به نظر میرسد تا زمانی که جواد شمقدری اظهارنظری درباره این کمک میلیاردی نکند و نگوید بر چه اساسی این کار را انجام داده، انتقاد از عملکرد وی همچنان ادامه داشته باشد.
فعلا جمال شورجه که رئیس هیات مدیره مرآت فیلم است در اظهارنظری اعلام کرده که کمک وزارت ارشاد به مؤسسات فیلمسازی کاملا طبیعی و مسبوق به سابقه است. طبیعی است که دلیل بخش قابلتوجهی از حساسیتی که پیرامون کمک ارشاد به یک موسسه فیلمسازی ایجادشده، تعلق این موسسه به برادر مرد اول تصمیمگیریهای سینمای ایران در 4 سال اخیر است. از سوی دیگر اگر مدیران سینمایی پیشین نیز پرداختهای خارج از عرف و قانون داشتهاند باید به آنها هم پرداخت.
وقتی خبر میرسد کمک میلیاردی به موسسه تحت مدیریت برادر رئیس سازمان سینماییشده، طبیعی است سینماگرانی که در این سالها از خوان نعمت حمایتهای مالی دولت بیبهره بودهاند، معترض شوند؛ بهخصوص اینکه مدیریت سابق سینما بهشدت مدعی مفاهیمی چون عدالت بود. شمقدری که این روزها فقط درباره موسسه تعلیقشدهاش توسط وزارت ارشاد اظهارنظر میکند، بد نیست برای تنویر افکار عمومی درباره کمک مالی صورتگرفته به مؤسسه فیلمسازی تحت امر برادرش، توضیحی بدهد و البته از وزارت ارشاد نیز انتظار میرود در چنین مواردی، بهاظهار نظر رسمی بپردازد و اگر سندی در اختیار دارد، منتشر کند تا همه چیز بهصورت شفاف در معرض دید همگان قرار گیرد.
از سوی دیگر مدیران سینمایی فعلی گرفتار پروژه نیمهتمام «لاله» نیز شدهاند که با وجود هزینه چندمیلیاردی که برایش صورت گرفته، نه دیگر پولی برای ادامهاش وجود دارد و نه مدیران فعلی بر خلاف اسلافشان، اعتقادی به این پروژه دارند. چند روز پیش اسی نیکنژاد کارگردان فیلم لاله که معمولا سیبل حملات مخالفان این پروژه است، به رسانه ملی آمد و توضیحاتی طولانی درباره روند تولید لاله ارائه کرد. حرفهای نیکنژاد را اگر کنار صحبتهای مدیران سابق و فعلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بگذاریم، میتوانیم به این نتیجه برسیم که همه این اتفاقها که حاصلش هدررفتن میلیاردها تومان بودجه دولت است، از سوءمدیریت نشأت گرفته است. بحث مالکیت یک شرکت کانادایی به پروژهای که تمام بودجهاش را وزارت ارشاد داده، نحوه بستهشدن قرارداد و اصرار بر حضور نیکنژاد برای فیلمسازی در ایران و تبدیلکردن این موضوع به مسئلهای حیثیتی برای تیم فرهنگی دولت دهم و... همگی حاصل سیاستهای مدیرانی است که برای تغییر ریل به سینما آمده بودند و حالا هر روز ابعادی تازه از مدیریت شگرفشان فاش میشود.
در مورد پروژه لاله که از روز اول همه جز عدهای معدود در دولت دهم با تولیدش مخالف بودند، نیاز به پاسخ متولی سابق سینمای ایران بهشدت حس میشود؛ پروژهای که رئیس فعلی سازمان سینمایی از آن به عنوان باتلاق یاد کرده است. به هر حال باید مشخص شود در دورانی که سینمای ایران به لحاظ اقتصادی متحمل فشار بسیار زیادی شده بود، میلیاردها تومان بودجه و اعتبار چگونه هزینهشده، دورانی که در آن بسیاری از سینماگران رنگ پولهای دولتی را به خود ندیدند و عدهای معدود سخاوتمندانه از چنین امکانی برخوردار شدند.