جرارد پیکه در سال‌های اخیر تبدیل به یکی از بازیکنان کلیدی بارسا و تیم ملی اسپانیا شده است.

جرارد پیکه، مدافع تیم  بارسلونا

 این مدافع 26ساله در گفت‌وگو با ماهنامه ورلدساکر، درباره قهرمانان دوران کودکی‌اش، ورود به آکادمی بارسلونا، رسیدن به تیم اصلی و هم‌تیمی‌هایش به‌طور مفصل توضیح داده است.

  • اولین خاطرات‌ات از بارسلونا چیست؟

فینال جام قهرمانان اروپا در سال 1992را به‌خاطر می‌آورم. به استویچکف، «استوفیکو» می‌گفتم. با پدرم هر هفته به نوکمپ می‌رفتیم. در جایگاه اصلی، صندلی ثابتی داشتیم. گاهی پدربزرگم که از اعضای هیأت مدیره بود هم می‌آمد. بارسلونا برای من همه‌‌چیز بود. من خوش‌شانس بودم چون به‌خاطر پدربزرگم توانستم برخی از بازیکنان را ببینم و به این فکر کنم که می‌توانم روزی یکی از آنها باشم.

  • بازیکن مورد علاقه‌ات چه کسی بود؟

کمی بعد از فینال بود که شناخت من بیشتر شد. در آن زمان روماریو، رونالدو، فیگو، گواردیولا، کلایورت و ریوالدو را دوست داشتم. بدترین لحظه برای ما زمانی بود که فیگو به رئال مادرید رفت.

  • هیچ‌وقت با فیگو صحبت کردی؟

نه. فقط روزی که با اینتر بازی داشتیم به او سلام دادم.

  • از او نپرسیدی که چرا این کار را کرد؟

نه. فکر می‌کنم از اینکه مردم او را یاد آن ماجرا بیندازند، خسته شده است.

  • با گذشت زمان می‌توانی جدایی او را درک کنی؟

به هر حال او کاتالان نیست و می‌خواست بهترین تصمیم را برای حرفه‌اش بگیرد ولی او ستاره و کاپیتان تیم بود و مردم بارسلونا عاشقش بودند. این ضربه سختی بود ولی باشگاه مثل همیشه توانست دوباره بلند شود.

  • فینال جام باشگاه‌های اروپا در سال 1992؛ مهم‌ترین لحظه تاریخ باشگاه را چقدر به‌خاطر داری؟

5ساله بودم و چیز زیادی یادم نیست، فقط به‌خاطر دارم که بازی را از رادیو گوش می‌کردیم. فینال 94را بهتر به‌خاطر دارم. به همراه دوستم، والدینم و والدین دوستم بازی را می‌دیدیم و 0-4باختیم. ناراحت‌کننده بود ولی فقط 7سال داشتم و درک درستی از عظمت یک فینال اروپایی نداشتم.

  • پس وقتی در سال 2011در ومبلی قهرمان اروپا شدید، برایت لحظه‌ای نمادین بود؟

قهرمانی سال 2009 در رم هم برای من نمادین بود. همان سال از منچستریونایتد منتقل شده بودم، پس نخستین فصل بازی من در بارسلونا و بازی در فینال مقابل منچستر سر آلکس فرگوسن برای من معنی زیادی داشت ولی فینال لندن هم سمبلیک بود (برد دوباره مقابل منچستریونایتد). این یکی از بهترین بازی‌های بارسلوناست که به‌خاطر می‌آورم.

  • شعار هواداران این است: «فراتر از یک باشگاه»؛ آیا می‌توان بارسا را بدون وجه سیاسی و اجتماعی یا اصالت کاتالونیایی‌اش درنظر گرفت؟

اگر بارسلونا را فقط یک باشگاه فوتبال بدانید، بخش زیادی از معنایش را از دست می‌دهد. بارسلونا تقریبا کاتالونیاست. کاتالونیا همیشه پشت سر مادرید به‌عنوان پایتخت مطرح بوده. بارسلونا هم همیشه پشت سر رئال مادرید قرار داشته ولی در 15-10سال اخیر سعی کرده‌ایم شرایط را تغییر بدهیم. فراموش نکنید که مادرید 90سال بر فوتبال برتری داشته و 9بار قهرمان اروپا شده است. تعداد قهرمانی‌های آنها در لیگ و جام‌حذفی هم از ما بیشتر است.

