ماهنامه آمریکایی American Heritage روز دوازدهم بهمن سال گذشته مطلبی با همین عنوان به قلم جان گرین اسپن درج کرد که ترجمه آن با اندکی اصلاح در اینجا آمده است.
نویسنده به اختصار زندگی سیاسی امام خمینی(ره) را تشریح کرده و بخشی از زمینههای شکلگیری انقلاب اسلامی را برای مخاطبان آمریکایی توضیح میدهد.
بیست و هشت سال پیش در روز دوازدهم بهمن ماه 1357، چهار میلیون نفر به خیابانهای تهران ریختند تا بازگشتی خطیر را جشن بگیرند. آن روز آیتالله روحالله خمینی پس از 15 سال تبعید به ایران بازگشت تا رهبری انقلابی را بر عهده بگیرد که لرزههایی را در سراسر جهان ایجاد کرد.
ایرانیان دلیل خوبی برای جشن گرفتن داشتند. پرواز امام خمینی از پاریس فقط چند روز پس از آن انجام شد که محمدرضا پهلوی پس از سالها سلطنت بیرحمانه از کشور گریخت. زندگی در حکومت شاه در کشوری پلیسی که ظاهر غربی داشت، امید زیادی برای بیشتر ایرانیان باقی نگذاشته و آیتالله تبعیدی انتظارات زیادی نزد مردم ایجاد کرده بود. شاعران میگفتند «وقتی امام بازگردد، ایران- این مادر شکسته و رنجور- برای همیشه آزاد خواهد شد.»
روحالله خمینی(ره) در سال 1900 به دنیا آمد و نیمه اول عمرش را به آرامی در تحصیل سپری کرد. وی در روحانیت شیعه، عالمی جدی بود و در سنین جوانی، به مرتبه بلندپایه آیتاللهی در روحانیت نائل شد. پس از جنگ جهانی اول، وی تدریجاً از یک روحانی آرام به اسلامگرایی انقلابی بدل شد.
تغییرات ناگهانی در دولت و جامعه ایران اندیشه سیاسی امام خمینی را برافروخت. در خلال دهه 1950، شاه تدریجاً دست به اصلاح رژیم ضعیف بر اساس اصول غربی و سکولار زد و خود را نوعی آتاتورک ایرانی قلمداد کرد. اما شاه برخلاف همسایه ترک خود، فاقد حمایت مردمی بود و بهطور فزایندهای برای اجرای اصلاحات خود به ساواک متکی شد. طولی نکشید که ملغمه خودکامگی و لیبرالیسم غربی وی تدریجاً موج مخالفت را در میان رهبران مذهبی برانگیخت.
هوشیاری امام خمینی باعث شد تا وی به خاری در چشم شاه بدل شود. وی به سرعت توانست جلوه ضد اسلامی حکومت را برملا کند و با برنامهریزی اقدام به تظاهرات بزرگ در روزهای مقدس، کرد. زمانی که ساواک صدها نفر را میکشت و هزاران نفر را شکنجه میکرد، امام خمینی بر اساس فرهنگ دینی قربانیان حکومت شاه را، شهید مینامید که جایگاهی رفیع در فرهنگ دینی دارد. نهایتاً شاه از شیوه مبارزه امام خمینی به تنگ آمد و وی را در سال 1964 بهزور از کشور اخراج کرد.
این میتوانست پایان ماجرا باشد. وی در خلال یک دهه در ترکیه، عراق و فرانسه زندگی کرد. اما ناگهان سیطره شاه بر جامعه ایران سست شد. افزایش بهای نفت در سال 1973 که، سودی برای مردم عادی ایران نداشت به نارضایتی مردم دامن زد و از سوی دیگر بسیاری از مردان تحصیلکرده و جوان شهرنشین بهخصوص کسانی که در خارج درس خوانده بودند، خواهان اصلاحات واقعی شدند.
اهداف برخی از روشنفکران اگرچه با نگرش اسلامگرایانه امام خمینی(ره) تفاوتهایی داشت، با این حال، سیاست امام خمینی و خشونت سرکوبگرانه شاه در اواخر دهه 1970 این دو جنبش را گرد هم آورد.تبعید نهایتاً به تحکیم جایگاه امام خمینی انجامید. وی از رسانههای آزاد غرب برای ترسیم تصویری از اسلام انقلابی استفاده کرد. چهره روحانی و نگاه سازشناپذیر همگی کمک کرد تا وی جذبه قابل توجهی پیدا کند. حالت ریاضتکش و عرفانی امامخمینی بسیار بالاتر از حقارت رژیم مادی شاه بود.
مکتب فکری وی رشد کرد. وی زبان عالمانه خود را برای مخاطبان گستردهتر ساده میکرد. حتی کسانی که به یک جمهوری لیبرال علاقهمند بودند، وی را ناجی خود میدانستند. همزمان با آنکه دو انقلاب درهم میآمیخت، رژیم شاه تلوتلو میخورد. اتاقهای شکنجه ساواک نتوانست تلاشهای مشترک جنبش روحانی و دانشجویی را مهار کند و در سال 1357 ، اعتراضات مردمی تدریجاً به سراسر کشور سرایت کرد.
شاه احمقانه کوشید این جنبش را هم سرکوب و هم آرام کند. حکومت نظامی اعلام و به فساد و بیرحمی رژیم خود اعتراف کرد. این اشتباهی بزرگ بود و محمدرضا شاه پهلوی- منفور، افسرده و بهطور پنهانی در حال مرگ- در دی ماه 1357 از کشور گریخت.
بیست و هشت سال پیش، امام برگشت و مورد استقبال ایرانیان از هر مرام سیاسی قرار گرفت. طولی نکشید که ارتش اعلام بیطرفی کرد، آنچه از دولت شاه مانده بود، فروپاشید و امام خمینی شروع به تحکیم قدرت انقلاب اسلامی کرد. مسلماً اشتباهات آمریکا به ظهور انقلاب اسلامی کمک کرد.
با وجودی که بسیاری جیمی کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا را مقصر میدانستند، دههها سیاست نادرست آمریکا به تأسیس جمهوری اسلامی کمک کرده بود. چندین دولت کورکورانه از شاه حمایت کرده و مأموران ساواک را آموزش داده بودند. کارتر از سیاستی سردرگم تبعیت کرد که در آن، سایروس ونس وزیر خارجه و زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی هرکدام اهداف متضادی را در ایران پیگیری میکردند.
سیاست آمریکا در سالهای 1954 تا 1979 ، باعث خیزش ایرانیان شد. امام خمینی(ره) در این میان برخاست و هوشیارانه از احساسات ضد آمریکایی بهره گرفت. ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا، امام خمینی(ره) را رهبر پرافتخار ایران و دشمن آمریکا نشان داد.وی توانست خود را قدرتمندترین مرد خاورمیانه کند. با گذشت حدود سه دهه، آرای وی هنوز حائز اهمیت است. میراث وی را میتوان در نقاط زیادی از عراق و لبنان گرفته تا رسانههای خبری، احزاب سیاسی و سازمانهای بشردوستانه شاهد بود.
اینها همه بخشی از پیامدهای تمدنی است که با فرود هواپیمای حامل امام خمینی در سال 1357 در تهران رخ داد. این رویداد زلزلهای در متلاطمترین گسل این سیاره بود.
منبع: American Heritage
اول فوریه 2007