این فیلم با فروش 650 میلیون دلاری در سطح جهان در گیشه درخشید و در پنج شاخه اسکار از جمله بهترین بازیگر مرد برای جانی دپ، کاندیدای دریافت جایزه شد.
این موجب شد تا مسئولان دیزنی خیلی زود قراردادی را با تمامی عوامل اصلی فیلم برای حضور در دو قسمت دیگر به امضا برسانند. اما حتی جری بروکنهایمر (تهیهکننده فیلم) با همه سابقهاش در تهیه فیلمهای اکشن و پرفروش نمیتوانست موفقیت فیلم دوم را پیشبینی کند و قسمت دوم فیلم در سه روز نخست اکران در جولای 2006 فروشی معادل 135 میلیون دلار داشت که 20 میلیون دلار بیشتر از فیلم اسپایدرمن بود.
این فیلم همچنین نخستین فیلمی در تاریخ سینما بود که ظرف 48 ساعت به فروش بیش از یکصد میلیون دلار دست پیدا میکرد. مایک استنسون یکی از تهیهکنندگان اجرایی فیلم درباره آن میگوید: سؤال بزرگ برای همه ما قبل از اکران قسمت اول فیلم این بود که چرا باید تماشاگران دزدان دریایی را دوست داشته باشند و برای تماشای آنها به سالن 4 سینما بیایند؟
سوژه اصلی این فیلم آزادی و رهایی از قید و بند یک قدرت تعیین کننده است و حس میکردیم که چنین موضوعی میتواند برای تماشاچی جذاب باشد. اما جالب بود که قسمت اول فیلم حتی در برنامه اکران آزمایشی تابستان نبود ولی پس از اکران قسمت دوم کاپیتان جک و سایر قهرمانان فیلم بدل به پدیدههای فرهنگی شدند.
بازخورد فیلم در نقاط مختلف جهان برای همه عوامل فیلم باورنکردنی بود. جانی دپ درباره این قضیه میگوید: من واقعاً شوکه شده بودم و جالب بود که مردم در هر گوشه جهان با شخصیت کاپیتان جک آشنا بودند. آنچه برای من در این فیلم اتفاق افتاد، کمتر در تاریخ سینما رخ داده بود.
اما گرچه اکثر کارگردانان و تهیهکنندگان سینمایی علاقهمند به عرضه یک فیلم فوقالعاده پرفروش و محبوب هستند، اما قطعاً موفقیت موجب میشود تا مسئولیت آنها برای ساخت دنباله فیلم بهمراتب بیشتر شود.
قسمت دوم فیلم دزدان کارائیب تحت عنوان «دزدان دریایی کارائیب؛ صندوقچه مرد مرده» بیش از یک میلیارد دلار در سطح جهان فروش داشت و سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما شد و از اینرو جری بروکن هایمر و گوروربینسکی مأموریت یافتند تا برای قسمت سوم شرایطی را فراهم آورند که انتظارات تماشاچی را برآورده کند. بروکن هایمر در این زمینه میگوید: وقتی فیلمی داشته باشید که تا این حد در گیشه موفق باشد، ادامه راه هراسآور است.
موفقیت فیلمی بر اساس شخصیتهای مشهور یک پارک موضوعی فراتر از تصورات همه بود و از سوی دیگر دنبالهها معمولاً 20 تا 30 درصد کمتر از فیلم اول میفروشند اما قسمت دوم فیلم حدود دو برابر قسمت اول فروش کرد. بروکن هایمر موفقیت دو فیلم قبلی را مرهون تلاش تمامی عوامل فیلم میداند و میگوید: همه چیز با فیلمنامه عالی تد الیوت و تری روسیو آغاز شد آنها کار فوقالعادهای را در خلق شخصیتهای تازه انجام دادند. در کنار آنها کارگردان با استعدادی به نام گور وربینسکی قرار داشت و تیم هنرپیشگان فیلم متشکل از جانیدپ، کایراناتیلی و جفری راش عالی بودند.
اما فیلمنامهنویسان اشاره دارند که از ابتدا با جری بروکن هایمر قراردادی را برای نوشتن سه فیلمنامه امضا کرده بودند. الیوت در این زمینه میگوید: ما قصد داشتیم پس از فیلم اول، دو فیلمنامه دیگر داشته باشیم که ارتباط تنگاتنگی با قسمت اول داشته باشند. البته ما از نظر زمانی تا حد زیادی در مضیقه بودیم و میبایستی فیلمنامه دو قسمت را در فاصله زمانی چهار ماهه تحویل میدادیم.
بروکن هایمر در مورد روند کار این دو فیلمنامهنویس برای قسمت سوم میگوید: آنها در تمام مدت فیلمبرداری قسمت اول سر صحنه حضور داشتند و به مشورت با بازیگران و کارگردان فیلم میپرداختند تا برای نگارش دو قسمت بعد ایدههای خوبی داشته باشند. در شرایط فعلی فیلمنامه یکی از اصلیترین عوامل موفقیت فیلم محسوب میشود.
در دهه 1930 و 1940 بسیاری از افراد به دعوت استودیوها به فیلمنامهنویسی روی آوردند ولی در این کار موفق نبودند. این روزها هم روند مشابهی در جریان است اما تد الیوت و تری روسیو در کار خود استاد هستند و یک شخصیت بزرگ و ماندگار را پدید آوردهاند.
اما بدون شک محور اصلی فیلم شخصیت کاپیتان جک با بازی جانی دپ است. جری بروکن هایمر در مورد بازی دپ در این فیلم میگوید: او یک هنرپیشه منحصر به فرد و غیرقابل پیشبینی است و شخصیتهایی را بر روی پرده پدید میآورد که تماشاچی به آنها علاقهمند میشود. کاپیتان جک کاملاً برای تماشاچی تازگی دارد و هوش و دقت نظر او توجه هر تماشاگری را جلب میکند.
اما بازی هوشمندانه جانی دپ در این فیلم مثل فیلمهای دیگرش چون چارلی و کارخانه شکلاتسازی، یافتن ناکجا آباد و یا دانی براسکو موجب میشود تا خواه ناخواه شخصیت محوری فیلم تلقی شود.
جفری راش هنرپیشهای که برای بازی در فیلم درخشش جایزه اسکار بهترین هنرپیشه را دریافت کرد، از بازی در نقش کاپیتان باربوسا برای بار سوم راضی است؛ من همیشه تصور میکنم که فیلمهای دوم و سوم دزدان کارائیب در واقع یک فیلم بزرگ هستند. شخصیت من در فیلم دوم کار خاصی انجام نمیدهد ولی در فیلم سوم دیالوگهای زیادی دارد و شخصیت مقابل کاپیتان جک است.
منبع:پره میر/ می 2007