آنها با در اختیار داشتن یک عروسک به جای نوزاد، مغازهدارها را فریب میدادند تا نقشه سرقتها را اجرا کنند.
شامگاه 21فروردین، اهالی خیابانی در جنوب غرب پایتخت صدای فریادهای مرد مغازهداری را شنیدند که مرتب میگفت دزد؛ دزد. این مرد همزمان به سمت یک خودروی پژو میدوید تا اینکه توانست از در سمت راننده آویزان شود. با وجود این راننده با سرعت درحالیکه مرد جوان را به زمین میکشید، شروع به حرکت کرد. اهالی محل با دیدن این صحنه به کمک وی شتافتند.
همزمان پسر کم سن و سالی که در صندلی عقب خودروی پژو نشسته بود، مرد آویزان شده از ماشین را مرتب مورد ضرب و شتم قرار میداد تا وی خودرو را رها کند. این ماجرا چند دقیقهای بیشتر طول نکشید تا اینکه سرانجام پژو با یک عابر تصادف کرد و در نهایت پس از انحراف با تیر چراغ برق برخورد کرد و متوقف شد. بعد از آن مردم به سمت سرنشینان پژو که 2 مرد و یک زن بودند رفتند و مانع فرار آنها شدند. همزمان مأموران کلانتری 151یافت آباد که با تماس شاهدان در جریان موضوع قرار گرفته بودند در محل حاضر شده و 3سرنشین خودرو را دستگیر کردند.
ماجرا چه بود؟
کارآگاهان در مرحله نخست به تحقیق از شاکی (مردی که از خودرو آویزان شده بود) پرداختند. او گفت: ساعتی قبل زن و مردی به همراه پسرشان برای خرید لوازم برقی به مغازهام آمدند. زن جوان نوزادی در آغوش گرفته بود و به همسرش سفارش میداد که چه وسایلی بخرد.
سپس به بهانه نگهداری بچه به داخل ماشین رفت و مرد جوان و پسرش همچنان در مغازهام ماندند. آنها یک لیست از خریدهایشان تهیه کرده بودند و من هر جنسی را که میخواستند برایشان میآوردم. سپس پسر خانواده اجناس خریداری شده را به داخل ماشین انتقال داد و پدرش که داخل مغازه بود از من خواست یک آیفون تصویری در اختیارش قرار دهم. من نیز به سمت قفسهها رفتم و همزمان زنی که داخل ماشین نشسته بود همسرش را صدا زد و گفت که بچه سرش درد میکند. همان لحظه مرد جوان از مغازه بیرون رفت و سوار ماشین شد آنجا بود که متوجه شدم آنها قصد فرار کردن دارند. برای همین به سمتشان دویدم و با آویزان شدن از در سمت راننده مانع فرارشان شدم. آنها 30الی 40متر مرا روی زمین کشیدند تا اینکه سرانجام تصادف کردند و متوقف شدند.
نوزاد تقلبی
پس از اظهارات شاکی، مأموران به بازرسی خودروی سارقان پرداختند و 3گاز اشکآور، تجهیزات برقی سرقت شده و یک عروسک کشف کردند. آنجا بود که راز دزدان مشخص شد. زن جوان هنگامی که وارد مغازه شده بود، به جای نوزاد یک عروسک در بغل داشت و در حقیقت این عروسک بخشی از نقشه آنها برای سرقت از مغازه لوازم برقی بود. با این اطلاعات سارقان برای انجام بازجوییهای بیشتر در اختیار مأموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و با شروع تحقیقات مشخص شد که سردسته این باند به نام جعفر 43ساله، یکی از مجرمان سابقهدار است.
وی پیش از این نیز 8بار با اتهام جرائم مختلف دستگیر و زندانی شده و آخرین بار نیز اردیبهشت 91دستگیر و به زندان افتاده بود. این مرد تبهکار پس از آزادی از زندان با همدستی پسر 19ساله و همسر سومش که 24ساله است باند سرقت تشکیل داده و با این شگرد دست به سرقت از مغازهها میزدند. عضو چهارم این گروه نیز یک عروسک بود که به جای نوزاد همیشه در آغوش زن جوان بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که جعفر و همسر سومش هردو به مخدر شیشه اعتیاد دارند.
مرد تبهکار در بازجوییها به سرقت در شهرهای مختلف بهویژه تهران و کرج اعتراف کرد و گفت: ما وارد مغازههایی میشدیم که فقط یک نفر داخل آن بود و پس از انتقال اجناسی که سفارش داده بودیم به داخل خودرو، فرار میکردیم. اگر مرد مغازهدار بهدنبال ما میآمد هم بهصورت و چشمانش گاز اشک آور میپاشیدیم تا تعقیبمان نکند.
سرهنگ گزافی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات متهمان به دهها فقره سرقت مشابه در شهرهای مختلف بهویژه تهران و کرج، مغازهدارانی که با این شگرد از آنها سرقت شده میتوانند برای شناسایی متهمان و شکایت از آنها به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.