آن ایدهپردازیها و ریلگذاریها در طول 4سال تبعاتی را به همراه داشت که امروز مدیران سینمایی دولت یازدهم با آن مواجه شدهاند. تعبیر حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی کشور در مورد مهمترین شناسه و شاخصه کاری مدیریت سابق سینما به خوبی نشاندهنده وضعیت نامطلوب امروز است؛ جایی که ایوبی گفت معمولا ریلگذاریها به مینگذاری تبدیل میشود.آنچه این روزها مدیران مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با آن مواجه شدهاند تنها گوشهای از فعالیت مدیران ریلگذار را مشخص میکند.
بودجههای کلانی که با آن میشد کلی فیلمساز مستعد را شکوفا کرد و خونی تازه در رگهای سینمای مستند به جریان انداخت، برخلاف مأموریت مرکز گسترش، به 3پروژه چندمیلیاردی اختصاص یافته و تازه در مسیر تولیدات فاخر و پرهزینه هم کلی اتفاق افتاده که بنا به گفته مدیرعامل تازه مرکز گسترش غیرقانونی بوده. در مورد حمایت مالی دولت دهم از اتحادیه 2هم حرف و حدیثهایی مطرح است؛ همانطور که در مورد پروژههای فاخر فارابی نکاتی مطرح شده که قابل بررسی و تأکید هستند. خروجی ریختوپاشهای مدیران سابق سینمایی متأسفانه چشمگیر نیست و ساماندادن به انبوه آشفتگیها در حوزه مدیریت، کار دشواری است که باید ایوبی و همکارانش انرژی و وقت زیادی صرف آن کنند.
رسیدگی به اتفاقهای نامطلوب دوره قبلی به جای خود، آنچه این روزها کاملا مشهود است کمبود منابع مالی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است؛ اتفاقی که برای سینمایی که به گرفتن پول از دولت عادت کرده میتواند حکم فاجعه را داشته باشد.
جمله کلیدی علیرضا رضاداد، مشاور ارشد سازمان سینمایی در مورد رانتخواری میتواند و باید مورد توجه قرار گیرد. رضاداد صراحتاً اعلام کرد «پولی وجود ندارد که رانتخواری صورت گیرد.»
یعنی کسانی که روی گرفتن بودجههای کلان از دولت حساب باز کرده بودند باید فکر دیگری برای خود بکنند. تجربه نشان داده هر وقت دولت پول و اعتبار زیادی داشته، منابع مالیاش را پای پروژههای گران اما کمحاصل و کمخاصیت حرام کرده و هر وقت با کمبود منابع مواجه بودهایم، هم انضباط مالی بیشتری داشتهایم و هماینکه روند تولیدات منطقیتر بوده است. این میتواند فرصتی طلایی برای سینمای ایران باشد که روی پای خودش بایستد و ظاهراً چارهای هم جز این وجود ندارد. اگر مدیریت سینما حمایت عام و منطقی از تولیدات انجام دهد، اگر فضای داخلی سینما به آرامش برسد و اگر ارشاد بتواند پای پروانههایی که صادر میکند بایستد، سینمای ایران این توانایی را دارد که با اتکا به داشتههای خود حرکت کند.
اگر پول زیادی وجود ندارد خوشبختانه حالا با مدیرانی مواجه هستیم که تدبیر دارند و این میتواند به تقویت بخش خصوصی بینجامد.
با میلیاردها تومان بودجه، سینمای ایران هم طعم بیعدالتی و رانتخواری را چشید و هم بخش خصوصیاش به حاشیه رانده شد. حالا که پول نیست اگر تدبیر و عدالت باشد میتوان به روزهای آینده خوشبین بود.