در این میان همه نظرها به سوی توافقنامه امنیتی میان واشنگتن و کابل در کنار برنامه مذاکره و صلح با طالبان جلب شده است. هر چند به تازگی کشته شدن حکیمالله محسود، رهبر طالبان پاکستان به گفته مقامهای اسلامآباد ضربهای جدی به این روند زده است اما پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره اعتقاد دارد که توافق کلیتری صورت گرفته تا مسئله طالبان در 2کشور به نوعی حل و فصل شود. از مدتها قبل تلاش برای پایان جنگ و درگیری در منطقه با واردکردن شبه نظامیان به روند سیاسی وجود داشته اما آنقدر جریان حوادث در این منطقه سریع است که شاید هیچکس نتواند اتفاقهای جدید را پیشبینی کند.
- در جریان مذاکرات برای امضای توافقنامه امنیتی یکی از مسائلی که کرزی روی آن تأکید داشت احترام آمریکا به حاکمیت ملی افغانستان بود. برخی میگویند گفتوگوی مستقیم آمریکا با شبهنظامیان و فعالیتهای خودسرانه این کشور ازجمله در برخورد با نیروهای طالبان، یکی از موارد مورد اعتراض دولت افغانستان بهحساب میآید. مقامهای افغانستان میخواهند واشنگتن دیگر آنها را در مذاکره با شبهنظامیان به قول معروف دور نزند.
بهنظر میآید توافقهایی پشت پرده در این رابطه شده است که مسئله طالبان در افغانستان و تحریک طالبان در پاکستان را با مذاکره حل و فصل کنند. به تازگی مولانا فضلالرحمان که اکثر نیروهای طالبان در مدرسههای تحت کنترل او تربیتشده و پدر معنوی طالبان شناخته میشود به کابل رفت و با کرزی دیدار کرد. بهنظر میرسد قرار است او نوعی میانجیگری میان طالبان افغانستان و دولت کرزی داشته باشد. ظاهرا مجموعه جریان افراطی که پس از دخالت آمریکا در منطقه رشد پیدا کرده، به یک توافق کلیتری رسیده؛ به نوعی که هم طالبان افغانستان وارد مذاکره با دولت این کشور شود هم تحریک طالبان با دولت نواز شریف در پاکستان کنار بیاید و هم سازمان القاعده نیروهایش را از وزیرستان به مناطقی که آمریکاییها نسبت به آن حساسیت ندارند منتقل کند. نیروهای عرب القاعده هم براساس این راهبرد احتمالا به مناطقی مانند سوریه، عراق و لیبی بروند که آمریکاییها با آن مشکلی ندارند. آمریکاییها به هر حال میخواهند نفوذ روسیه در سوریه را قطع کنند و به همینخاطر رفتن نیروهای القاعده به این منطقه و جنگیدن آنها در مقابل اسد برای آمریکاییها نگرانکننده نیست. ممکن است یک معامله کلیتری میان آمریکا، افغانستان و پاکستان صورت گرفته باشد که گروههای رادیکال اسلامی به جای حمله علیه آمریکاییها به مناطقی بروند که واشنگتن با آن مشکلی ندارد. بهنظر میرسد که با این توافق کلی، طالبان افغانستان، تحریک طالبان در پاکستان و سازمان القاعده در مسیر جدیدی قرار میگیرند. با این توافق در افغانستان، شبهنظامیان طالبان با کنار گذاشتن سلاح میخواهند به سوی شریک شدن در قدرت بروند و پاکستانیها هم رضایت نسبی داشته باشند. آمریکاییها در وضعیت فعلی بهخاطر انتقال تجهیزات خود به مسیر پاکستان احتیاج دارند و مسیر کراچی بهترین راه برای آنهاست. به همینخاطر آمریکاییها بهدنبال توافق با پاکستان هستند و کمکها را هم به این کشور از سر گرفتهاند. پاکستانیها هر چند بهشدت مخالف پایگاه داشتن آمریکا در افغانستان هستند اما در نهایت اگر تضمینهایی بگیرند ازجمله اینکه این پایگاهها علیه آنها نیست با این توافقنامه مخالفت نخواهند کرد.
