انتشار این گزارش در آستانه مذاکرات دیپلماتیک ایران با رهبران سیاست خارجی اتحادیه اروپا را میتوان نشانهای از عملیات روانی غیرمستقیم علیه مواضع، اهداف و الگوهای رفتار استراتژیک ایران دانست.
دیپلماتهای انگلستان در اجلاسیه گروه 1+5 همواره از اتخاذ سیاستهای افراطی علیه ایران حمایت به عمل آوردهاند. به عبارت دیگر مواضع استراتژیک انگلستان و آمریکا در برخورد با ایران کاملا همگون و مشترک است.
دیپلماتهای آنان تلاش گستردهای را برای حداکثرسازی اعمال محدودیتهای اقتصادی، امنیتی و استراتژیک علیه ایران بهکار گرفته و در نتیجه فضای مذاکرات ایران با مقامات سیاست خارجی اروپا را در شرایط ابهام، تنش و بدبینی قراردادهاند.
تجربه مذاکرات ایران با اتحادیه اروپا بیانگر آن است که تاکنون هیچگونه الگویی تهدیدآمیز به نتایج مؤثر منجر نشده است. الگوی مورد نظر ایران براساس بازی برد – برد شکل گرفته است. بازی برد – برد به مفهوم ضرورت انعطافپذیری متقابل است.
در حوزه سیاست بینالمللی نمیتوان بازیهای امنیتی را در قالب انعطافپذیری یکجانبه سازماندهی نمود. زمانی که انعطافپذیری ماهیت متقابل پیدا میکند، واحدهای سیاسی میتوانند به مصالحه استراتژیک نایل شوند. مصالحه استراتژیک به مفهوم آن است که کشورها میبایست به منافع و مطلوبیتهای امنیتی طرف مقابل نیز توجه داشته باشند.
اگر کشورهای اروپایی در مذاکرات خود صرفاً بر مواضع تکراری گذشته تأکید نمایند، در آن شرایط زمینه برای مصالحهگرایی حاصل نخواهد شد. ایران تاکنون بر مواضع همکاریجویانه و مصالحهگرایانه برای نیل به منافع متقابل تأکید داشته است.
تجربه تصویب قطعنامههای قبلی شورای امنیت و همچنین فشارهای دیپلماتیک گروه 1+5 نشان داده است که نمیتوان امنیتسازی را از طریق یکجانبه پیگیری نمود. برای نیل به منافع امنیتی مشترک لازم است تا ایران نیز در اجلاسیههای مربوط به گروه 1+5 مشارکت نماید. اگر الگوهای تکراری گذاشته به کار گرفته شود، صرفاً زمینه برای تصاعد بحران بهوجود خواهد آمد.
متن پیشنهادی انگلیس به گروه 1+5 بیانگر آن است که موج تصاعد فشار استراتژیک هنوز از تحرک و جایگاه لازم برخوردار است. اجرای چنین رویکردهایی نمیتواند به مصالحه، منافع و یا مطلوبیتهای مشترک منجر شود.
امنیتسازی مسیر بسیار پیچیدهای است که هریک از بازیگران صرفاً بخشی از منافع خود را میتوانند در زمان مشخصی بهدست آورند. در این روند، لازم است تا منافع امنیتی سایر بازیگران نیز مورد شناسایی قرار گیرد.
متن پیشنهادی انگلیس نهتنها عبور از بحران را حاصل نمیکند، بلکه میتوان آنرا زمینه ساز بحرانهای پیچیدهتری در آینده دانست. در این رابطه، محرومسازی ایران از تحرک اقتصادی را نمیتوان امری ساده تلقی نمود. شواهد نشان میدهد که هرگونه محدودیت امنیتی برای ایران پیامدهای مشابهی را برای سایر بازیگران بهوجود میآورد.
تمامی تحلیلگران موضوعات استراتژیک اعتقاد دارند که بیثباتسازی یک منطقه به سایر حوزههای جغرافیایی نیز منتقل میشود. محدودسازی امنیتی ایران را نمیتوان بهعنوان ابزار کارآمدی برای حل مسائل بحرانی موجود در ارتباط با فعالیتهای هستهای تلقی نمود. مشارکت به نتایج متقابل مؤثرتری منجر میشود.