حاتمیکیا در همان ابتدای نشست در پاسخ به پرسشی درباره بازگشت به سینمای جنگ تکلیف خود را با آنها که او را کارگردانی دورشده از این سینما میدانستند روشن کرد و گفت: من نمیفهمم این بازگشت یعنیچه! این لفظ مرا کمی عصبانی میکند. او با اشاره به اینکه این جملهها اخیرا داریوش مهرجویی را هم عصبانی کرده افزود: من فیلمسازم. آنقدر مرا در آن قابهای سخت خودتان جا ندهید. به من برمیخورد که بعضی فرزندان مرا نادیده میگیرند. من از جنس فیلمسازانی هستم که در فضا و زمان حال نفس میکشد و هر آنچه میبینید حاصل دغدغه من است، من اصلا جایی نرفته بودم که بازگردم و راه خودم را میروم.
نیمه دیگر چمران
کارگردان چ درباره علت نمایش چند تصویر از خانواده چمران و همسر آمریکایی او گفت: بهنظرم چمران روزی چمران شد که مانند ابراهیم به قربانگاه رفت. متأسفانه هیچوقت اشاره نمیشود که شهید چمران 4فرزند داشت و همسری که فکر میکنم 2سال قبل فوت کرد. بهنظرم مقام چمران از همینجا آغاز میشود و همین موضوع یک نقطه خالی درباره شهید چمران1 است که به تصویر درمیآید. دوست دارم وقتی نیمه جنگی افراد را نشان میدهیم، نیمه دیگر آنها را هم به نمایش بگذاریم. او همچنین درباره ایده اولیه ساختن فیلم هم گفت: سال 80 این ایده مطرح شد و مسیری طی کرد که قبلا مطرح شده است. این کار بیش از 10سال در ذهن ما بود اما به شکل فعال در 3سال گذشته روی آن کار کردیم.
چاوشیمستقل، هلیکوپتر حیثیتی
کارگردان چ درباره خبرهایی که با موضوع خوانده شدن تیتراژ فیلم توسط محسن چاوشی منتشر شده بود هم گفت: فیلم بسته شده بود و پس از آن، آقای چاوشی فیلم را دید. ایشان خیلی با «چ» ارتباط برقرار کرد و آن را دوست داشت و در نهایت هم قرار شد یک کار آزاد در اینباره انجام دهد نه برای تیتراژ. او در بخش دیگر جلسه درباره سکانس درخشان سقوط هلیکوپتر چنین توضیح داد: سکانس سقوط هلیکوپتر پُر از مجروح نقطه عطف اتفاقهایی است که آن سالها در پاوه افتاد. این سکانس با جزئیات در خاطرات و سخنرانیهای دکتر چمران وجود دارد و آنقدر برایم مهم بود که روز شروع کار به بچهها گفتم همه فیلم یکطرف و این سکانس هم یکطرف. گفتم این سکانس باید تبحر سینمای ایران را به رخ بکشد، همین هم باعث شد اجرای آن تنها در فیلمبرداری 25روز طول بکشد. البته میتوانستم یک اسکاری را دعوت کنم و این سکانس را با کمک او کار کنم اما ترجیح دادم که این زحمت را بچههای خودمان با کار زیاد انجام دهند.
نگاه من، فیلم من
حاتمیکیا در ادامه نشست، چ را صراحتا فیلم خودش دانست و گفت: یک واقعه را هر کس از منظر خود میبیند. مطمئنم اگر کس دیگری این فیلم را میساخت، آن را بهگونهای دیگر تصویر میکرد. در هر صورت، برای من چمران از روزی چمران شد که متوجه شدم او مرد صلح است اما نه به هر قیمت. یک زمانی این را گفتم و باز هم تکرار میکنم. عکسی که از امام(ره) هنگام خروج از هواپیمای ایرفرانس منتشر شد، مدام محدود شد تا شد تنها تصویر امام و آن خلبان. من نمیخواستم سوار بر جریانی شوم که میخواهد با زاویه دید خودش همهچیز را ببیند. مگر کسی میتواند این واقعیت را رد کند که چمران جزو جریان نهضت آزادی بود؟ اما این را قائلم که ایشان خیلی بزرگتر از آن جریان بود... پول ساختن فیلمهای من را سفارت هلند و جشنواره برلین نمیدهد، ضمن اینکه من در فیلم هفدهم خودم به چنین بودجه و فیلمی نیاز داشتم نه از همان ابتدا.
بعد از حرفهای حاتمیکیا، بابک حمیدیان و مریلا زارعی و مهدی سلطانی هم درباره فیلم و نقشهایشان صحبت کردند. حمیدیان که نخستینبار چ را میدید، با بغض گفت: کاش در دنیایی زندگی میکردیم که اگر چیزی درباره فیلم میگویم مرا ریاکار ندانند. من نخستین بار بود چ را میدیدم. الان به بچهها و همرزمان اصغر وصالی (فرمانده چریکی که او نقشش را بازی میکند) فکر میکنم.
عذرخواهی سعید راد از غلبه احساس بر منطق
سعید راد که تمامی حاشیههای افتتاحیه فیلم فجر به واسطه حرفهای او بهوجود آمده، در ابتدای نشست پرسش و پاسخ فیلم «چ» از آنچه روی صحنه تالار وحدت بر زبان آورده عذرخواهی کرد و گفت: نظام جمهوری اسلامی تثبیت شده و دنیا جلوی ما زانو میزند. الان میبینیم بچههای این سرزمین به مدد آن همه شهدایی که دادیم، در دنیا افتخار میآفرینند. از همه میخواهم اگر دچار احساسات شخصی خودم میشوم، با من طرف شوند. من خیلی شرمنده شدم که مزاحم دستاندرکاران جشنواره شدم. ای کاش آنجا منطق داشتم و احساساتی نمیشدم. دبیر سی و دومین جشنواره فیلم فجر هم اظهارنظرهای حاشیهساز 2سینماگر را در مراسم افتتاحیه این دوره بدون هماهنگی با جریان رسمی جشنواره و سازمان سینمایی دانست و به مهر گفت: ما به هیچ فردی هیچ سفارش یا توصیهای برای طرح مطالب حاشیهساز ندادیم و از طرح چنین مطالبی هم خشنود نیستیم.