بیابان دیگر بیابان نبود
و تو دیگر تشنه نمیماندی!
*
اگر باران باریده بود
همهچیز فرق داشت
اسبها موسیقی قطرهها را میشنیدند
و تو دیگر تشنه نمیماندی!
*
اگر باران باریده بود
همهچیز فرق داشت
آن ظهر داغ رو به خنکی میرفت
و تو دیگر تشنه نمیماندی
*
اگر باران باریده بود
فرشتهها برای آوردن قطرهها به زمین میآمدند
و تو دیگر تشنه نمیماندی
*
اما باران نبارید
و فرشتهها به زمین آمدند
تا تو را به آسمان ببرند
باران از زمین به آسمان رفت
و تو در بهشت،
از رنگینکمان نوشیدی!
____________________________________________
* تیتر، سطر تغییر یافتهی کتابی از احمدرضا احمدی است به نام «نوشتم باران، باران بارید»