ابهام زمستانی دیگر یک واقعیت غیرقابل انکار در بورس تهران است. هر سال این ابهام تکرار می‌شود و همیشه مسئولان از لزوم رفع آن سخن می‌گویند.

بورس

 چند سالی است در فصل تصویب بودجه مباحثی نظیر قیمت ارز، بهره مالکانه، نرخ خوراک، مالیات و نظایر آن بازارسرمایه را به هم می‌ریزد و همین توالی ابهام‌ها در چند سال پیاپی موجب کاهش ریسک‌پذیری مدیران در انجام سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت شده است. امسال آنقدر‌ آش ابهام‌های بودجه‌ای شور شده که حسن قالیباف اصل، مدیرعامل محجوب و کم حرف بورس اوراق بهادار تهران را به اعتراض واداشته است.قالیباف‌اصل، در گفت‌وگو با همشهری راهکاری ویژه برای حل این مشکل به ارث رسیده به دولت جدید ارائه می‌دهد.

  • چند وقت پیش شما گلایه‌ای را نسبت به لوایح بودجه دولت‌ها در مورد متغیرهای کلان اقتصادی و اینکه مولفه‌های مهم اقتصادی مانند بهره مالکانه، قیمت ارز و خوراک پتروشیمی‌ها مدام تغییر می‌کنند مطرح کرده بودید. دلایل این گلایه چیست و به‌نظر شما دولت باید چه رویکردی نسبت به مواردی از این دست که مطرح کردید اتخاذ کند؟

بحث من مربوط به دولت خاص یا بودجه امسال نیست نظر من در مورد همه لوایح بودجه است. باید قوانین ثابت و بلندمدتی تعیین شود که از این منظر فضای سرمایه‌گذاری آسیب نبیند. بودجه یعنی یک برنامه کوتاه‌مدت اما سرمایه‌گذاری یعنی یک برنامه بلندمدت. ما می‌خواهیم یک برنامه بلندمدت را در یک برنامه کوتاه‌مدت دولت حل کنیم درصورتی که این کار شدنی نیست بنابراین ما باید این موضوع را از طریق یک برنامه بلندمدت حل کنیم. به هر حال در بودجه دولت بحث درآمد‌ها و مخارج یا ورودی -خروجی دولت مطرح است. ما نمی‌توانیم سرنوشت سرمایه‌گذار را در ارتباط با بودجه دولت ببینیم. وقتی من می‌گویم دولت منظورم دولت خاصی نیست بلکه دولت به‌معنای عام است. هر سال در بودجه دولت‌ها دائما متغیر‌های کلان اقتصاد تغییر می‌کند و این هم فقط مربوط به یک دولت خاص نیست.

مثلا در مورد قیمت خوراک، دولت یکسری برنامه‌هایی دارد که باید با توجه به فضای کلان اقتصادی کشور آنها را اجرا کند اما این قوانین نباید دائم تغییر کند یا در هر لایحه بودجه‌ای قیمت خاصی برای آن درنظر بگیریم. در حال حاضر هر سال سرمایه‌گذاران، فصل بودجه معطل می‌مانند که دولت چه می‌گوید و مجلس چه تصمیمی می‌گیرد؛ به این ترتیب، سرمایه‌گذاران چند‌ماه معطل هستند. این امر باعث می‌شود که سرمایه‌گذاری بلندمدت انجام نشود.

دلیل این موضوع این است که سرمایه‌گذار نمی‌تواند ذهن سیاستگذار را پیش‌بینی کند. این سیاستگذاری‌ها در ذهن سیاستگذار است و قابل پیش‌بینی نیست بنابراین سرمایه‌گذار به این نتیجه می‌رسد که در حوزه‌ای که به‌شدت به تصمیم‌های دولت وابسته است نمی‌تواند سرمایه‌گذاری کند. دولت اگر واقعا می‌خواهد نرخ خوراک را تعیین کند باید یک برنامه بلندمدت داشته باشد. این کار باید در یک عرضه شفاف و براساس یک برنامه تعیین شود.

  • برای حل این مشکل چه باید کرد؟ آیا بورس طرح مشخصی برای حل این مشکل دارد؟

می‌توان فرمول‌هایی طراحی کرد که نظر دولت هم تأمین شود. بالاخره کشور ما یکسری مزیت‌هایی نسبت به کشور‌های منطقه دارد مثلا خوراک پتروشیمی ازجمله این مزیت‌هاست که ما قصد نداریم مزیت نسبی‌مان را نسبت به کشور‌های منطقه از دست بدهیم بنابراین می‌توان در این قوانین بلندمدت براساس طرح‌ها و فرمول‌هایی این مزیت‌های نسبی را درنظر گرفت تا نظرات کلان کشور هم تأمین شود.

اگر می‌خواهیم فضای سرمایه‌گذاری را حفظ کنیم باید برنامه‌هایمان سمت و سوی مشخص داشته باشد، در غیراین صورت در فضای ابهام نه سرمایه‌گذار داخلی می‌آید و نه سرمایه‌گذار خارجی چون سرمایه‌گذاری که الان کلنگ می‌زند 5سال دیگر بهره‌برداری می‌کند و این ترس را داردکه ممکن است در این 5سال یکسری اتفاق‌هایی بیفتد که همه سرمایه‌گذاری‌اش را از دست بدهد.