  • چگونه به شرایط فعلی رسیدید؟

در 15-10سال گذشته نسل فوق‌العاده‌ای از تیم جوانان وارد تیم اصلی شد و کمک کرد که بتوانیم با آنها رقابت کنیم. بدون این نسل طلایی، رقابت با آنها غیرممکن بود. مادرید یک سال جام نمی‌گیرد و سال بعد برای خرید تنها 3بازیکن 160میلیون یورو هزینه می‌کند؛ یارامندی، ایسکو و بیل اما بارسلونا توان چنین کاری ندارد. ما می‌توانیم نیمار را بخریم ولی نه 4-3بازیکن. ما باشگاه فقیری نیستیم، ولی رقیب ما ثروتمندترین باشگاه دنیاست. ما در سال‌های اخیر توانسته‌ایم با آنها رقابت کنیم و مردم به وضعیت جدید عادت کرده‌اند ولی واقعیت این است که برای تعداد زیادی از بازیکنان حتی یک یورو هم پرداخت نکرده‌ایم؛ اینی یستا، مسی، ژاوی، والدس، پویول، پدرو. این منحصر به فرد است و دیگر تکرار نمی‌شود. روزی که ما لاماسیا را نداشته باشیم، شرایط کاملا متفاوت خواهد بود.

  • آیا لاماسیا آنقدر خوب کار می‌کند که بتواند بازیکنان جدیدی به تیم بدهد؟

عملکرد لاماسیا خیلی خیلی خوب است ولی باید درنظر بگیرید که استعدادهای خیلی خوبی هم داشته‌ایم. ممکن است در یک دوره هر قدر هم خوب کار کنید، استعدادهای مناسبی در اختیار شما نباشد.

  • گفته می‌شود یک‌بار پدربزرگت تو را به‌عنوان مدافع وسط آینده بارسلونا به فان گال معرفی کرد و او گفت که تو برای بازی در بارسلونا خیلی ضعیف هستی.

درست است. من 13یا 14ساله بودم. او به خانه پدربزرگ من آمد. من با دیدن سرمربی بارسلونا ذوق‌زده شده بودم و می‌خواستم او را تحت‌تأثیر قرار بدهم. فکر می‌کردم می‌توانم 3یا 4سال دیگر در تیم اصلی بازی کنم؛ او مرا هل داد و من به زمین افتادم. سر میز حتی یک کلمه هم حرف نزدم.

به من گفته بودند که او خیلی رک و انسان خوبی است ولی در نخستین برخورد؟ وای خدای من!

  • پس از انتقال به انگلیس آن چیزی را که او فکر می‌کرد کم داری برطرف کردی؟ بدون این انتقال می‌توانستی به سطحی که لازم است برسی؟

فوتبال انگلیس خیلی متفاوت است؛ مستقیم، سریع‌تر و فیزیکی‌تر. برای هواداران هم جذاب‌تر است. وقتی به آنجا رفتم قدبلند ولی لاغر بودم. مجبور شدم خیلی روی قدرت بدنی‌ام کار کنم. ما در بارسا در 15یا 16سالگی تمرینات وزنه انجام نمی‌دهیم.

  • این کار لازم است؟

نمی دانم، باید از متخصصین بپرسید. نمی‌دانم وقتی جوان هستید تا چه حد می‌توانید تمرینات با وزنه انجام بدهید. قبل از رفتن به انگلیس تمرینات وزنه خیلی کمی انجام دادم ولی در انگلیس تمرینات وزنه واقعی را شروع کردم. در آنجا بدن شما به بازی فیزیکی بیشتر عادت می‌کند. من تمریناتی داشتم که قبلا هرگز تجربه نکرده بودم. آنها واقعا به من کمک کرد.

  • از نظر ذهنی چطور؟

در بارسلونا من در یک حباب زندگی می‌کردم. اگر از خانه خارج نشوی، تحت حمایت خانواده می‌مانی. غذا سر ساعت آماده است، لباس‌ها شسته است. در یونایتد هم این کارها انجام می‌شد ولی خودم باید مسئولیت را به‌عهده می‌گرفتم. شما بالغ می‌شوید. وقتی رفتم، بچه بودم و زمانی که برگشتم یک فرد بالغ. ماه‌های اول سخت بود. احساس تنهایی می‌کردم و برای صحبت به زبان انگلیسی هم مشکل داشتم. در 20سالگی تمام زندگی‌تان را در مقابل یک فرصت تغییر می‌دهید. دوستان و خانواده‌تان را ترک می‌کنید تا بازی کنید، ولی باز هم فرصت بازی ندارید. ریو و ویدیچ خیلی خوب بودند و فرگوسن به من فرصت بازی زیادی نمی‌داد. در میانه روز بعد از تمرین به خانه بر می‌گشتم، درحالی‌که بازی به من نمی‌رسید. ساعت 4بعدازظهر همه جا تاریک می‌شد. احساس می‌کنید سقف روی سرتان خراب می‌شود. بعد از آن لحظات سخت، شما از روزهای خوب‌تان بیشتر لذت می‌برید.

  • روی کین ترسناک بود؟

بله، خیلی ترسناک. یک‌بار او قبل از بازی در رختکن نشسته بود و شلوار من بالای سر او آویزان بود. ناگهان موبایل من خاموش شد. هیچ صدایی نکرد، فقط لرزید. او ناگهان دیوانه شد و شروع به فریادکشیدن کرد.

