نقطه امیدوارکننده توافق میان هیأت مدیره خانه سینما و رئیس خانه سینمای ایرانیان (خانه سینما2) بود که به تعویق 3ماهه برگزاری انتخابات برای برگزیدن هیأت مدیره تازه انجامید. با این همه معرفی نماینده به شورای پروانه ساخت حاشیههایی را بههمراه داشت که میتوان آنرا نشانه تداوم اختلافهای کهنهای دانست که چند سال است سینمای ایران را دچار مشکل کرده است.
وقتی خانه سینمای ایران نمایندگان خود را برای حضور در شورای پروانه ساخت به ارشاد معرفی کرد، به فاصله چند ساعت خانه سینمای ایرانیان هم به اقدامی مشابه دست زد. رئیس خانه سینما2 پرویز شیخطادی و جمال ساداتیان را بهعنوان نمایندگان اصناف قانونی کانون کارگردانان و جامعه صنفی تهیهکنندگان به ارشاد معرفی کرده است. این در حالی است که کانون کارگردانان مورد اشاره رئیس خانه سینما2 درواقع شعبه دوم این کانون است که درپی سیاستهای نادرست مدیریت سابق سینما ایجاد شده و اکثریت کارگردانان سینمای ایران آنرا به رسمیت نمیشناسند. جامعه صنفی تهیهکنندگان نیز با دخالت مدیرکل اسبق اداره نظارت و ارزشیابی ایجاد شد و تنها اقلیتی از تهیهکنندگان را نمایندگی میکند. در روزهایی که بهنظر میرسید تفاهمی نسبی میان 2 طیف اصلی اهالی سینما حاصل شده، حالا شاهد اظهارات و رفتارهایی هستیم که به انشقاق بیشتر میان خانواده سینما میانجامد. در نامه حبیبالله کاسهساز، رئیس خانه سینمای ایرانیان (خانه سینما2) به هیأت مدیره خانه سینما از هیأت مدیره فعلی با عنوان دولت موقت یاد شده که وظیفهاش صرفا قانونیکردن صنوف و برگزاری مجمع عمومی دوم است.
در نامه کاسهساز از هیأت مدیره خانه سینما خواسته شد شأن و جایگاه صنوفی که قانونی شدهاند، حفظ شود و بقیه اصناف نیز تشویق به قانونیشدن شوند. این درحالی است که تشکلهایی که کاسهساز از آنها بهعنوان صنف قانونی نام میبرد، درواقع انجمنهای فرهنگی هستند که اساسا امکان فعالیت صنفی ندارند. این هم میراث مدیران سابق سینمایی است که اساسا صنفگریز بودند و اعتقادی به فعالیت صنفی نداشتند. از سوی دیگر برخی اعضای خانه سینمای ایرانیان صحبتهایی را بیان میکنند که یادآور برخی وعدههای محال تیم قبلی وزارت ارشاد است. پرویز شیخطادی در اظهارنظری جالب توجه با بیان اینکه خانه سینمایی که در تهران متمرکز شود نباید دم از ملی بودن بزند، گفت: هر استان باید یک خانه سینما داشته باشد. شیخطادی همچنین گفت: امتیازات به ردهبالاییها اختصاص یافته اما فیلمساز شهرستانی آرزوی ساخت یک تلهفیلم دارد.
4 سال پیش در چنین روزهایی مدیریت ریلگذار سینما در برنامههای خود بخشی را هم به تولید فیلم بلند سینمایی در استانها اختصاص داد و از تقویت جایگاه فیلمسازان شهرستانی دم زد. در عمل اما آنچه رخ داد اختصاص بودجههای میلیاردی برای عدهای معدود بود که حالا برخی از این پروژهها دامن مدیریت تازه سینما را گرفته است. در بحث عدالت و گسترش امکانات برای همه فیلمسازان بهتر است کسانی وارد شوند که خودشان از حمایتهای ویژه برخوردار نشده باشند؛ ضمن اینکه ایده داشتن چند خانه سینما پوپولیستی و بهنوعی سورئالیستی است. پس از چند سال مدیریت فراواقعگرا که ادعای اصلاح جشنواره بینالمللی کن و لابیکردن با اعضای آکادمی اسکار را داشت و در داخل هم تصمیمات محیرالعقول را دنبال میکرد، خوشبختانه حالا نوبت به واقعبینی و واقعگرایی رسیده است. باتوجه به وضعیتی که سینمای ایران دچارش است و انبوه مشکلات ریشهای و بنیادین متنی و فرامتنی، دامن زدن به آتش اختلافها هیچ سودی برای هیچکدام از طرفین درگیر ندارد؛ ضمن اینکه انتظار میرود طیف اقلیت خانواده سینما به خواسته اکثریت احترام بگذارد و بهاندازه وزن و جایگاهش سهمخواهی کند؛ اتفاقی که هم دمکراتیک است و هم رئالیسم را در فضای سینما گسترش میدهد.