او در توضیح این عبارت میگوید: «این فرد همواره از سال 70 ادعا میکرده ایران تا 6ماه دیگر بمب هستهای میسازد. اکنون پس از گذشت 22سال این 6ماه هنوز فرا نرسیده است.» اما علت اینهمه دروغ و تهمت رژیم صهیونیستی علیه ایران چیست؟
هفته گذشته زمانی که اعلام شد 2نفر از مسافران یک فروند هواپیمای بوئینگ خطوط هوایی مالزی با 239مسافر که از کوالالامپور مالزی به سمت پکن در حرکت بوده و در میانه راه ناپدید شده ایرانی بودند بلافاصله رسانههای غربی و ازجمله صهیونیستی انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه گرفته و با اشاره به حضور 2 ایرانی در این هواپیما مدعی شدند که این هواپیما احتمالا توسط ایران ربوده شده است.
بیبیسی فارسی نیز در بخش شبانگاهی برنامههای خود در یک اقدام خاص و یک گزارش اختصاصی اعلام کرد که 2 نفر از مسافران پرواز بوئینگ777 خطوط هواپیمایی مالزی که گم شده و تاکنون پیدا نشدهاند، ایرانی بوده و بهصورت قاچاقی سوار هواپیما شده بودند و احتمال داده میشود که در عملیات تروریستی دست داشته باشند. پس از آن بلافاصله گزارش دستداشتن احتمالی ایران در این هواپیماربایی روی خروجی اغلب خبرگزاریهای مطرح دنیا قرار گرفت.
با این حال تأکید رئیس پلیس و نخستوزیر مالزی بر تروریست نبودن مسافران ایرانی هواپیمای گمشده خیلی زود بازی صهیونیستها را برهم زد.اما این ماجرا یک اتهام دیگر علیه ایران را هم رقم زد؛ در گرماگرم انتشار گزارش جعلی دست داشتن ایران در ربایش هواپیمای مالزیایی، شبکه خبری «الجزیره» با انتشار مطلبی مدعی شده حادثه بمبگذاری 25سال پیش در هواپیمای شرکت «پانآمریکن»، به نام حادثه «لاکربی» به دستور ایران و بهدست گروههای سوری انجام گرفته است.
این شبکه در ادامه دروغپردازیهای خود مدعی شد که این کار در راستای انتقامگیری از آمریکا بر سر حمله به یک هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیجفارس صورت گرفته است. این ادعا در شرایطی مطرح میشود که «عبدالباسط المقراحی» لیبیایی از همان زمان در حکم متهم بمبگذاری در پرواز شماره 103 خطوط هوایی پان آمریکن به مقصد اسکاتلند ـ که به کشته شدن 270 نفر انجامید ـ شناسایی و دستگیر شده بود؛ مقراحی 2سال پیش و پس از پیشرفت بیماری سرطان از سوی دولت اسکاتلند از زندان آزاد شد و در سال 2012مرد.
اما در آخرین روز تیرماه سال گذشته زمانی که در بلغارستان به اتوبوس گردشگران اسرائیلی پس از پیادهشدن آنها از هواپیما حمله شد، به رسم گذشته مقامهای این رژیم انگشت اتهام را به سوی ایران و حزبالله نشانه رفتند و بنیامین نتانیاهو بلافاصله پس از این انفجار ایران و حزبالله لبنان را متهم بهدست داشتن در این اقدامات تروریستی کرد. این درحالی بود که بعدها سازمان قاعده الجهاد مسئولیت انفجار اتوبوس حامل گردشگران یهودی در بلغارستان را بر عهده گرفت و کذب بودن ادعای مقامات رژیم صهیونیستی محرز شد.
ماجرای اتهام دست داشتن ایران در انفجار اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی شباهت زیادی به ادعای تکراری دست داشتن ایران در انفجارهای تروریستی علیه اهداف صهیونیستی در نقاط دیگر جهان دارد که کذب بودن تمامی آنها تاکنون مشخص شده است. یکی از بزرگترین نمونههای این موضوع که با سروصدای زیادی هم انجام شد انفجار مرکز یهودیان آرژانتین موسوم به آمیا و انفجار سفارت اسرائیل در بوئنوسآیرس بود که در دهه 1990رخ داد. با وجود اینکه اسناد و شواهد حکایت از دخالت آشکار اسرائیل در این انفجارها دارد، اما این رژیم همچنان بر دخالت ایران و حزبالله در این انفجار تأکید دارد.
مهرماه 1390هم وزیر دادگستری آمریکا ایران را به دست داشتن در توطئه ترور سفیر عربستان در این کشور متهم کرد. در این ماجرا یک شهروند ایرانی- آمریکایی بهنام منصور اربابسیر بهعنوان متهم اصلی و یک شهروند دیگر ایرانی به نام علی غلام شکوری که ادعا شده افسر ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است به ارتباطگیری، طراحی و پرداخت پول به کارتل لوس زتاس جهت ترور عادل الجبیر، سفیر ریاض در واشنگتن متهم شدند و چند روز بعد هم ارباب سیر اتهامات خود را پذیرفت و حتی با طرح موضوع در شورای امنیت سازمان ملل یک قطعنامه حقوق بشری دیگر به کارنامه قطعنامههای ضدایرانی اضافه شد.
با این حال از زمان صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت تاکنون سرنوشت این فرد در هالهای از ابهام قرار دارد و منابع آمریکایی از ارائه اخبار جدید و تکمیلی درخصوص این پرونده خودداری کردهاند. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات وقت ایران در آن زمان با اعلام اینکه ارباب سیر سالها از اخذ تابعیت آمریکایی ناتوان بوده و 2 ماه پیش از طرح این ماجرا مقامات آمریکایی با دادن تابعیت به منصور ارباب سیر، او را به همکاری در متهمکردن ایران به طراحی عملیات ترور سفیر آمریکا در واشنگتن تشویق کردهاند، ادعای دستداشتن ایران در این اقدام تروریستی را رد کرد. مصلحی همچنین با اشاره به اظهارات همسر سابق و دوستان آقای ارباب سیر، او را شخصی توصیف کرد که «ویژگیها و شاکله شخصیت فردیاش» با مأموران یا همکاران اطلاعاتی فاصله دارد.
هرچند ظریف در سخنانش نتانیاهو را منزویترین فرد در سازمان ملل نامید اما بهنظر میرسد او اینک در جامعه بینالمللی نیز به یکی از منزویترین افراد بدل شده است که یک روز اظهاراتش درباره موسیقی پاپ و شلوار جین در ایران، در فضای مجازی جنجالساز و زمینه خنده و سرگرمی کاربران اینترنتی شده و روز دیگر کاریکاتورهایش علیه ایران سوژه بینالمللی میشود. او که گویا بقای رژیم تل آویو را در ادامه دشمنی میان ایران و غرب میداند، طی این سالها آنقدر هیاهو به راه انداخته و حرفهای بیربط زده که دیگر کسی او را جدی نمیگیرد و برای ادامه این دشمنیها انگار چارهای ندارد جز اینکه بیش از پیش دست به دامن دروغ و طرح اتهامات بیاساس علیه جمهوری اسلامی ایران شود.