انیمیشن> ترجمه‌‌ی سارا منصوری: دنیای «لِگو»، دنیای وسیع و بی‌نهایتی است. با آجرهای آن می‌توان هرچیزی ساخت و این یعنی نهایت آزادی و رهایی تخیل.

لگو

«کریس میلر» و «فیل‌ لورد»، دو نویسنده و کارگردان آمریکایی، دوست‌هایی صمیمی هستند. این دو فیلم‌ساز ۳۹ساله، همیشه با هم کار می‌کنند و معتقدند ذهن‌هایشان به هم نزدیک است و به‌راحتی شوخی‌های هم‌دیگر را درک می‌کنند. آن‌ها بعد از تجربه‌ی موفق کارگردانی قسمت اول انیمیشن «ابری؛ با احتمال بارش کوفته قل‌قلی»، این‌بار به سراغ اسباب‌بازی «لِگو» آمده‌اند و دنیای تازه‌ای ساخته‌اند.

انیمیشن لگو که از بیستم بهمن‌ امسال در ۳۷۷۵ سالن سینما در آمریکا اکران‌شده، این‌روزها پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌های سینما در‌ آمریکاست و توانسته در همین مدت کم، تا امروز ۱۸۵میلیون دلار فروش کند. به بهانه‌ی اکران این انیمیشن، ترجمه‌ی گفت‌و‌گویی از کارگردان‌های شوخ‌طبع و بامزه‌ی این انیمیشن را برایتان می‌آوریم تا بیش‌تر با این انیمیشن، آشنا شوید.

* * *

  • وقتی عنوان انیمیشن شما را می‌بینیم، احتمالاً انتظار داریم با یک انیمیشن که جنبه‌ی تبلیغاتی دارد رو‌به‌رو شویم؛ اما بعد از تماشای این انیمیشن، این بدگمانی از بین می‌رود. چرا لگو این‌طوری است؟

کریس میلر: وقتی نماینده‌ی کمپانی «برادران وارنر» به سراغ ما آمد و از ما پرسید «نظرتان درباره‌ی ساخت انیمیشنی درباره‌ی لگوها چیست؟» با خودمان فکر کردیم «منظورش از فیلم انیمیشن، ساخت یک آگهی تبلیغاتی بزرگ است!» و قیافه‌مان کمی درهم رفت.

با این حال طرح این پیشنهاد، ذهنمان را درگیر کرد. بعد شروع به تماشای فیلم‌های کوتاهی کردیم که مردم عادی از لحظه‌های بازی با بلوک‌های رنگارنگ لگو ضبط کرده و بر روی اینترنت گذاشته بودند. در برخی از این فیلم‌ها با استفاده از تکنیک «استاپ‌موشن» (یکی از تکنیک‌های رایج در ساخت انیمیشن زنده‌ی عروسکی) اتفاق‌های بسیار خلاق و نابی به‌وجود آمده بود. همین شد که هردو تصمیم گرفتیم به پیشنهاد ساخت این فیلم، جواب مثبت بدهیم. مفهوم لگو برایمان تغییر کرد. لگو، آجری بود که با استفاده از آن می‌شد هرچیزی ساخت و خب ما تصمیم گرفتیم که یک آگهی تبلیغاتی بزرگ نسازیم و در عوض انیمیشنی شاد، غافلگیرکننده و پر انرژی با حضور آدمک‌های لگو بسازیم.

  • در کارنامه‌ی کاری شما دو نفر، هم انیمیشن «ابری؛ با احتمال بارش کوفته قل‌قلی» دیده می‌شود و هم فیلم‌های کمدی و خانوادگی. به‌عنوان کارگردان، کار با گوینده‌ی یک انیمیشن سخت‌تر است یا بازیگر یک فیلم زنده؟

فیل لورد: بی و برو برگرد، فیلم‌های زنده سخت‌تر است، شک نکنید!