- حامد کرزی، رئیسجمهور افغانستان در اظهارات اخیر خود به نوعی حرف زده که میان افغانها این تصور وجود دارد که او توانسته از آمریکاییها امتیاز بگیرد و به قول معروف جلوی آنها قد علم کرده است. مقامهای واشنگتن واقعا به دولت افغانستان امتیاز خاصی دادهاند؟
امتیازهایی که آمریکاییها به دولت افغانستان دادهاند نسبت به امتیازهایی که قرار است کابل به واشنگتن در توافقنامه امنیتی بدهد خیلی قابل توجه نیست. مسائل خاصی که کرزی بهعنوان پیششرط مطرح کرده بود از همان ابتدا میشد حدس زد که آمریکاییها نسبت به آن واکنش منفی نشان نخواهند داد. مثلا مسئله کمک مالی مطرح شده بود که آمریکاییها با آن مشکل ندارند. مسئله حفظ امنیت هم که از سوی کرزی مطرح شد، مقامهای واشنگتن مشکلی با آن ندارند چون بعد از سال۲۰۱۴ امنیت را بهخود نیروهای افغان واگذار میکنند و قرار است نقش کمککننده را در موارد لزوم داشته باشند. مسئله سوم حفظ استقلال ملی بود که کرزی آن را مطرح کرد و آمریکاییها آن را رد نمیکردند. آنچه در این میان غیرقابل تحقق است و آمریکاییها به آن تن نخواهند داد درخواست کرزی برای این بود که هر وقت کشور سومی یا گروههایی به این کشور حمله کردند آمریکا در کنار افغانستان وارد جنگ شود. این مسئلهای بود که آمریکاییها نپذیرفتند چون منظور افغانستان بهصورت واضح پاکستان بوده و آمریکاییها حاضر به چنین تعهدی نشدند. آن چیزی که قرار است افغانستان امتیاز دهد و خیلی مهم بهحساب میآید مسئله مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی است که بهنظر میرسد در این مسیر حرکت میکند.
- دولت افغانستان به عقیده بسیاری در حال حرکت در مسیر امضای توافقنامه امنیتی با واشنگتن است اما مقامهای این کشور تنها حرفهای کلی درباره توافقهای خود با طرف آمریکایی زدهاند و جزئیاتی از این توافقنامه مهم و حساس ارائه نکردهاند. کرزی چطور برای مصرف داخلی کار را پیش خواهد برد؟
عباراتی که در توافقنامه گنجانده شده مسائلی تفسیرپذیر خواهند بود. استفاده از عبارات 2پهلو بهنحوی خواهد بود که هر طرف برداشت خودش را دارد. این صحبتهای کرزی درباره توافق با آمریکاییها بیشتر مصرف داخلی دارد. کرزی میداند که آمریکاییها در ارتباط با پاکستان یا هر کشور دیگری که با افغانستان مشکل داشته باشد در آن حد تعهد نمیپذیرند که وارد جنگ برای افغانستان شوند ولی از زاویه دیگری حتی این وضعیت 2پهلو، پاکستان را تحت فشار روانی و تبلیغاتی قرار خواهد داد که حداقل از مخالفان دولت مرکزی افغانستان دیگر حمایت نکنند. این مسئله شاید باعث شود که آنها طالبان، شبکه حقانی و حامیان گلبدین حکمتیار را تشویق به شرکت در مذاکره به منظور گرفتن امتیاز و شراکت در قدرت کنند. بهنظر میرسد آمریکاییها با سران آیاسآی(سازمان اطلاعاتی پاکستان) و دولت نوازشریف پشت پرده توافقهایی دارند که اگر افغانها توافقنامه امنیتی را امضا کردند در آن صورت بهتدریج سیاست پاکستان در قبال افغانستان تغییر کند و به طرف نوعی همکاری منطقهای به جای تضاد بروند. نفوذ هند در افغانستان هم برای پاکستان بسیار خطرناک بهنظر میرسد و مقامهای اسلامآباد از گسترش نفوذ این کشور در افغانستان نگران هستند. پاکستانیها در این شرایط حاضر هستند به افغانستان امتیاز بدهند مشروط بر اینکه بتوانند از نفوذ هند جلوگیری کنند. مسئله هند را باید در مسئله توافق آمریکاییها با افغانستان و پاکستان درنظر گرفت.
