پیشنهاد برخی مسئولان درباره ترویج ازدواج موقت جوانان و الگوهای مذهبی روابط قبل از ازدواج، سبب بروز اظهارنظرهای مختلفی شد.
واقعیت آن است که در جامعه نمیتوان پردهای ضخیم میان دختران و پسران کشید، اما میتوان چگونگی رابطه صحیح را برایشان ترسیم کرد.یکى از چالشهایی که جامعه امروز ایران با آن روبهرو است، موضوع ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج است؛موضوعی که با عنوان دوستىهای قبل از ازدواج مطرح شده و شاید منظور رابطهاى است که بعضاً به عنوان سرآغاز ازدواج نیز به حساب میآید.
اما چرا برخى، بر دوستى و آشنایی پیش از ازدواج اصرار میکنند و عدهای آن را برای استحکام ارزشهای اصیل خانواده مضر میدانند؟ آیا روابط پیش از ازدواج میان دختر و پسر به ازدواج لطمه میزند یا کمک میکند زوج پیش از آغاز زندگی مشترک آشنایی بیشتری با یکدیگر پیدا کنند ؟
روابط دوجنس مخالف پیش از ازدواج در ایران در سالهای اخیر به موضوعی بحث انگیز در بین مسئولان و محافل دانشگاهی تبدیل شده است. کشش درونى به جنس مخالف و میل به دوستى موضوعی طبیعى است، اما نکته مهم این است که آیا ارتباط و دوستى، نیازهاى روحى و روانى را برطرف میکند یا اینکه بر مشکلات میافزاید.
دکتر حمیدرضا حسین شاهی، پژوهشگر اجتماعی معتقد است، مفهوم دوست داشتن در زندگی جزو مواردی است که نمیتوان آن را انکار کرد و در بهداشت روانی کاملاً مؤثر است و کسانی که عشق میورزند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. او ادامه میدهد: نخستین شرط یک ازدواج موفق نیز سلامت روان است که با تحمل و مدارا قوام مییابد.
حسین شاهی در مورد ویژگیهای یک رابطه سالم میگوید در این رابطه افراد برای یکدیگر ارزش قائل هستند و برای خود مرزهای شناخته شدهای دارند و مشکلات خود را با آرامش و بدون دخالت دادن دیگران حل وفصل میکنند و اینکه یکدیگر را حمایت عاطفی میکنند که این خود موضوع بسیار مهمی در زندگی اجتماعی است.
همدیگر را چگونه بشناسیم
رابطه قبل از ازدواج باید سالم و با شناخت نسبی دو طرف صورت پذیرد چون میزان آشنایی هر اندازه بیشتر باشد در آینده امکان فروپاشی زندگی مشترک کمتر خواهد بود.
عبدالرضا مصری، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی و رئیس سابق کمیسیون اجتماعی مجلس میگوید: دربسیاری موارد دختران و پسران در ارتباطات پیش از ازدواج خود برای هم خالیبندی میکنند، دروغ میگویند و ژستهای غیرواقعی میگیرند، ولی بعد از ازدواج یکی یکی تمام این خالیبندیها مشخص میشود و برای طرفین قابل تحمل نیست.
«تمام این ژستها که زمانی به منظور جلب نظر طرف مقابل صورت میگرفت، بعد از ازدواج دیگر باید قالب واقعیت به خود بگیرد و زمانی که این مسئله رخ نمیدهد، اختلاف بروز میکند.»درباره ارتباط و پیوند دو جنس مخالف پیش از ازدواج به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
1 - دیدگاهی که هر گونه ارتباط پیش از ازدواج را آزاد و بدون مانع میداند (رویکرد لیبرالیستی)، به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق حاکم است. پیروان این دیدگاه مدعیاند، ناراحتی هایی که بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از محرومیتهایی است که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده. برتراند راسل، فیلسوف اجتماعی معاصر، نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد میکند، همین مطلب را اساس قرار میدهد.
2 - دیدگاه دیگر هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف پیش از ازدواج را مردود دانسته و نکوهش میکند.این دیدگاه درست در مقابل رویکرد لیبرالیستی است.برتراند راسل، در کتاب زناشویی و اخلاق نیز میگوید: «عوامل و عقاید مخالف ارتباط پیش از ازدواج در اعصار خیلی قدیم وجود داشته، بدین ترتیب یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد و حتی تا امروز در برخی نقاط ادامه دارد.»
3 - دیدگاهی که بر اساس آن نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چارچوب مشخص تعریف شده است که دیدگاه برخی فقهای شیعی نیز ناظر به نگرش سوم است. بیتوجهی به روابط جوانان آثار مخرب گستردهای دارد که خدشهدار کردن سلامت روانی در جامعه یکی از سطوح آن است و مسئولان نباید بیتوجه از کنار این مسائل بگذرند.