قانون اصل44تکلیف را مشخص کرده قانون هدفمند‌سازی‌ یارانه‌ها هم یکسری از تکالیف را مشخص کرده است. باید این قوانین را نگاه کنیم و براساس این قوانین ببینیم برای آینده چه برنامه‌ای داریم و یک قانون دائم و مشخص برای این مشکل تصویب کنیم. در عین حال بهتر است قیمت‌گذاری تا حدودی برعهده بازار گذاشته شود.

  • بازار چطور می‌تواند قیمت خوراک را تعیین کند؟

مثلا خوراک پالایشگاه‌ها چطور تعیین می‌شود؟ قیمت خوراک پالایشگاه‌ها 95درصد فوب تعیین می‌شود؛ یعنی اینکه بازار این قیمت را تعیین کرده است.

اتفاق خوبی که در حال حاضر در مورد قیمت‌گذاری خوراک پالایشگاه‌ها افتاده این است که خوراک پالایشگاه‌ها 5درصد کمتر از قیمت فوب خلیج‌فارس به آنها فروخته می‌شود. براساس این فرمول مشخص است که خوراک پالایشگاه‌ها به چه قیمتی فروخته می‌شود. این کار خودبه‌خود تبدیل به یک قانون شده است. به‌نظر من بحث خوراک پتروشیمی و سنگ‌آهن هم باید از بودجه دولت بیرون بیاید و یک قانون دائم برای آن نوشته شود. با قوانین سالانه که در بودجه و با نگاه کوتاه‌مدت تعیین می‌شود نمی‌توان فضای سرمایه‌گذاری را حفظ کرد. با تدوین یک قانون مشخص تکلیف دولت هم مشخص می‌شود و در عین حال کسی وسوسه نمی‌شود که کسری بودجه‌اش را از محل این منابع تأمین کند. به‌عبارت بهتر با تدوین چنین قانونی هم تکلیف دولت و هم تکلیف سرمایه‌گذار مشخص می‌شود.

  • آیا در این‌باره اقدام عملی هم انجام داده‌اید؟

ما به‌عنوان بورس تاکنون هر بار با دولت جلسه داشته‌ایم این موضوع را به مسئولان دولت منتقل کرده‌ایم. در نشست‌هایی که با دولت برگزار شده اعلام کرده‌ایم که این موضوعات از بحث‌های مربوط به پیش‌بینی آینده و حوزه سرمایه‌گذاری است و باید قوانین باثبات‌تری برای آن درنظر گرفت.

  • دلیل اینکه بازار سهام عموما بر سر تعیین این قوانین با مشکل مواجه می‌شود، چیست؟

مسئولان اقتصادی از بورس انتظار دارند منابع مالی بخش تولید را تأمین کند و انتظارشان این است که پولی که در بورس جریان دارد به بازار اولیه منتقل شود. به هر حال نقدینگی زیادی که در حال حاضر در بورس جمع شده نمی‌تواند به‌طور دائم در این بازار بچرخد، قیمت‌ها در بورس کف و سقف دارند و اینطور نیست که قیمت‌ها همیشه افزایش یابد.

بنابراین نقدینگی موجود باید به سمت بازار اولیه سوق پیدا کند تا شرکت‌ها بتوانند این منابع مالی را صرف رشد، توسعه و بالندگی‌شان کنند این باعث می‌شود که شرکت‌ها ارزشمند شوند و سهامشان رشد کند. اینطور نیست که شرکتی هیچ فعالیتی نداشته باشد و سهامش مدام رشد کند. بالاخره تا جایی تورم و تغییر در متغیر‌های کلان اقتصادی منجر به رشد قیمت‌ها در بورس می‌شود، این صحبت‌ها به این معناست که از منظر کلان‌تر شرکت‌ها باید رشد کنند و از محل این رشد فعالیت‌های اقتصادی کشور هم رشد کند.

از این منظر وقتی کسی قصد دارد در یک حوزه سرمایه‌گذاری کند دوست دارد فضای سرمایه‌گذاری در آن عرصه را پیش‌بینی کند بنابراین باید یک طرح توجیهی بنویسد.

نوشتن طرح توجیهی یکسری مفروضات دارد، مانند بازار و قیمت‌های آن که سرمایه‌گذار باید در افقی که سرمایه‌گذاری می‌کند، این مفروضات را پیش‌بینی کند. امکان دارد پیش‌بینی‌اش هم کاملا درست از آب در نیاید. در واقع این پیش‌بینی‌ها با یک انحراف ارزیابی می‌شوند اما به‌طور کل سرمایه‌گذار باید براساس عناصری که ثبات دارند این مفروضات را تهیه کند. در حال حاضر بورس رونق دارد اما اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم باید ببینیم در این فضای رشد چقدر طرح و پروژه جدید توسط شرکت‌ها طراحی و اجرا شده است.