- مسئله مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی اکنون به مشکلی حیاتی برای این توافقنامه تبدیل شده اما به هر حال با اتفاقهایی که از سوی نیروهای خارجی مانند اهانت به مقدسات مسلمان در این کشور رخ داده مخالفان خاص خودش را دارد. اعتراضها به عملکرد نظامیان آمریکا در افغانستان کم نبوده است. فکر میکنید این مسئله در لویه جرگه که کرزی تصویبش را به اعضایش سپرده موافقت میشود؟
با این مصونیت، دستگاه قضایی افغانستان حق پیگرد نیروهای آمریکایی را ندارد و برداشت حقوقدانهای افغانستان این است که این مسئله در تضاد با قانون اساسی افغانستان است و کرزی نباید این مسئله را بپذیرد. حتی بعضیها معتقدند که این مسئله نوعی کاپیتولاسیون است که موضوعیتی در وضعیت کنونی جهان ندارد. کرزی اما بهخاطر فرار از این وضعیت پیشنهاد تشکیل لویه جرگه را داده تا در آن مسئله مصونیت قضایی بررسی شود.
در لویه جرگه هم این مسئله بهاحتمال زیاد تصویب خواهد شد چون اکثر افراد شرکتکننده در آن از سوی دولت افغانستان منصوب میشوند. این مسئله به مجلس افغانستان واگذار نشده چون احتمال داده میشد که در آنجا نمایندگان آن را رد کنند. بهنظر میآید که آمریکاییها بهخاطر اهمیت استراتژیکی که افغانستان دارد امتیازهایی به دولت افغانستان میدهند اما در نهایت آن امتیاز بزرگ را هم میگیرند و توافقنامه امنیتی امضا میشود.
- در عراق، آمریکاییها بهخاطر موافقت نشدن با مصونیت قضایی و رد شدن آن از سوی پارلمان موفق به امضای توافقنامه نشدند. در افغانستان، مقامهای واشنگتن حاضرند جریانی مانند عراق را بپذیرند و نیروهای خود را بهصورت کامل از این کشور خارج کنند و قید داشتن پایگاه را بزنند؟
مسئله عراق با افغانستان متفاوت بود. آمریکا در بحرین، کویت، عربستان و ترکیه پایگاه دارد که همگی تقریباً همسایه عراق هستند. بیرون رفتن از این کشور برای آمریکاییها خیلی مشکلساز نبود و پایگاههای دیگر آمریکا جبران این مسئله را میکرد. افغانستان اما اینطور نیست. افغانستان جایی است که آمریکاییها بهصورت جدی در تلاش برای پایگاه داشتن در آن هستند. آنها به آن سادگی که از عراق بیرون رفتند از افغانستان خارج نخواهند شد و لویهجرگه هم این مسئله را تصویب خواهد کرد. درست است که گروهی از مردم افغانستان ازجمله پشتونها مخالف حضور آمریکاییها هستند اما گروههای دیگری از این کشور که موافق پایگاه داشتن آمریکاییها هستند با شرکت در لویه جرگه به توافقنامه با آمریکا رأی مثبت میدهند. اعضای لویه جرگه به شکلی هستند که این مسئله را تصویب خواهند کرد. به همینخاطر این جریان به پارلمان سپرده نشده است چون احتمال رد شدن آن از سوی نمایندگان وجود داشت.
لحن تند کرزی
تنها 6ماه از ریاستجمهوری کرزی باقیمانده است. در این روزها رئیسجمهوری افغانستان موضعگیریهای تندی نسبت به آمریکا و ناتو داشته است. اکنون این سوال مطرح میشودچرا در ماهها یا سالهای قبل لحن رئیسجمهوری افغانستان به این میزان نسبت به مقامهای واشنگتن تند نبود؟ کرزی چند وجه را در این ماجرا مدنظر دارد. حقیقتش این است که کرزی بازیگر سیاسی ماهری است که بهدنبال معامله است. او میخواهد از این شرایط استفاده کند که اگر از قدرت حذف شد بهعنوان یک چهره ملی کنار برود. در کنار آن هم بهدنبال آن است که در ریاستجمهوری آینده برای برادرش یا زلمی رسول که از افراد نزدیک به اوست کارسازی کند. او میخواهد توجه افکار عمومی را جلب کند که دارد برای منافع ملی فعالیت میکند. این موضعگیریها درواقع برای بهدست آوردن رأی در انتخابات آینده برای تیم خودش است. درهرحال محاسبات کرزی درست است و بهخاطر نارضایتی از نوع رفتار آمریکاییها و ناتو میتواند با اعتراض در این رابطه نظر افکار عمومی را جلب کند.