همه اینها نشان از جدیتر شدن احتمال تحقق مدیریت یکپارچه شهری دارد.اما حال که وزیر راه و شهرسازی در جمع اعضای شورایعالی استانها بر آمادگی این وزارتخانه برای واگذاری اختیارات مربوطه به شهرداریهای بزرگ کشور تأکید کرده بهنظر میرسد گامی بزرگ به سمت تحقق مدیریت یکپارچه شهری برداشته شده است.
سالهاست که شهرداریهای شهرهای بزرگ کشور آمادگی کامل خود را برای دراختیار گرفتن وظایف اجرایی تمامی آنچه در برنامه سوم و چهارم توسعه پیشبینی شده بود اعلام کردهاند اما در دولتهای نهم و دهم توجهای به این درخواست شهرداریها و اجرای مفاد قانونی برنامه سوم و چهارم توسعه نشد.وزارت راه و شهرسازی این روزها با رویکردی تازه تلاش دارد نگاهی تازه به موضوع مدیریت یکپارچه شهری در شهرهای بزرگ داشته باشد.
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز در آذرماه سال گذشته از جلسه مشترک با وزیر راه و شهرسازی خبر داده و گفته بود که مدیران و مسئولان به این دلیل در مسند مسئولیت قرار میگیرند که رویکردهای ذهنی را عینی کنند. در زمینه یکپارچهسازی مدیریت شهری نیز تمامی مدیران شهری- نه در تهران بلکه در سراسر کشور-سخنان وزیر مسکن و شهرسازی را قبول دارند. حرف اصلی این است که دولت امروز باید تصدیگری خود را رها کند و به جای رسیدگی به موضوعات جاری و روزمره مردم، به موضوعات کلان و راهبردی بپردازد.
وزیر راه و شهرسازی نیز در تازهترین اظهارنظر در مورد یکپارچهسازی مدیریت شهری، از ادغام دوگانه فرمانداریها و شهرداریها سخن گفت. عباس آخوندی با اشاره به تعارض منافع میان شهرداریها و فرمانداریها پیشنهاد ادغام این دو را مطرح کرد.وی با بیان اینکه ازجمله ریشهایترین اقداماتی که برای سازمان اجتماعی دیدن شهرها لازم است، بحث روشن کردن تعریفمان از شهر است، گفت: اگر شهر را یک سازمان اجتماعی ببینیم، شاید مجبور شویم از مقداری از قلمروهایی که روی کاغذ تعریف کردهایم عبور کنیم، چراکه این حریمهایی که در اطراف کلانشهرها گذاشتهایم واقعیت خارجی ندارند و حریمهایی هستند که در ذهن ما وجود دارند.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه باید دوگانه فرمانداریها و شهرداریها را یکبار دیگر از نو ببینیم، گفت آیا باید این دوگانه را تا ابد ادامه دهیم؟ من به قدری متوجه هستم که ادغام ایندو کار سختی است اما باید از یک جایی شروع شود.آخوندی معتقد است ازجمله مسائلی که باید بذر آن پاشیده شود، این است که چگونه میتوانیم دوگانه فرمانداری و شهرداری را یا حذف کنیم و یا اگر هم دوگانه داریم این دوگانگی از جهت موضوعی باشد نه جغرافیایی؛ یعنی میتوانیم کل خدمات را یکپارچه داشته باشیم اما برای مثال امنیت را به فرمانداری و عمران را در اختیار شهرداریها قرار دهیم.
وی با بیان اینکه یکی از حوزههایی که میتوانیم در آن تمرین مشارکت اجتماعی داشته باشیم همین حوزههای شهری است، اظهار کرد: من خیلی خوشحال میشوم اگر بتوانیم با دبیرخانه شورایعالی استانها بحث دوگانه فرمانداری و شهرداریها را مطالعه کنیم و به یک قلمرو واحد برسیم.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه من بهدنبال یک نوع یکپارچگی خدمات در شهرها هستم تصریح کرد: این دوگانگیها باعث شده که شوراهای روستا در برابر روستاهای شهر و منافع روستاها در برابر منافع شهرها قرار بگیرند. ما در این تقسیمبندی موجود در همه موضوعات تعارض منافع داریم و حاضریم با شما در حل این تعارضات همکاری کنیم.آخوندی با بیان اینکه طرحهای هادی روستاها نیز در این منظومهها معنا پیدا میکند، گفت: نکته دیگر بحث تأمین مالی خدمات شهری است که ما پس از انقلاب انواع طرحهای مختلف را تجربه کردهایم.
وی افزود: طرح اول این بود که تمام بودجه شهر متصل به دولت و بودجه عمومی باشد و در طرح دیگر از آن طرف بام افتادیم و گفتیم که شهرداریها مستقل شوند و هرگونه کمک به آنها منع شود که هر دو اینها افراط و تفریط بود.آخوندی خاطرنشان کرد: من علاقهمندم که این بحث را پیگیری کنیم تا تبدیل به لایحه شود. از سوی دیگر میتوان نقش شوراها و شهرداریها را در طرحهای جامع و تفصیلی بیشتر کرد و کاملا استقبال میکنیم که در فرایندهای رسیدگی به این طرحها شهردار مناطق نیز حضور داشته باشد.
مفهوم عدالت اجتماعی
مفهوم عدالت در جغرافیا، مفهومی بهمراتب گستردهتر از عدالت اجتماعی است. عدالت جغرافیایی در اندیشه ایجاد تعادل منطقهای در هرکشوری است و به این منظور برنامههای توسعهای کلان شکل میگیرد.عدالت جغرافیایی بهمعنای توزیع مناسب و برابر امکانات زندگی در شهرهاست و بزرگترین دستاورد آن نیز توسعه متوازن و پایدار است. بیتردید استقرار این مفهوم تلاش گستردهای را میطلبد و مهمترین دستاورد آن رفاه و امنیت برای شهروندان کشور است.در کشور ما نیز سالهاست بهمنظور تحقق عدالت جغرافیایی گامهای گستردهای برداشته شده اما برای دستیابی به این مفهوم راه بسیاری نیز پیش رو است.
برنامههای توسعهای که از دیرباز به اجرا درآمد، مهمترین توجهاش را بر عدالت جغرافیایی گذاشت اما آنچه پیش از انقلاب برای استقرار عدالت جغرافیایی بهعنوان برنامه توسعهای کشور مطرح شد، بیشتر نگرشی غربی داشت و کمتر بر الگوهای بومی استوار بود.
برنامههای توسعه کشور پس از انقلاب اسلامی اما تفاوت فاحشی با 6برنامه توسعه پیش از انقلاب داشت. مهمترین تفاوت برنامههای توسعهای بعد از انقلاب تکیه بر توسعه درونزا بوده است.البته دستاوردهای برنامههای توسعهای کشور تا به امروز غیرقابل انکار است اما همچنان روح کلی عدالت جغرافیایی آنگونه که باید در کشور شکل نگرفته است.شاید به همین دلیل است که بسیاری از شهرهای کشور با توسعه نامتوازن دست به گریبانند و همچنان راههای نرفته بسیاری در پیش رو دارند.
بیتردید یکی از مهمترین اتفاقاتی که میتواند به ایجاد عدالت جغرافیایی و اجتماعی در شهرهای کشور منجر شود، ایجاد مدیریت یکپارچه است؛ گامی که زمینه را برای توسعه بیش از پیش شهرها هموار کند و باعث صرفهجویی در منابع محدود طبیعی و انسانی در کشور شود. عدالت جغرافیایی در اندیشه ایجاد تعادل منطقهای در سطح یک کشور است. در واقع این دیدگاه قصد دارد تا فرصتهای برابری را در مناطق مختلف یک کشور ایجاد کند تا فرصتهای برابری میان شهروندان آن کشور ایجاد شود.
برنامههای توسعهای کشور پیش از انقلاب با توسعه مراکز صنعتی در مناطق مختلف کشور، البته به تبعیت از کشورهای غربی تلاش داشت تا فرصت برابری را در مناطق مختلف کشور ایجاد کند اما این برنامهها هیچ کدام نتوانستند به مفهوم عدالت جغرافیایی دست یابند چرا که ایجاد مراکز صنعتی و بیتوجهی به توسعه پایدار مناطق روستایی باعث افزایش موج مهاجرتها به مراکز صنعتی شد.
پس از انقلاب و با شکلگیری برنامههای توسعهای تلاش شد تا این نقطهضعف مورد توجه جدی قرار گیرد و به مناطق روستایی توجه شود اما بهدلیل شکلگیری اولویتهای متعدد در برنامههای کشور که از آن جمله 8سال دفاعمقدس بود، اجرای مناسب برنامههای توسعهای دچار مشکلاتی شد. در واقع برنامههای توسعهای کشور بهمنظور تأمین زیرساختهای حیاتی کشور که در جریان 8سال دفاعمقدس تخریب شده بود، طرح ریزی شد و هماکنون تکیه بر اهداف کلان برنامه توسعه کشور که همانا ایجاد عدالت جغرافیایی و اجتماعی است بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. دستاورد این توجه نیز اولویتهایی است که سیاستگذاران فعلی بر آن تکیه میکنند و بر ایجاد عدالت جغرافیایی تاکید دارند. در واقع این مفهوم افق روشنی است که پیش روی کشور گشوده شده و تلاش برای دستیابی به آن همواره فرا روی مسئولان است.