بسیاری از متخصصان هم معتقدند که خنده یک عامل مؤثر در پیشگیری از برخی از بیماریهاست. خنده همچنین باعث ارتقای روحیه فرد بیمار و در نتیجه بالارفتن مقاومت بدن وی در برابر بیماریها میشود.
اما تحقیقات دانشمندان بیانگر یک نکته کلی نیز هست و آن اینکه ارتباط مستقیمی میان شاد زیستن و طول عمر وجود دارد. بهگفته پزشکان افرادی که از زندگی خود لذت میبرند نسبت به اشخاصی که از زندگیشان راضی نیستند با بالا رفتن سنشان از کارایی و توان جسمی بهتری برخوردارند. اما دلیل این رابطه صرفا جوانتر بودن، داشتن وضعیت مالی بهتر یا الگوی زندگی سالمتر در افراد شاد نیست چون این افراد حتی درصورت نداشتن فاکتورهای فوق و فقط بهدلیل رضایت از زندگی باز هم دوران سالخوردگی سالمتری دارند.
بهگفته دکتر پرویز روزبیانی، متخصص روانشناسی بالینی، شادزیستن ملزوماتی دارد و این شادزیستن در همه جوامع یکسان نیست و حتی میان مناطق پرجمعیت شهری و مناطق کمجمعیتتر و روستایی متفاوت است. متخصصان معتقدند که زندگی در کلانشهرهای امروزی بهویژه در کشورهای در حال توسعه که هنوز از مشکلات ترافیک و آلودگی هوا رنج میبرند تأثیر مستقیمی بر وضعیت روحی و روانی افراد میگذارد. زندگی پرشتاب در محیطهای شهری باعث افزایش استرس و اضطراب در میان شهروندان شهرهای بزرگ میشود؛ استرس ناشی از بموقع رسیدن سر کار یا سر قرار ملاقات، اضطراب بموقع انجام دادن امور محوله، عصبانیت ناشی از حضور در یک ترافیک سنگین همه اینها عوامل استرسزایی هستند که مجالی برای شاد بودن فرد در اجتماع باقی نمیگذارند.
به باور دکتر روزبیانی، اضطراب دائمی فرد ناشی از زندگی در یک محیط پرشتاب و شلوغ وی را مدام دچار نگرانی میکند.بهعنوان مثال فرد زمانی که بیرون از خانه است تصور میکند مضطرب است بعد به خانه بازمیگردد تا قدری آرامش پیدا کند یا به خانه دوستش میرود تا قدری آرام شود، این اضطراب نوعی استرس است که فرد را یک لحظه رها نمیکند. در این زمان است که بهدلیل دائمی شدن اضطراب باید به فکر درمان افتاد. مانند همین مثالها را درباره افسردگی نیز میتوان ارائه کرد.
عصبانیت و اضطراب روزمره ناشی از مشغله فکری ویژگی بارز اکثر کلانشهرهای ماست. در واقع فرصتی برای شاد زیستن پیدا نمیکنیم که به تبع آن جسممان نیز آرامش داشته باشد و بتواند در برابر بیماریهای گوناگون بهطور طبیعی از خود مقاومت نشان دهد. اظهارات رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز میتواند تأییدی براین ادعا باشد که اکثر شهرنشینان ایرانی شاد نیستند.
بهگفته همایون هاشمی اگر امروز در جامعه دچار مشکلات متعدد میشویم به این دلیل است که به اندازه کافی به سلامت روان جامعه توجه نشده یا اقدامات انجام شده تاکنون اثرگذار نبوده است. بهگفته دکتر روزبیانی نخستین عامل این است که ما درحالیکه به مشکلات جسمی خود اهمیت میدهیم چنان که باید و شاید به روانمان اهمیت نمیدهیم. ما آنقدر نسبت به روان خود بیتوجه هستیم که تا مرز درگیر شدن و بیماری جسم خویش نیز پیش میرویم چرا که سلامت روح و روان مرتبط با سلامت جسم است که عکس این قضیه نیز صادق است اما ما بهدلیل اینکه اطلاع کافی در اینباره نداریم بسیار دیر برای معالجه اقدام میکنیم.
اضطراب و دلهره در واقع روی کار و تغذیه فرد مضطرب اثر میگذارد. همین باعث میشود که وضعیت جسمی فرد به مخاطره افتد، از همینروست که میگویند بیشتر ناراحتیهای اعصاب و روان بر جسم نیز اثر میگذارد. از این اظهارات اینطور میتوان نتیجه گرفت که علاوه بر تأثیر محیطی و خارجی در سلامت روان خود شهروندان نیز مقصرند چرا که کمتر به سلامت روح و روان خویش اهمیت میدهند و از تأثیر شادزیستن بر سلامت جسم آگاه نیستند.
این در حالی است که عموم کارشناسان سلامت روان بر نقش و اهمیت شادکامی در زندگی تأکید دارند و شادابی را از مهمترین علل ارتقای سلامت روان در افراد جامعه میدانند، اصولاً شادی حالتی روانی است که پس از برآورده شدن آرزوهای انسان ایجاد میشود و شامل میزان عاطفه مثبت، میانگین رضایتمندی در یک دوره و فقدان احساسات نمیشود، در واقع شادی حالتی هیجانی است که نشان دهنده میزان رضایتمندی فرد در ابعاد مختلف بهویژه ابعاد روانی میشود.
بهگفته روانشناسان، شخصی شاد و شاداب است که بتواند بر اوضاع و امور زندگی خود در حد معقولی مسلط باشد و سرنوشتش بهعهده خودش باشد به اندازه تلاشش نتیجه بگیرد و رخدادهای پیشبینی نشده او را غافلگیر نکند. به اثبات رسیده است که شادی و شادکامی در جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها مؤثر است و حتی شادی و داشتن نگاه مثبت در زندگی باعث تسریع در روند بهبود بیماری میشود.