یکی از ویژگیهای این عبادت، دوری گزیدن از سرزمین و خانه و خانواده و همچنین ترک وابستگیها و پیوستگیهای دنیوی است. بنابراین حج تنها عبادتی است که انجام آن مستلزم نوعی دوری و حرکت است اما این حرکت و دوری تنها برای رسیدن به آستانه قرب الهی تدارک دیده شده است. افزون بر آنچه گفته شد، حج یکی از نمادینترین عبادتهای اسلامی به شمار میرود؛ به این معنا که در حج با مجموعهای از منسکها و آیینها روبهرو میشویم که قابل تفسیر و گزارش و کندو کاوهای نظری هستند. این نمادها حجگزار را به ورای ظاهر خود فرا میخوانند و از او میخواهند که از پوسته آنها به مغزشان راه یابد. در طول تاریخ اسلام، عارفان در این زمینه دست به گزارشها و تفسیرهای زیادی زدهاند و تلاش داشتهاند تا به درون این مراسم باشکوه معنوی بار یابند. با این حال، نقطه مشترک همه این تفسیرها یک موضوع است؛ رسیدن به خدا و لمس نزدیک حضور او. در گفتوگویی که اینک پیشروی شماست، تلاش شده بخشی از ویژگیها و معانی نهفته در حج به بررسی و کندو کاو گذاشته شود. دکترمحمد فنایی اشکوری، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فلسفه دین و عرفان پس از برشمردن ظرفیتهای معنوی حج، به این نکته اشاره دارد که مسلمانان همواره از ابعاد و معانی این سفر معنوی غافل ماندهاند.
- حج در میان عبادات اسلامی از ویژگیهایی برخوردار است که شاید کمتر بتوان آنها را در میان سایر عبادات سراغ گرفت. از دید شما چه ویژگیهایی حج را از دیگر عبادتها ممتاز میکند؟
هر عبادتی دارای ظاهر و باطن است. باطن عبادت به منزله روح و ظاهر عبادت به منزله کالبد است. عبادتها ابعاد مختلف دارند؛ بعضی از عبادات کثیرالابعاد هستند، مانند روزه که ابعاد جسمی، روحی، فردی، اجتماعی، ظاهری و باطنی دارد، یا نمازجمعه که علاوه بر ابعاد معنوی سایر عبادات، دارای بعد اجتماعی برجستهای است. حج از عبادات کثیرالابعاد است و شاید هیچ عبادتی همچون حج کثیرالابعاد نباشد. حج بعد عبادی، معرفتی، سلوکی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی دارد اما روح و باطن حج توجه ویژه به خداوند و بندگی اوست.
- چه عاملی باعث شده که این توجه ویژه به خداوند در حج بیشتر از سایر عبادتها نمود داشته باشد؟
در حج، توجه بیشتر از سایر عبادات است. حج عبادتی نیست که هر روزه تکرار و به عادت تبدیل شود. از آنجا که اعمال حج متفاوت با عادات عادی زندگی است و شخص با سرزمین جدید، مردمان جدید، سبک زندگی متفاوت، پوشش ویژه و اعمال خاصی سرو کار دارد چندان زمینهای برای غفلت باقی نمیماند. در و دیوار او را متوجه خدا و عالم قدس میکند. با توجه به آگاهی تاریخی و دینی یک مسلمان هر نقطه از آن مکان مقدس یادآور و الهامبخش حقایق قدسی و معنوی و خاطراتی از انبیا و اولیای الهی است.
دوری از زندگی و امور دنیا و قطع موقت تعلقات، خود عامل دیگری است که موانع توجه به خدا را از سر راه بر میدارد و زمینه را برای توجه به جانب الهی و تمرکز در یاد خدا مهیا میسازد. حج یک اردوی تمام عیار عبادی و عبادت تمام وقت است. گفتار و رفتار و حرکات و سکنات و خطورات باطنی تحت ضبط و نظارت است.
