دکتر مهران کامروا رئیس مرکز مطالعات بینالملل در شعبه دانشگاه جورجتاون در قطر معتقد است هر وقت مردم آمریکا از بنبستهای سیاسی خسته میشوند، به گرایشهای حاشیهای تمایل پیدا و از نظام موجود 2حزبی ابراز نارضایتی میکنند. به اعتقاد وی، انعطاف 2حزب موجود عرصه سیاسی آمریکا از نظر گردآوردن گرایشهای مختلف بهگونهای است که شکلگیری حزب سوم را عملاً از دایره احتمال دور میکند. نظریات وی را درباره نظام 2حزبی و امکان شکلگیری حزب سوم در آمریکا میخوانیم.
- چرا ساختار سیاسی در آمریکا همواره 2حزبی بوده و امکان حضور حزب سوم بزرگ دیگری نبوده است؟
این امر چند دلیل دارد. اول اینکه طبقه کارگر در آمریکا در طول تاریخ از نظر صنفی و انسجام خیلی ضعیف بوده است. بنابراین، احزاب سوسیالیست و احزابی که منافع کارگران را محور فعالیت خود قرار دهند، بهوجود نیامده است. یکی از عوامل پیدایش احزاب در اروپا شرایط کارگران در کارخانجات و کارگاهها بوده است. در آمریکا، بهدلیل مسائل تاریخی چنین شرایطی وجود نداشته است. همچنین در اروپا میبینیم که تحولات رابطه بین مذهب و حکومت یکی از علل اصلی پیدایش احزاب بوده است.
در آمریکا بهدلیل جدایی دین از سیاست و مذهب از حکومت از زمان پیدایش این کشور احزابی که ریشه مذهبی داشته باشند نیز وجود ندارند. در این کشور بهطور تاریخی، موضوع اصلی میزان استقلال نسبی ایالتهای مختلف در برابر دولت فدرال بوده است. به همین دلیل، موضوعهای تاریخی که باعث رشد احزاب سیاسی شدهاند، موضوعهای محدودی بودهاند، بهعنوان مثال اینکه تا چه حدی دولتهای محلی حق دخالت در زندگی اشخاص را دارند یا اینکه مسئولیت مسائلی مانند آموزش یا درمان با دولت فدرال است یا دولت ایالتها. از همین رو، گرایشهای سیاسی در آمریکا کم بوده و 2حزب بزرگ بیشتر نداشتهایم.
یک علت دیگر نظام رأیگیری در آمریکاست که باعث میشود احزاب کوچک از بین بروند. هر ایالت چه بزرگ چه کوچک 2سناتور دارد و خود این امر باعث جاافتادن نظام 2حزبی میشود. البته سناتورها و نمایندگان دیگری بودهاند که مستقل بوده یا گرایشهای دیگری داشتهاند، مثلا افراطیتر بودهاند، اما نهایتاً بهدلیل روش رأیگیری و دلایل تاریخی این نظام 2حزبی حاکم شده است.
- برخی نظرسنجیها نشان میدهد که طرفداران حضور حزب سوم در نظام سیاسی بیشتر شدهاند. بهعبارت دیگر، بهنظر میرسد مردم آمریکا از نظام 2حزبی خسته شدهاند. دلایل نارضایتی مردم از این نظام چیست؟
2دلیل اصلی اقتصادی و سیاسی برای آن وجود دارد. از نظر اقتصادی، هیچ کدام از 2حزب موجود جوابگوی نیازهای مردم عادی و طبقه متوسط نبودهاند. از سال2008 و با بالارفتن میزان ورشکستگیها و میزان بیکاری، نه فقط طبقه تهیدست و متوسط زیر فشار شدید بوده است، بلکه شرکتهای بزرگ که حامی حزب جمهوریخواه هستند نیز زیر فشار و با افت درآمد و سود روبهرو بودهاند. به همین دلیل، احزاب حاکم در آمریکا چه دمکرات چه جمهوریخواه پاسخگوی تقاضاهای اقتصادی نبودهاند. دلیل دیگر سیاسی است که میبینیم گاهی نظام سیاسی آمریکا به بنبستهایی میخورد که بیرونآمدن از آن بسیار دشوار است.