افزایش جمعیت، اعتلای سطح تحصیلات، بالا رفتن هزینههای زندگی و گسترش ارتباطات در کنار افزایش نیاز به همزیستی دو جنس مخالف در نسل جوان امروزی، نابسامانیهای بسیاری را موجب شده است.
روابط پیش از ازدواج کدامند؟
دکتر «حسین باهر»، استاد دانشگاه شهیدبهشتی، به ما می گوید: عدهای قبل از ازدواج به شکل سنتی رابطه برقرار میکنند و به عبارتی ارتباط به معنای امروزی آن را شایسته نمیدانند و ملاک شناخت خود را خانواده و آشنایان و در نهایت تصمیم بزرگترها میدانند که میتوان این سبک را بیشتر به روستاها معطوف دانست.
این جامعهشناس تأکید میکند: گروه دیگری نیز تا حدودی مرزهای سنت را شکسته و از محدوده آن فراتر رفتهاند ولی دچار انحراف از اصول سنتی نشدهاند و این روش در میان ساکنان شهرها و بسیاری از شهرستانهای کشورمان رایج است. این در حالی است که با بررسی تاریخ اجتماعی ایران میتوان رشد یک فرهنگ ویژه در چهار دهه گذشته را بررسی کرد که هر چه به زمان معاصر نزدیکتر میشویم روابط سنتی قبل از ازدواج کاهش مییابد و دنیای صنعتی روش جدیدی را بر جوانان تحمیل میکند.
باهر، ضمن تفکیک میان شیوههای ارتباط ، شیوه ارتباط فرهنگی را که از آن بهعنوان ارتباط دانشجویی یاد میکند، روشی با درصد ورود غفلت کمتر میداند و میگوید: ورود عوامل نامطلوب و انحرافانگیز در شیوه مدرن بیشتر به چشم میخورد. به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی ، هم اکنون شیوههای ناسالم روابط دختر و پسر کمتر از 30 درصد مجموع روابط قبل از ازدواج را تشکیل میدهد ولی به لحاظ گستردگی آثار آن در افکار عمومی بیشترین وقت تحقیقاتی و بررسی کارشناسانه را نیازمند است.
او با ارائه تعریفی از رابطه سالم میان دختر و پسر در آستانه ازدواج میگوید: روابطی که با هدف ازدواج و با رعایت فرهنگ انسانی بهصورت کنترل شده و با نظارت خانوادهها برقرار شود را میتوان روابط سالم دانست که در گذشته به شکل عقد موقت برقرار میشد و امروزه بهعنوان نامزدی مطرح است. او بر توجه هرچه بیشتر به روابط میان دختر و پسر قبل از ازدواج تأکید و مسئولان را به فرهنگسازی هدفدار در این جهت دعوت میکند. این جامعهشناس، نقش خانوادهها را در گسترش روابط عمیقتر و صمیمی با جوانان در کاهش روابط انحرافی مفید میداند و میگوید: چه خوب است خانوادهها محبت را داد و ستد کنند تا جوانان در جستوجوی محبت دچار اشتباه نشوند.
باهر، انعطافپذیری را تسهیلکننده ازدواج موفق اعلام و بر طرف مشاور قرار گرفتن جوانها قبل از ازدواج تأکید میکند و یادآور میشود: بهرهمندی از نظر کارشناسان و مشاوران باتجربه و آگاه و جلوگیری از تکرار راههای رفته عامل بازدارنده مؤثری در آسیبپذیری ازدواج است.
فرهنگسازی هدفدار
در روابط پیش از ازدواج، حساسیتها معمولاً بیشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملی وارد ارتباط با هم شدهاند. با ازدواج، هر فرد نقش جدیدی میپذیرد، به طوری که قبل از شروع زندگی مشترک، این نقش به طور ناگهانی دو برابر میشود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازی میکند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترین نحو انجام دهد.
این حالت، میتواند سبب ایجاد حالت ناخوشایندی در طرفین شود که آنان را نسبت به زندگی مشترک و یکدیگر بدبین کند. فرد ممکن است دچار حالتی شود که براساس آن آزادی فردی خود را از دست رفته تلقی کند. این احساس گمشدگی، فرد را دچار این تردید میکند که ازدواج، آزادی فردی و شخصیت انسانی او را از بین برده است و طرف مقابل خود را بیش از هر کسی در ایجاد چنین حالتی مسئول میداند. فشار آوردن به جوانان و محدود کردن آنها درست نیست و حتی اسلام هم هیچ مانعی بر سر راه ارتباط بین جنسهای مختلف قرار نداده است.