کریس میلر: هرکدام چالش‌های خود را دارند. در فیلم زنده، بازیگران به سر صحنه می‌روند و بر اساس فیلم‌نامه بازی می‌کنند. شما مجبور نیستید که به آن‌ها بگویید، این‌جا یک کشتی دزدان دریایی است و باران می‌بارد! چون همه‌چیز سر صحنه وجود دارد. ولی برای گوینده‌ی یک انیمیشن، شما باید همه‌چیز را توصیف کنید، چون صحنه‌ها هنوز وجود ندارند. اما نکته‌ی مثبت در مورد ساخت انیمیشن، این است که شما می‌توانید صدای ضبط‌شده‌ی گوینده‌ها را، بارها و بارها گوش دهید و اگر از چیزی خوشتان نیامد و یا خواستید چیزی را اضافه یا کم کنید، به استودیوی صدا بروید و دوباره صداها را ضبط کنید. اما در فیلم زنده، شما سر صحنه، تصویربرداری می‌کنید و دیگر تا زمان تدوین فیلم آن تصاویر را نمی‌بینید. اگر چیزی غلط باشد یا آن‌طور که باب میل کارگردان است نباشد، یا مجبور به حذف آن صحنه هستید و یا تصویربرداری دوباره!

فیل لورد: دقیقاً همین‌طور است. در انیمیشن شما بیش‌تر امکان اصلاح اشتباه‌ها را در اختیار دارید و این دوباره و دوباره ضبط‌کردن صدای بازیگران در مقایسه با برداشت چند‌باره‌ی یک صحنه در فیلم زنده، اصلاً هزینه‌بردار نیست.

  • شما در انیمیشن لگو، ۱۳ شخصیت اصلی دارید. همین الآن که این عدد را شنیدید، به نظرتان زیاد نیست؟! ۱۳ شخصیت اصلی برای یک انیمیشن ۱۰۰ دقیقه‌ای؟

کریس میلر: خب بله، ۱۳، عدد بزرگی است. ما می‌دانستیم که نمی‌توانیم یک انیمیشن دو ساعته بسازیم. اما ماجرای داستان ما در سرزمین لگو‌ها اتفاق می‌افتد. اگر این را در نظر بگیرید، آن‌‌وقت ۱۳ شخصیت، عدد زیادی نیست. جهان لگو‌ها، جهان پهناوری است که در آن امکان روی‌دادن هر‌اتفاقی هست. لگو، بازی خلاقیت ذهن است. ما می‌خواستیم ذهن تماشاگر را تنها با نشان‌دادن بخشی از تنوع هزاران رنگ لگوها، قلقلک بدهیم و نشان بدهیم که چه‌قدر این دنیا می‌تواند متنوع، متفاوت و هیجان‌انگیز باشد.

همشهری، هفته‌نامه‌ی دوچرخه‌ی شماره‌ی ۷۳۴

  • لگو، یک اسباب‌بازی قدیمی و محبوب است. با این‌حال نمی‌توان توقع داشت که همه‌ی تماشاگران شما که به دیدن این فیلم می‌آیند با لگو، بازی کرده و یا طرفدار آن باشند. استقبال و بازخورد تماشاگران تا امروز چگونه است؟

فیل لورد: چرا راه دور برویم؟ لگو، اسباب‌بازی من هم نبوده است. اما ساخت این فیلم و بعد، تماشای آن باعث شد افسوس بخورم که چرا لگو‌ها در بخشی از زندگی‌ام نبوده‌اند. با این‌حال تا امروز، همه‌ی تماشاگران از همه‌ی‌گروه‌های سنی از دیدن این انیمیشن رضایت داشته‌اند. سرزمین لگو و داستان ما، آن‌قدر متنوع، جذاب و خنده‌دار است که برای هر‌کسی چه آن‌ها که از این اسباب‌بازی خاطره دارند و چه دیگرانی که هرگز در عمرشان با این بلوک‌های رنگی، برج و ساختمانی نساخته‌اند، سرگرم‌کننده است. ما در این فیلم شخصیت‌های ابرقهرمان مشهوری داریم. نام‌بردن همه‌ی این شخصیت‌ها در کنار هم‌، تماشاگر را کنجکاو می‌کند که قرار است چه داستانی را ببیند.

  • به نکته‌ی خوبی اشاره کردید. فیلم شما پر از قهرمان است. می‌دانیم که در صنعت سینما، بعضی از این شخصیت‌ها از قانون «کپی‌رایت» و حقوق مؤلف برخوردارند و نمی‌شود که بدون اجازه، از آن‌ها در فیلمی استفاده کرد. چه‌طور شد که توانستید این‌همه شخصیت را به‌طور قانونی کنار هم جمع کنید؟

کریس میلر: پاسخ کوتاه این سؤال می‌شود: همراهی کمپانی برادران وارنر.