  • این خشونت ضروری بود؟ آیا هر رختکنی به چنین بازیکنی نیاز دارد؟

نمی دانم ولی او اینطور بود. در بارسلونا ما چنین فردی نداریم و فکر نمی‌کنم که مشکلی از این بابت داشتیم. فرهنگ آنجا متفاوت است. نمی‌دانم بدون روی در آنجا چه اتفاقی می‌افتاد.

  • تو با رونالدو هم همبازی بوده‌ای؛ او تغییر کرده؟

نه. او همان است؛ او بازیکنی است که من همیشه از وی تمجید کرده‌ام، چون به سختی تلاش می‌کند و همیشه به‌دنبال اهداف بالاتر است. او مثل یک ماشین است. او به‌طور طبیعی قوی است ولی هرگز از تلاش برای بهتر شدن دست نمی‌کشد. او یکی از 2 یا 3 بازیکن برتر جهان است. برخی او را بهترین بازیکن جهان می‌دانند ولی باز هم او از تلاش برای بهترشدن دست نمی‌کشد. به این خاطر او را تمجید می‌کنم. فکر می‌کنم رقابت او با لئو به او برای بهتر شدن کمک کرده است.

  • ظاهرا نگاه بازیکنان به رقابت مادرید- بارسا با هواداران متفاوت است؟

بله ولی به سختی می‌توان تحت‌تأثیر اتفاقات حاشیه‌ای قرار نگرفت. شما سعی می‌کنید کمتر روزنامه بخوانید. برخی برنامه‌ها هستند که مردم در آنها خیلی منطقی صحبت می‌کنند ولی این برنامه‌ها روزبه‌روز کمتر می‌شود. در عوض برنامه‌هایی هستند که براساس شایعات ساخته می‌شوند. مثلا این بازیکن از آن یکی خوش‌اش نمی‌آید و... شما نمی‌توانید نسبت به این حرف‌ها بی‌تفاوت باشید. با خودتان می‌گویید این بازیکنان مادرید خیلی بدجنس هستند یا هر چیز دیگر ولی آنها هم مثل ما حرفه‌ای هستند.

  • بعد از 4ال کلاسیکویی که در سال 2011در عرض 18روز برگزار کردید، به‌نظر می‌رسید که خصومت بین بارسا و مادرید حتی می‌تواند به تیم ملی اسپانیا هم ضربه بزند؛ شما نگران این موضوع نبودید؟

بله. در آن زمان اگر کاری نمی‌کردیم، مشکل واقعا حاد می‌شد. خوشبختانه در تیم ملی اسپانیا افراد بالغی حضور دارند که احساس کردند این ماجرا باید حل شود و لازم است که ما با هم صحبت کنیم.

  • چه اتفاقی افتاد؟

یک روز همگی نشستیم و با هم صحبت کردیم. به این نتیجه رسیدیم که غیرممکن است همه روی همه‌‌چیز با هم توافق داشته باشیم چون هرکدام نگاه خودمان را داریم و حقیقت، سیاه و سفید نیست و موارد اختلاف ما خیلی مهم نیست. همه متوجه شدیم که برای تیم ملی اسپانیا باید متحد شویم و توانستیم یورو 2012را ببریم.

  • سرخیو راموس گفته که با تو برای شام بیرون نمی‌رود ولی در زمین همدیگر را به خوبی درک می‌کنید...

در هر حرفه‌ای این اتفاق می‌افتد. تنها فرق فوتبال این است که همه درباره آن صحبت می‌کنند. در بارسلونا هم بازیکنان در رختکن رابطه خوبی دارند، ولی همه با هم دوست نیستند.

  • آیا فصل پیش، انگیزه‌تان را از دست داده بودید؟

وقتی می‌خوانم که مثلا از حرف‌های ژاوی سوء تعبیر می‌شود و می‌گویند ما از نظر بدنی یا تاکتیکی خوب کار نکرده‌ایم، واقعا عصبانی می‌شوم. شما در رقابت با رئالی که میلیون‌ها یورو هزینه کرده، نمی‌توانید بدون تلاش با 15امتیاز اختلاف قهرمان بشوید. فصل پیش کمی دچار رکود شده بودیم و لازم بود یک نفر تیم را صیقل دهد و تاتا مارتینو این کار راکرد. ولی فکر می‌کنم ما تنها تیمی در دنیا هستیم که می‌تواند با وجود اتفاقات فصل قبل قهرمان لیگ شود. ما سرمربی و یک بازیکن‌مان را به‌دلیل همان بیماری از دست دادیم. ما لیگ را بردیم و طوری برخورد کردند که انگار یک کار معمولی انجام داده‌ایم. ما تیم خوبی هستیم که جام‌های زیادی برده‌ایم. برخی از نسل‌های هواداران هرگز شاهد قهرمانی تیم نبوده‌اند، مثل پدرم. ولی ما 10سال متوالی جام برده‌ایم. مردم به روزهای خوب عادت کرده‌اند.

کد خبر 250280

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز