پنج روز بعد مارشال اشتهایش را از دست داد و به زودی به تهوع صبحگاهی مبتلا شد. نمونهبرداری از معده وی ثابت کرد که او به التهاب معده مبتلا شدهاست. پس از آن بود که مارشال توانست با یک دوره آنتیبیوتیک درمانی علائم بیماری را از بین ببرد. نتایج این تحقیقات در سال 1985 منتشر شد و پس از آن بود که اولین درمان موثر برای زخم و التهاب معده ارائه شد.
رالف استینمن نوبل 2011
رالف استینمن در میان دیگر برندگان نوبل استثنا به شمار میرود زیرا نوبل وی پس از مرگش به او اهدا شد. قانون جایزه مبنی بر این است که افراد در قید حیات میتوانند جایزه نوبل دریافت کنند،اما کمیته نوبل در هنگام معرفی استینمن به عنوان برنده نوبل پزشکی سال 2011 از مرگ وی بی اطلاع بود، زیرا تنها سه روز از مرگ این محقق گذشته بود.
کمیته نوبل در نهایت اعلام کرد از آنجایی که مرتکب یک اشتباه ناخواسته شده،استینمن فقید میتواند جایزه را به خاطر کشف گونه ای جدید از سلولها نگه دارد.
سلولهای دندریتی سلولهایی هستند که میتوانند سلولهای ایمنی بدن را برای مقابله با عفونت فعال کنند. فراهم آمدن امکان دستکاری سلولهای دندریتی به محققان سرطان کمک کرد تا بتوانند درمانی را برای مقابله با سلولهای مخفی سرطانی که سیستم ایمنی بدن آنها را نادیده میگیرد به وجود آورند.
استینمن میدانست که زمان زیادی برای عرضه چنین درمانی نیاز خواهد بود از این رو زمانی که در سال 2007 پزشکان تشخیص دادند وی به سرطان لوزالمعده مبتلا شدهاست و کمتر از پنج درصد شانس دارد تا بیشتر از یکسال به زندگی ادامه دهد، تصمیم مهمی گرفت.
استینمن آزمایشی انسانی با حضور خودش به عنوان بیمار ترتیب داد و از همکارانش درخواست کرد که با وی در این آزمایش همراهی کنند. وی براساس مطالعاتش سه واکسن دریافت کرد و هشت درمان آزمایشی در کنار شیمیدرمانی بروی او انجام شد.
بیماری استینمن به تدریج او را از پا درآورد، اما مدت مرگ او از یک سالی که پیشتر پیشبینی شده بود به 4.5 سال افزایش پیدا کرد. نوبل پزشکی وی مشترکا با بروس باتلر و جولز هوفمن دریافت شد.