وقتی خواستیم فیلم‌نامه را بنویسیم، اجازه ندادیم که نگرانی بابت حضور یا عدم حضور ابرقهرمان‌ها به‌خاطر قانون کپی‌رایت جلوی پیشبرد مسیر داستان را بگیرد. ما آزادانه و فارغ از نگرانی نوشتیم. همان‌طور که هر‌کسی آزادانه با لگوها بازی می‌کند و دنیای خودش را می‌سازد. من می‌دیدم که پسرم چه‌طور با استفاده از لگوهایش کشتی می‌سازد و بعد دیگر قهرمان‌ها را با هم سوار آن می‌کند. این برای ما یک راهنما بود. ما خواستیم فیلم‌نامه را از دید کسی مثل پسرم که با لگو بازی می‌کند بنویسیم و این یعنی نهایت آزادی و رهایی تخیل.

  • در فهرست گوینده‌های این انیمیشن، اسامی بزرگی دیده می‌شوند. فکر می‌کنم جمع‌کردن این گروه بازیگران هم، چندان ساده نبوده.

فیل لورد: ساده نبود، اما کار هیجان‌انگیزی بود. ما می‌خواستیم از صدای خود «شکیل اونیل» بر روی شخصیتش استفاده کنیم. اما برنامه‌ی کاری این اسطوره‌ی بسکتبال، بسیار فشرده بود. برای همین ما متن دیالوگ‌ها را برای مدیر‌برنامه‌هایش فرستادیم و چند‌وقت بعد یک نوار ضبط‌شده به دستمان رسید!

در مورد «مورگان فری‌من»، کار کمی سخت‌تر بود. با هم جلسه‌ای گذاشتیم و می‌توانم بگویم با حرف‌هایمان او را بمباران کردیم تا در نهایت متقاعد شد که در این انیمیشن صحبت کند.

برای نقش سوپر‌من از «چانینگ تاتوم» استفاده کردیم. باید بگویم که این درخواست از طرف خود او مطرح شد. وقتی درباره‌ی فیلم و شخصیت‌هایش شنید، گفت: «بچه‌ها! اگر اجازه ندهید که من جای سوپرمن حرف بزنم، از فهرست دوستانم خط می‌خورید!» خب! تهدید خوبی بود، چون او به خوبی از ایفای این نقش برآمد.

همشهری، هفته‌نامه‌ی دوچرخه‌ی شماره‌ی ۷۳۴

به نظر شما انیمیشن لگو، دخترانه است یا پسرانه؟ چون فکر می‌کنم پسرها بیش‌تر به بازی با لگو علاقه دارند.

فیل لورد: البته از نظر تاریخی، شواهد نشان می‌دهد که پسران بیش‌تر از دختران با لگوها بازی کرده‌اند؛ اما در سال‌های اخیر، تغییر در طراحی این اسباب‌بازی و تنوع محصولات آن، دختران را هم به جمع علاقه‌مندان آن اضافه کرده است. با همه‌‌ی این‌ها، ما این انیمیشن را برای همه ساختیم. هم برای بزرگ‌ترها، هم کوچک‌ترها، هم پسرها و هم دخترها. داستان‌های فرعی و شوخی‌ها آن‌قدر در این انیمیشن زیاد است که هیچ‌کس بدون لبخند سینما را ترک نمی‌کند.

  • گفته می‌شود که شما دو نفر، حس شوخ‌طبعی مشترکی دارید. در طول ساخت لگو، پیش آمد که یکی از شما از یک ایده‌ی خنده‌دار خوشش بیاید و دیگری با آن مخالف باشد؟

فیل لورد: خیلی زیاد! اما به‌نوعی با هم به تفاهم می‌رسیدیم.

کریس میلر: در ساخت این انیمیشن، دموکراسی حاکم بود! ما به ایده‌های یکدیگر گوش می‌دادیم و اگر متقاعد می‌شدیم که اضافه‌کردن یک شوخی به انرژی فیلم کمک می‌کند، آن را می‌پذیرفتیم.

فیل لورد: در نهایت برای ما رضایت تماشاگر اهمیت بیش‌تری داشت. ما می‌خواستیم تماشاگر از دیدن آن لذت ببرد، با آن بخندد و لحظه‌های شادی داشته باشد. برای همین، از «منم» در این کار گروهی، خبری نبود.

همشهری، هفته‌نامه‌ی دوچرخه‌ی شماره‌ی ۷۳۴

کد خبر 250707
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز