پیشخدمت گفت: چرا، خودمم.
مرد گفت: ماشاالله چهقدر بزرگ شدی!
بهار امیدواری
از سمنان
خواب
معلم به دانشآموزی که سر کلاس خوابیده بود، با فریاد گفت: آهای پسر... تو نمیتونی سر کلاس من بخوابی.
دانشآموز با خوابآلودگی گفت: بله آقا، حق با شماست. شما اینقدر بلند حرف میزنین که اصلاً نمیشه خوابید!
سعید ملکی
از تهران
شباهت
اولی: میدونی شباهت دماسنج و برگهی امتحانی چیه؟
دومی: نه، چیه؟
اولی: هردوشون وقتی به صفر میرسن، تن آدم میلرزه!
محمد نیکجو
از تهران
رضایت
ناظم: ببینم، توی مدرسهی قبلیات ازت رضایت داشتن؟
دانشآموز: بله آقا، کاملاً. اصلاً وقتی قرار شد ما مدرسهمون رو عوض کنیم و بیایم اینجا، توی مدرسهی شما ثبتنام کنیم، آقای مدیر و آقای ناظم به کل مدرسه شیرینی دادن!
علی حبیبیان
از تهران
ماهیگیری
اولی: دیروز دوتا ماهی بزرگ گرفتم.
دومی: چه خوب، با تور یا با قلاب؟
اولی: با هیچکدوم. با اسکناس از بازار!
فریده حسینی
از کرج
انتخاب رشته
اولی: من میخوام رشتهی چشمپزشکی قبول بشم.
دومی: بهتر نیست دندونپزشکی قبول بشی؟
اولی: چهطور؟
دومی: آخه آدمها فقط دوتا چشم دارن، درحالی که ۳۲تا دندون دارن که همیشه هم خراب میشن!
پانتهآ محتشم
از تهران
بیانصافی
قاضی: چرا بدهیات رو به این آقا پس نمیدی؟
بدهکار: آقا، خیلی بیانصافه. الآن یهساله که دارم ازش خواهش میکنم یههفته بهم مهلت بده، اما نمیده که!
محمد توکلی
از شهریار