از لحاظ ساختاری، حکومت آمریکا یک رشته تضادهای اساسی دارد که عمداً در آن تعبیه شده است تا هیچ قوهای نتواند قوه دیگر را زیر کنترل خود بگیرد. این تضادهای ساختاری که در قانون اساسی گنجانده شده است، گاهی سبب میشود تا سیاست آمریکا تا حدی فلج شود و به بنبستی برسد که مثلاً کنگره دولت را تعطیل کند، همانطور که اخیراً اتفاق افتاد. این تضاد بهخصوص وقتی به اوج میرسد که رئیس قوهمجریه و اکثریت قوه مقننه از 2حزب مختلف باشند. همین اتفاق در دوره ریاستجمهوری کلینتون رخ داد که دولت نتوانست حقوق کارمندان را بدهد. اخیراً هم که جدال بین کنگره و ریاستجمهوری به حدی رسید که دولت مجبور شد خیلی از مراکز را تعطیل کند و نتوانست حقوق کارمندان را بدهد. همین تضادها باعث دلسردی مردم میشود.
ولی اینکه میگویید در آمریکا گرایشی نسبت به حزب سوم وجود دارد، به سختی میتوان این را قبول کرد، زیرا اگر دقت کنیم، میبینیم در هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه، بهدلیل اینکه انضباط و انسجام حزبی کم هست، گرایشهای مختلفی هستند. مثلاً در حزب جمهوریخواه، جناحی که موسوم به تی پارتی است، گاه قد علم میکند و باعث میشود که گرایشهای دیگر درون حزب جمهوریخواه زیر فشار قرار بگیرد. فکر نکنم رأیدهندگان آمریکایی دنبال حزب سوم باشند، اما گاهی مردم بهدلیل بنبست سیاسی و جواب ندادن سیاستهای اقتصادی مردم به گرایشهایی که در حاشیه هستند، خوشبینتر میشوند.
- گفتید شکلگیری حزب بزرگ سوم بعید است، اگر قرار باشد زمانی این حزب شکل بگیرد، بهنظر شما حزب سوم از صفر رشد میکند یا یکی از احزاب کوچک موجود بزرگ میشود یا انشعابی درون یکی از 2حزب بزرگ موجود شکل میگیرد، همچنان که گاهی از امکان انشعاب تی پارتی از جمهوریخواه صحبت میکنند؟
فکر میکنم اگر چنین اتفاقی بیفتد که احتمال آن نیز کم است، انشعابی در یکی از 2حزب بزرگ ممکن است رخ دهد، زیرا اکنون در آمریکا شرایط سیاسی برای آغاز حزبی از صفر وجود ندارد. در آمریکا میگویند مردم با جیبشان رأی میدهند، یعنی اصل اقتصاد بر همه ملاحظات دیگر اولویت دارد. اکنون مردم سیاستزده و از سیاست خسته شدهاند. به همین دلیل فکر نمیکنم زمینه رشد حزبی کاملا جدید از صفر وجود داشته باشد.
در برخی مقاطع در آمریکا، یک رشته گرایشها در داخل احزاب شکل میگیرد، مثل گروه تی پارتی در داخل جمهوریخواهان، اما فکر نمیکنم تی پارتی به اندازهای طرفدار داشته باشد که بتواند در درازمدت بدون لنگر حزب جمهوریخواه خود را نگه دارد. نکته دوم اینکه درون حزب دمکرات افرادی هستند که بسیار لیبرالتر هستند یا کسانی که مثلاً طرفدار حزب سبز هستند، اما آنان از نظر تعداد، خیلی پرشمار نیستند و به علاوه آنقدر طرفدار پولدار ندارند که آنان را از نظر مالی پشتیبانی کنند. به همین علت، فکر نمیکنم این قبیل گرایشها بتوانند در درازمدت دوام بیاورند.