تیرماه سالجاری، زن جوانی نزد پلیس رفت و خبر از دستبرد دزدان به خانهاش داد. وی در توضیح ماجرا گفت: چند روز پیش همراه همسر و فرزندانم به سفر رفتیم و هنگامی که برگشتیم فهمیدم که دزد وارد خانهمان شده است. وقتی به جست و جو در خانه پرداختیم، فهمیدیم که سارق یا سارقان همه طلا و جواهرات مرا که داخل جعبهای بود، به سرقت بردهاند. کنار جعبه طلا و جواهراتم مقداری پول، دلار و سکه بود اما سارقان فقط جعبه طلاهایم را دزدیده بودند.
دوربین مداربسته
بعد از شکایت این زن، تیمی از مأموران با دستور بازپرس دادسرای شمیرانات راهی خانه وی شدند که در بررسیهای نخست مشخص شد سرقت از سوی یک آشنا صورت گرفته و سارق کلید یدکی خانه را در اختیار داشته است.ماموران در ادامه تجسسها متوجه شدند که ساختمان مقابل خانه مالباخته مجهز به دوربین مداربسته است. به همینخاطر به بازبینی تصاویر آن پرداختند و چهره دزد آشنا را بهدست آوردند.
وی کسی نبود جز دختر جوانی که یکی از اقوام نزدیک مالباخته بود و طبق تصاویر ضبط شده در دوربین، با همدستی 2 نفر از دوستانش وارد ساختمان شده و دست به سرقت طلایی زده بودند. با افشای این حقیقت، بازپرس عبدی، دستور دستگیری دختر جوان را صادر کرد و وی بازداشت شد. او در مراحل نخست بازجویی خود را بیگناه میدانست اما وقتی تصاویر خود را هنگام ورود به خانه عمویش دید لب به اعتراف گشود.
وی درخصوص انگیزه خود از سرقت گفت: چند سال پیش در میهمانی خانوادگی با یکی از پسرهای فامیل به نام محمد آشنا شدم. محمد از بستگان نزدیک زنعمویم است و من هر وقت به خانه عمویم میرفتم او را در آنجا میدیدم.وی ادامه داد: آشنایی من و محمد ادامه داشت تا اینکه همه فامیل متوجه این موضوع شدند. پدر و مادرم نیز وقتی پی به دوستی ما بردند خیلی عصبانی شدند و مرا تنبیه کردند. برای همین از محمد خواستم به خواستگاریام بیاید و قرار شد او موضوع را با خانوادهاش درمیان بگذارد.
دختر جوان افزود: مدتی که گذشت اخلاق و رفتار محمد تغییر کرد. دیگر جواب زنگهایم را نمیداد تا اینکه متوجه شدم زن عمویم با محمد حرف زده و او را از ازدواج با من منصرف کرده است. وقتی از ماجرا باخبر شدم، خیلی بههم ریختم؛ برای همین به خانه زنعمویم رفتم اما او گفت که من و محمد از نظر فرهنگی با هم تفاوت داریم و نمیتوانیم ازدواج کنیم. از همان روز از زن عمویم کینه به دل گرفتم و بهدنبال راهی برای انتقام بودم.
دختر 22ساله ادامه داد: چون میدانستم زن عمویم هرماه طلا میخرد و طلا و جواهراتش خیلی برایش ارزش دارند، تصمیم گرفتم آنها را سرقت کنم. برای اجرای این نقشه دسته کلید خانه عمویم را برداشتم و از روی آن کلید یدکی ساختم. بعد از آن منتظر ماندم تا آنها به سفر بروند. وقتی آنها به مسافرت رفتند موضوع سرقت را با 2 نفر از دوستانم در میان گذاشتم و همراه آنها به خانه عمویم رفتیم.
دختر جوان افزود: همه خانه را گشتیم تا اینکه سرانجام جعبه طلاهای زن عمویم که خیلی برایش اهمیت داشت را پیدا کردیم. بعد از سرقت هم به یک طلافروشی که از آشنایان دوستم بود رفتیم و همه آنها را فروختیم. پول حاصل از فروش طلاها را هم بین خودمان تقسیم کردیم. وی ادامه داد: من اصلا فکر نمیکردم که لو بروم و اینچنین آبروریزی شود.بعد از اعترافات این دختر جوان، 2 همدست وی نیز بازداشت شدند و در بازجوییها اظهار داشتند که فریب دوستشان را خوردهاند و بهشدت پشیمان هستند. به گزارش همشهری، هر سه متهم با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شدند و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.