با یک کلیک از طریق نشانه «ارسال» میتوانیم در کوتاهترین زمان ممکن با یک دوست، آشنا یا فامیل احوالپرسی کنیم، از او عکسی دریافت کنیم یا تصویر جالبی را برایش بفرستیم. مرزهای کشورها در شبکههای اجتماعی، انگار حذف شدهاند؛ عصر ما عصر ارتباطات فرامرزی است و این برای همه خوشحالکننده است.
اما این خوشحالی یک روی سکه است و روی دیگر سکه به ما هشدار میدهد که از شیوههای جدید ارتباطات در فضای مجازی چگونه استفاده کنیم؟ آیا به کسبوکار ما و تامین معاش خودمان و خانوادهمان کمکی میکند یا از سر تفنن به این فضاها سرکشی میکنیم . نوشته حاضر به همین مقوله نظر دارد.
غرقهشدن در فضای مجازی تا چه اندازه ارتباطات انسانی را برای ما حفظ کرده و چه مقدار از این ارتباطات با نزدیکترین دوستان، اقوام و بستگانی که به هر دلیل در این فضا نیستند را از دست دادهایم؟ همه این پرسشها به ما میگویند که در استفاده از ارتباطات نوین الکترونیک در فضاهای مجازی باید روند پایداری را دنبال کنیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم.
در میان صندوقچههای مادربزرگم میگردم. عکسهای قدیمی و بوی نای پارچهها مرا به حال و هوای آن زمان باز میگرداند؛ گذشتههای شیرین. اما انگار در این خاطرات چیزی را گم کردهام. در میان هیاهوی رهگذران، در پس نگاههای خسته و بیتفاوت؛ شاید خودم را، شاید در حصار روزمرگی، اطرافیانم را؛ آنها که روزگاری شادی دلها و مرهم غمهایمان بودند؛ روزهایی که آمدنشان بیشتر به یک رویا میماند و جای خالیشان را در این دوران بیشتر حس میکنیم؛ در قرنی که مردمش ترجیح میدهند با فشاردادن نشانه «ارسال» غمها و شادیهایشان را در قالب واژهها و فقط از طریق امواج انتقال دهند و از رویارویی با نزدیکان خود گریزانند. امروز، انسان مدرن به دنیای خود پناه میبرد؛ دنیایی که تاثیرات رسانهها و فناوری، آن را به یک دهکده جهانی بدل کرده است و اهالی آن در کمترین زمان ممکن از آنچه در اطرافشان میگذرد با اطلاع میشوند، در حالی که فراموش شدهاند. به گفته مارشال مک لوهان «انسانها در جوامع اولیه، ارتباطات صمیمانهتری داشتند. ارتباطات رودررو برقرار میشد و در این رابطهها حواس انسان نقش اساسی داشت».
به راحتی میتوانیم نمونه بارز این گفته را در زندگی گذشتگانمان بیابیم. وقتی که پای صحبت پدربزرگها و مادربزرگها مینشینیم و به خاطرات شیرینشان گوش میسپاریم، خانههایی مملو از مهر و محبت را مییابیم که ساکنان آن میزبان مهمانان ناخوانده میشدند خنده و شادی فضا را پر میکرد و برقراری ارتباط چهرهبهچهره و دریافت انرژی مثبت در مواجهه با دیگران از غمها میکاست.
به گفته روانشناسان، هر اندازه ارتباطات انسانی به صورت واقعی و آمدوشد و مواجهه و گفتوشنود باشد، نقش و تاثیر بیشتری در کاهش آلام روحی و افزایش انرژی و نشاط آدمی دارد. در عصر ما، افسردگی بیشتر سراغ کسانی میآید که تنهایی گزیدهاند. تنهایی با گوشهنشینی یک فرد معنا نمیشود. ممکن است یک فرد در طول شبانهروز، ساعتهای طولانی در فضاهای مجازی به کاوش بپردازد اما قطع ارتباطات انسانی به صورت واقعی برای همین فرد میتواند منجر به حس اندوه و افسردگی شود.
دیدوبازدید یا صله ارحام که در میان نسلهای پیشین بیشتر برقرار بود از یکسو باعث افزایش نشاط و انرژی میشود و از سوی دیگر همدلی و نشاط جمعی را افزایش میدهد . به نقل از روایات معتبر مذهبی، صله ارحام باعث گشایش در روزی و تامین معاش هم میشود. بدیهی است که دیدوبازدیدها، فرصتهای تازهای برای افراد مستعد برای دستیابی به فرصتهای تازه ازجمله شغل، ازدواج و بهبود زندگی هستند. با اینکه از راهاندازی اولین اپراتور تلفن همراه در ایران فقط 19سال میگذرد اما گسترش و در واقع جهش فناوری ارتباطات و از جمله رواج نوع پیشرفته این تلفنها موسوم به تبلت، عملا میان نسل نو و نسلهای گذشته شکاف ایجاد کرده است. به مصداق مثل معروف «عیب ویجمله بگفتی، هنرش نیز بگو» گسترش ارتباط الکترونیک فراتر از مرزها به افزایش ارتباط میان آدمها، ملتها و نژادهای گوناگون بسیار کمک کرده است و این به سود صلح جهانی است. البته در بسیاری از کشورها با فرهنگسازی مناسب میان ارتباطات مجازی و مناسبات واقعی انسانها تعادل برقرار شده است. به این ترتیب میتوان با بهرهگیری از آیینها و سنن مفید، تعادل ضروری میان ارتباطات مجازی امروز و روابط سنتی کهن برقرار کرد.
پدران و مادرانی که به کمک وسایل پیشرفته ارتباطی میتوانند تصویر عزیزانشان را روی صفحه اینترنت ببینند و با آنها گفتوگو کنند در زندگی واقعی خود نیز نیازمند رفت و آمد و تماس بیشتر با بستگان و آشنایان خود هستند و این یک نیاز عمومی است. حال که ما نیز مثل مردم سایر مناطق جهان به جبرزمانه وارد دهکده جهانی ارتباطات الکترونیک شدهایم، باید به گونهای فرهنگسازی کنیم که هویت فرهنگی و آداب و سنن مفید ما به بوته فراموشی سپرده نشوند. زندگی کوتاهتر از آن است که تصور میکنیم. به قول گالیله «قدر زمان حال را بدانید که گذشته بر نمیگردد».