  • علت این موضوع چیست؟

علت اصلی‌اش همین ابهام‌هایی است که وجود دارد. البته یکسری ابهام هم در حوزه بین‌الملل و بحث هسته‌ای وجود دارد اما وقتی خودمان به چنین ابهام‌هایی دامن می‌زنیم مشکلات بیشتر می‌شود. در واقع وقتی ابهام‌های جدید را با قانونگذاری نامشخص اضافه و تزریق می‌کنیم روند سرمایه‌گذاری متوقف می‌شود و باعث می‌شود هیچ‌کس به سراغ سرمایه‌گذاری بلندمدت نرود و دیدگاه‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت تبدیل به کوتاه‌مدت شود. ثبات در قوانین و مقررات به سرمایه‌گذار کمک می‌کند که با یک بازار شفاف مواجه شود و بتواند سرمایه‌گذاری کند. بالاخره ما باید این موضوع را مقداری هم به بازار بسپاریم. این باعث می‌شود که فضای کسب و کار شفاف شود.

اینکه قیمت خوراک دائم تغییر می‌کند به‌شدت فضای سرمایه‌گذاری را نامطمئن می‌کند بالاخره این یک متغیر با اهمیت است و اگر به یک سرمایه‌گذار بگویید این متغیر دائم تغییر می‌کند به هیچ عنوان سرمایه‌گذاری نمی‌کند. سرمایه‌گذار می‌گوید وقتی تکلیف متغیری که روی سود من اثر زیادی دارد مشخص نیست چطور می‌توانم در آن حوزه سرمایه‌گذاری کنم.

سیاستگذار باید این موضوع را حل کند. وقتی که این تبدیل به یک قانون بلندمدت شد سرمایه‌گذار دیگر تکلیفش را می‌داند و می‌تواند روی آن برنامه‌ریزی کند. وقتی که کوتاه‌مدت است نمی‌توان روی آن سرمایه‌گذاری کرد چرا که هر سال تغییر می‌کند.

  • شما گفتید فضای خارجی ابهام دارد درعین حال متغیر‌های داخلی هم همیشه ابهام دارند، پس بورس چگونه در حال رشد است؟ آیا بازار سهام بر مبنای این ابهام در حال رشد است یا موضوع دیگری در میان است؟

رشد بازار سهام به‌خاطر عملکرد شرکت‌ها بوده است. سود شرکت‌های بورس امسال به 50هزار میلیارد تومان رسیده است. پیش‌بینی سود شرکت‌های بورس در سال گذشته 30تا 32هزار میلیارد تومان بود البته 3شرکت بزرگ هلدینگ خلیج‌فارس، تاپیکو و همراه اول به تازگی در بورس پذیرفته شده‌اند که سود این 3شرکت نزدیک به 6تا 7هزار میلیارد تومان است که اگر این مقدار را از سود کل شرکت‌های بورس کم کنید نشان می‌دهد که امسال حدود 13هزار میلیارد تومان به سود شرکت‌های بورس اضافه شده است. این به‌معنای آن است که سود شرکت‌های بورس 40درصد افزایش یافته و این، علت اصلی رشد شاخص بورس است.

  • این افزایش سود ناشی از تورم بوده است؟

عمدتا مربوط به رشد قیمت‌ها بوده که منجر به رشد سود شرکت‌ها شده است. بعضا وضع تولید برخی شرکت‌ها بهتر شده اما بیشتر بحث رشد قیمت‌ها مطرح است. ببینید اگر ما فضای ابهام را حل کنیم شرکت‌ها دلایل دیگری هم برای رشد دارند. شرکتی که پروژه و طرح جدید تعریف می‌کند یعنی یک رشد واقعی در آن اتفاق می‌افتد این کمک می‌کند که بازار و شرکت‌ها رشد کنند.

سال گذشته میانگین روزانه معاملات 70میلیارد تومان بود. الان در یکی دوماه اخیر میانگین ارزش معاملات به فراتر از 500میلیارد تومان رسیده است این یعنی اینکه پول خوبی به بازار آمده و این یک فرصت برای بازار سرمایه است. باید از این فرصت استفاده کنیم و این نقدینگی را به بازار اولیه هدایت کنیم تا شرکت‌ها بتوانند پروژه و طرح جدید تعریف کنند اما فضای ابهام به این موضوع به‌شدت صدمه زده است.

  • با توجه به رشد زیاد شاخص بورس آیا برنامه‌ای دارید تا از این فرصت استفاده کنید و با پذیرش شرکت‌های جدید، سهام تازه در بورس عرضه کنید؟

شرکت نفت سپاهان به تازگی در بورس پذیرش و درج شد. 2شرکت تیپکو و صدر تأمین هم در حال طی کردن مراحل نهایی‌شان هستند. به غیر از اینها شرکت‌های نفت جی وهلدینگ سیمانی توسعه ملی(سیدکو)پذیرش شده‌اند و قرار است سهامشان در بورس عرضه شود.

کد خبر 245989

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز