اما متأسفانه هیچکس نظر مرا نمیخواهد. شاید بهتر باشد نظر نوجوانها را بپرسیم. پس برویم با بچهها گفتوگو کنیم و حرفهای آنها را بشنویم:
علی ۱۶ساله را بین قفسهی کتابهای کمک آموزشی پیدا میکنم. او میگوید: «درسهای ما روز به روز سختتر میشوند و اگر پنجشنبهها تعطیل باشد میتوانیم هم بهاندازهی کافی استراحت کنیم و هم درس بخوانیم. مثلاً پنجشنبهها استراحت و جمعهها درس! بهنظر من تعطیل بودن پنجشنبهها به نفع ماست!
از زکریای ۱۶ ساله هم، نظرش را میپرسم، اول چیزهایی توی گوشی تلفنش مینویسد و توضیح میدهد: «من فکر میکنم اگر پنجشنبهها تعطیل نباشد بهتر است، چون ما مجبوریم تا ساعت دو در مدرسه بمانیم و هر روز وقت کمی برای درس خواندن داریم. از ساعت ۱۲ به بعد هم خیلی خسته میشویم و کلاس برایمان خسته کننده میشود.»
خوب شد زهرا، ۱۵ساله را پیدا کردم. چون دل پری از مدرسهاش داشت و تندتند و پشت سرهم گفت: «با اینکه پنجشنبهها تعطیل است و ساعتهای درسی هم بیشتر شده، باز هم تغییری در زمانبندی تدریس معلمها بهوجود نیامده است. اینکه پنجشنبه تعطیل باشد یا نه، فرقی نمیکند. بهنظر من باید وقتکُشیهایی که در مدرسه صورت میگیرد، کمتر شود. بچههای دبیرستان آنقدر استرس کنکور و معدل را دارند که اصلاً مراسم برایشان اهمیت ندارد. بهتر است به جای این برنامهها، سعی شود که درسها به موقع و براساس آزمونهای سنجش داده شوند تا هم آخر ترم، استرس تمامنشدن درسها را داشته باشیم و ما هم در طول ترم بتوانیم در آزمونها شرکت کنیم.»
در یک کتابفروشی لیلا را میبینم، لیلا کتاب کمک آموزشی درس ادبیات را میبندد و میگوید: «پنجشنبهها زمان دارم که درسهای همان هفته را یکبار بخوانم و جمعه هم میتوانم به درسهای روزهای بعد نگاهی بیندازم. یعنی میتوانم بهتر برنامهریزی کنم. از طرفی هم با زیادشدن ساعتهای مدرسه، معلمها وقت بیشتری برای درس دادن دارند.»
از خانم م، مادر یکی از بچهها میخواهم که دربارهی مشکلات درسی فرزندش صحبت کند. او نفس عمیقی میکشد و میگوید: «مشکل اینجاست که همهی مدارس دولتی در یک سطح نیستند و گاهی بر اساس تقویم آموزشی پیش نمیروند. ما هرآزمونی ثبتنام میکنیم به منابع آزمون نمیرسیم و گاهی بچهها مجبورند درسهایی را آزمون بدهند که در مدرسه نخواندهاند. بهتر است که آموزش و پرورش بهجای تمرکز روی ساعتها یا روزهای مدرسه، روی کیفیت تدریس نظارت داشته باشد. خیلی از بچهها بعد از مدرسه بهکلاسهای بیرون میروند، چون احساس میکنند که کیفیت آموزش در مدارس بالا نیست.»
آقای «نیلچی» پدر یکی از دانشآموزان دبیرستانی هم از هزینههای بالای مدارس غیرانتفاعی ناراضی است و میگوید: «همهی ما امکان پرداخت هزینههای ثبتنام در مدارس غیرانتفاعی را نداریم و انتظار داریم که مدارس معمولی برای کاهش استرس دانشآموزان دبیرستانی قدم بردارند. مثلاً اگر پنجشنبهها تعطیل میشود بهتر است که در آنروز، کلاسهای تست برگزار شود تا بچهها برای کنکور آماده شوند یا کلاسهای تقویتی بگذارند که نیاز به کلاسهای بیرون نباشد. اما از همه مهمتر این است که معلمان سعی کنند درسها را بهموقع تمام کنند تا درسها برای آخر ترم جمع نشود.»