- حج ازجملهعبادات نمادین است و در آن میتوان نمادهای زیادی را مشاهده کرد. بیترید این نمادها تفسیری باطنی را میطلبند. از دید شما اعمال و مناسک مختلفی چون رمیجمرات، قربانی کردن، طواف و... دارای چه باطنی هستند و چه تفسیری میتوان از آنها کرد؟
اعمال و مناسک مختلف حج دارای ابعاد عرفانی مختلفی هستند، مثلا لباس احرام، لباس بندگی است که با پوشیدن آن شخص خود را در محضر خدا میبیند. یکسانی لباس احرام تمایزات ظاهری و دنیوی را از دیده محو میکند و شخص شأنی جز بندگی در خود نمیبیند. یا با قربانی کردن گویی نفس سرکش خود را قربانی میکند و حیاتی نو را میآغازد. با طواف به دور کعبه از غیرخدا روگردان میشود و تنها به مقصود و معبود ازلی رو میآورد و به دور خانه او میگردد. اگرحج ظاهر، قصد کوی دوست است، حج باطن میل روی اوست. حجگزار با بیتوته در مشعر، شب زندهداری را تجربه میکند و با رمی جمرات به نبرد با شیطان درون و بیرون میرود؛ اما همه اینها هنگامی است که حج با معرفت و توجه باشد.
- عبادتی با چنین معنا و محتوایی که شما به آن اشاره کردید، بیتردید بهرههای معنوی فراوانی برای حجگزاران دارد. چگونه میتوان از این ظرفیتها استفاده کرد؛ زیرا دیده و یا شنیدهایم که بسیاری به این سفر میروند اما چندان بهرهای از این فرصت گرانسنگ معنوی نمیگیرند؟
درست است. در حج زمینه بهرهبرداری از فرصتها و احوال معنوی فراهم است اما چنین نیست که این احوال بهطور خودبهخودی برای همگان روی دهد. بسا حاجیانی که از ظاهر اعمال فراتر نمیروند و از این مدرسه معنوی طرفی نمیبندند و حال پس از حج شان با حال پیش از حجشان تفاوت محسوسی نمیکند؛ «ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج». در خطاب به این ظاهرگرایان است که مولوی میگوید:
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟
معشوق همین جاست بیایید بیایید
صد بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این راه بدین خانه بیایید
یا آنجا که میگوید:
حج زیارت کردن خانه بود
حج ربالبیت مردانه بود
کعبه را گرهر دمی عزّی فزود
آن زاخلاصات ابراهیم بود
- در آغاز اشاره کردید که حج دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاصی است. بهنظر شما این ابعاد چگونه میتواند به رشد و تعالی جامعه اسلامی کمک کند. این ظرفیتها چیستند؟
چنانکه گفتیم حج علاوه بر ابعاد عبادی و معنوی دارای ابعاد سیاسی و اجتماعی شگرفی است و از ظرفیتهای عظیمی برخوردار است که اگر امت اسلامی از آن ظرفیتها استفاده میکرد سرنوشتش آن نبود که امروز شاهد آن هستیم. گرچه عرفا درباره ابعاد معنوی حج سخنها گفته و درها سفتهاند و به راستی حق مطلب را ادا کردهاند، اما متأسفانه از ابعاد اجتماعی و اصلاحی آن غافل بوده و به نقش سازنده آن در اصلاح امور مسلمین بیتوجه بوده و از این نظر مسئول و قابل مؤاخذهاند. حجی که در تاریخ ما غلبه داشته با حج ابراهیمی بسیار فاصله داشته و دارد. ابراهیم هم تبر بر دوش بتها را در هم شکست و هم با بت زنده نمرود، میجنگید.
- در این دوران خاص، جامعه اسلامی چگونه میتواند از این ظرفیتها استفاده کند؟
تنها عارفی که علاوه بر توجه تام به بعد فقهی و عرفانی حج به ابعاد سیاسی و اجتماعی آن توجه کامل داشته و در این زمینه داد سخن داده و فریاد برآورده و هشدار داده و روشنگری کرده و در جهت اصلاح آن مجاهده کرده، امام خمینی (رحمه اللهعلیه) است. هنوز فریاد ابراهیموار او به گوش میرسد و پیامهای بیدارگرش که لرزه بر کاخهای پوشالی مستبدان و مستکبران میافکند طنینانداز است و دریغ که جهل و غفلت متراکم قرون و اعصار مانع رسیدن این ندای رهاییبخش به گوش همگان است. بهنظرم باید با بازخوانی اندیشههای ایشان در این جهت گام برداشت.